کلمه به نقل از پایگاه اطلاع رسانی هابیلیان(خانواده شهدای ترور کشور)این روزنامه با اشاره به دیدار نمایندگان کمیسیون دفاع و روابط خارجی کنگره آمریکا با اوباما افزود: این نمایندگان از اوباما خواستند تا مبالغ کلانی را متناسب با مأموریت اصلاح طلبان به سرکردگی میرحسین موسوی و مهدی کروبی اختصاص دهند تا به زعم خود انقلاب در ایران به پیروزی برسد.

بر پایه این خبر، در هفته جاری، یکی از نمایندگان پارلمان فرانسه از کشورهای ثروتمند عربی خواست در حمله به ایران تعلل نکنند، ضمن اینکه برای تحریک این کشورها، ایران را متهم به دخالت در امور داخلی این کشورها برای ایجاد جنبش‌های انقلابی نمود.

در ادامه این خبر آمده است: یکی از نمایندگان کمیسیون سیاست خارجی مجلس عوام انگلستان پرده از حضور امنیتی و نظامی غرب، اسرائیل و گروه‌های اپوزسیون ایرانی در اطراف ایران برداشت و توضیح داد که این نفوذ به داخل مرزهای ایران از سمت کشورهای آذربایجان و کردستان عراق صورت می‌گیرد، ضمن اینکه تیم‌های کماندویی آمریکا، انگلیس، ناتو و اسرائیل، به همراه تعدادی از عناصر منافقین و برخی گروه‌‌های ایرانی خارج نشین دیگر در اهواز و در مرزهای پاکستان و افغانستان با ایران مستقر شده‌اند.

این نماینده مجلس عوام انگلیس در ادامه افزود: ده‌ها هجوم که علیه پایگاه‌ها و کاروان‌های سپاه و بسیج در مناطق مرزی صورت گرفته، توسط عناصری از گروه‌های غربی که طی سه هفته گذشته و به شکل کاملا ملموس – جهت کمک به آشوبگران درتهران و دیگر شهرهای بزرگ وارد شده‌اند – صورت گرفته است.

این نماینده مجلس عوام انگلستان در پایان از رئیس جمهور فرانسه خواست تا کمک‌های موثری را به اصلاح‌طلبان در ایران انجام دهد.


 
 

 


 

در این بیانیه که اسم گروهک های تروریستی و ضدانقلابی چون کومله، اتحاد جمهوریخواهان، فدائیان خلق، سوسیالیست‏های چپ و جمهوریخواهان لائیک ایران به چشم می خورد، به بهانه فرارسیدن نوروز سال 90 به حمایت از سران و جریان آشوب پرداخته شده است.
آنان از دستگیری موسوی و کروبی ابراز نگرانی کرده و مدعی شده اند که این دو نفر با خانواده خود ارتباطی نداشته و ندارند. این در حالی است که دیدار موسوی با فرزندانش در چند روز اخیر بسیار پر سر و صدا بوده است.
این گروهک هایی تروریستی و ضدانقلاب با حمایت از جریان آشوب و تکرار ادعای صهیونیست ها درباره فعالیت های هسته ایران عنوان کرده اند که "جمهوری اسلامی ایران باز هم با ادامه سیاست خارجی تنش زای خود در عرصه بین المللی، بی اعتنا به درخواست های جامعه جهانی و قطعنامه های سازمان ملل، هر گونه تلاشی برای پایان دادن به بحران اتمی را عقیم گذاشت."
این گروهک ها که در کارنامه برخی از آن ها ده ها ترور و بمبگذاری به چشم می خورد، در پایان خود را "مدافع حقوق بشر و طرفدار آزادی" نامیده اند.

علت حمایت گروهک های تروریستی از سران و جریان آشوب

گروهک تروریستی کومله در شهریور ماه امسال هم در اعلامیه‌ای از میرحسین موسوی و مهدی کروبی دفاع و مخالفان آنان را "اوباش" نامیده بود.

همچنین گروهک تروریستی منافقین که سابقه ترور بیش از 12 هزار نفر از شخصیت ها و مردم عادی کشورمان را در کارنامه اش ثبت کرده، در هفته های اخیر چندین بار از موسوی و کروبی و آشوبگران حمایت ویژه کرده است.
ناظران سیاسی معتقدند علت حمایت گروهک های تروریستی از سران و جریان آشوب، دست یافتن به فضایی است که آشوبگران با اقدامات خود برای اجرای برنامه های تروریستی آنان ایجاد کرده اند.



 


دولت پادشاهی عربستان که تصاویر اعزام نیروهای نظامی آن کشور برای سرکوب قیام مردم بحرین از سوی خبرگزاری های رسمی جهان منتشر شده است ، ایران را متهم کرد که در امور کشورهای عربی دخالت می کند !

 روزنامه الریاض چاپ عربستان در مقاله ای درباره فعالیت های شبکه تلویزیونی العالم نشت: در دوران دشوار و اوضاع تنگ است که نیت حقیقتی دشمنان آشکار می شود. امروز در عرصه سیاسی و تاریخی شاهد آن هستیم که ایران همسایه قدیمی ما در آن سوی خلیج فارس خود را برای ما و جهان، جمهوری اسلامی معرفی می کند و این که در هر جایی به امور مسلمانان توجه دارد.

این روزنامه سپس بدون اعلام مصداقی از ادعای خود نوشت: ایران با رفتارهای شک برانگیز خود با اعراب و مسلمانان به صورت طایفه گری بیمار بر اساس ملی گرایی خود تعامل می کند. به این دلیل در داخل لبنان یک منطقه طایفه ای ایجاد و سوریه را از مرزها و همسایگانش دور کرد. به گزارش البرز البته این روزنامه فراموش کرد عزم دولت و ملت ایران در کمک به کشور پاکستان در زمان وقوع سیل ویران گر امسال را ذکر کند . همچنین نگارنده این مقاله افراطی گویا در بین کاغذ اخبار خود اطلاعاتی مربوط به ملاقاتهای مکرر مسئولان ایرانی با کشورهای کوچک حوزه خلیج فارس نیافت !

نویسنده خشمگین این مقاله در ادامه ادعای خود درباره دخالت ایران در امور برخی کشورهای عربی می نوسید: ایران فلسطینیان را دودسته نموده و دخالت های آن در مصر و یمن آشکار است و با شبکه العالم در عربستان سعودی و کشورهای عرب خلیج فارس دخالت می کند تا طایفه گری خود را در این کشورها رواج دهد.

این روزنامه افزود:‌ سعودی ها این شبکه تلویزیونی را سفیر بدنیت ایران می دانند و از زمان آغاز به کار این شبکه مشخص شد اهداف ایرانی خود را در منطقه دنبال می کند ولی این سوال پابرجاست دلیل عرب زبان بودن این شبکه چیست، چه کسانی در ورای این شبکه در پی آلوده کردن کشورهای عربی به فتنه طایفه ای و ایجاد ناآرامی های سیاسی و مذهبی هستند و به نفع چه کسی کار می کنند؟

این روزنامه در موضع گیری مضحکی ادامه می دهد: شاید خاندان حاکم در عربستان به دلیل درایت و منطقی که دارند در برابر این اقدامات ایران صبر پیشه کنند اما شهروندان سعودی نمی توانند در برابر سیاست های طایفه ای گری دیوانه وار ایران سکوت پیشه کنند و خشم خود را ابراز می کنند.

گزارش البرز می افزاید عربستان که پشتیبانی مالی قدرتمندی از شبکه تلویزیونی العربیه - یا به تعبیری العبریه - را بر عهده دارد در جریان ناآرامی های سال گذشته در ایران برای دروغ پراکنی سنگ تمام گذاشت و در حالیکه از بیان محرومیت زنان در جای جای جامعه مردسالار و خشن خود عاجز است تلاش کرد اوضاع ایران را مغشوش نشان دهد.


 

 "ایلان برمن" معاون شورای سیاست خارجی آمریکا در مقاله‌ای در روزنامه وال استریت ژورنال با تأکید بر لزوم پشتیبانی همه جانبه از موسوی و کروبی، به کاخ سفید توصیه کرد حمایت عملی و همراهی خود با مخالفان نظام ایران را بیش از گذشته نشان دهد.
  برمن در این مقاله در روزنامه وال استریت ژورنال نوشت: اوباما در فتنه 88 شکست خورد و اکنون فرصت‌های محدودی برای احیاء مجدد این جریان دارد و آن هم حمایت مستقیم از سران فتنه است.
وی افزود: امروزه واشنگتن با توجه به درخواست هیلاری کلینتون وزیر امور خارجه‌اش برای شنیدن صداهای اپوزیسیون های ایرانی، موضعی صریح در حمایت از فتنه‌گران ایرانی اتخاذ کرده که موضعی خوب است ولی نیاز به تقویت دارد.
برمن در بخشی از سخنانش به عدم مشروعیت سران فتنه اذعان کرد و گفت: باید مشروعیت از دست رفته را به آنها بازگردانیم.
معاون شورای سیاست خارجی آمریکا خطاب به اوباما گفت: باید دوباره اغتشاشگران را به خیابانها بکشانیم و سعی کنیم چهره مخدوش فتنه را بازسازی کنیم.
وی در پایان گفت: فتنه‌گران ایرانی به چیزی بیش از حمایت‌های اخلاقی از سوی غرب نیازمندند. آنها به اقدام سیاسی واشنگتن نیاز دارند تا ایران را از واکنش بازدارد. به عبارتی دیگر کاخ سفید باید پول و نفوذش را در دهان فتنه‌گران بگذارد


 

 


 

مریم رجوی، همسر سرکرده گروهک مجاهدین خلق بار دیگر از اقدامات جریان فتنه برای ایجاد آشوب در روزهای 25 بهمن و اول، دهم و هفدم اسفند تقدیر کرد.
وی در عین حال به شکست این تلاش ها اذعان کرد اما برای بیان علت آن از عبارت سرکوب استفاده کرد.
همسر سرکرده گروهک تروریستی منافقین همچنین از دستگیری تعدادی از عواملش در جریان آشوب های اخیر از جمله 25 بهمن خبر داد.
وی با اشاره به برنامه های آشوب چند هفته اخیر گفت که "دستگیری شمار زیادی از اعضای خانواده مجاهدین و ساکنان اشرف و صدور احکام اعدام یا زندانهای طولانی‌مدت برای آنها، پخش پارازایت بر روی فرستنده‌های ماهواره‌یی و اعمال فشار و تهدید خانواده‌های ساکنان اشرف در داخل ایران" از اتهامات جمهوری اسلامی ایران است.
رجوی و گروهش که ترور بیش از 12 هزار نفر از شخصیت ها و مردم عادی کشورمان را در کارنامه اش ثبت کرده، همچنین خواستار اجرای آنچه "طرد ایران از جامعه بین‌المللی"نامیده، شده است.
‌مریم رجوی روز دهم اسفندماه هم ضمن ابراز نگرانی از وضعیت موسوی و کروبی، خواستار اتمام سریع حصر موسوی و کروبی شده بود.

رجوی پس از 25 بهمن در پیامی حامیان میرحسین موسوی و مهدی کروبی را پیروان واقعی این گروهک تروریستی نامید و تاکید کرد که اقدامات حامیان حوادث 25بهمن نشانه قاطعی است از اینکه "با در پیش گرفتن راه و رسم اشرف" به دنبال براندازی در ایران است.

تایید سخنان وزیر اطلاعات

اما اذعان سرکرده گروهک تروریستی منافقین به دستگیری نیروهایش در برنامه های آشوب داخلی در حالی صورت گرفته است که پس از ترور شهید ژاله در روز 25 بهمن، این گروهک با ابراز خوشحالی ادعا کرد که "تاکنون هیچ‌یک از اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران دستگیر نشده است."

اوایل اسفندماه حجت‌الاسلام والمسلمین حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات در برنامه تلویزیونی "دیروز، امروز و فردا " درباره ترور شهید صانع ژاله گفت: در این خصوص فردی دستگیر شده که اسلحه داشته و از مجموعه نفاق است. وی برای اقداماتی که انجام داده از سوی منافقین مأموریت داشته و افرادی را به شهادت رسانده است.
مصلحی با اشاره به اینکه حتی گلوله‌ای که وی شلیک کرده مشخص شده، خاطرنشان کرد: منافقان سعی داشتند وی را از کشور خارج کنند اما توسط ماموران وزارت اطلاعات دستگیر شد و در حال حاضر اطلاعات بسیار مناسبی را در اختیار مأموران وزارت اطلاعات قرار داده است.
وزیر اطلاعات تاکید کرد: با دستگیر شدن این فرد در 2 روز گذشته وی اطلاعات خوبی در خصوص همراهی نفاق با جریان فتنه به وزارت اطلاعات داده است که مشخص می‌شود آنها با تمام سرمایه‌گذاری‌های خود نتوانسته‌اند در 25 بهمن چیزی به دست آورند.
در همین حال برخی منابع گزارش دادند که مریم رجوی برای حضور گسترده و پر رنگ در اغتشاشات 25 بهمن، با واحدهای عملیاتی اعزامی به تهران در تماس مستقیم بوده و دستور شلیک به سوی جمعیت خودجوشی را صادر می‌کند که برای دفاع در مقابل جماعت اندکی آشوبگران به مقابله برخواسته بودند و در این عملیات تروریستی که عصر روز دوشنبه 25 بهمن در منطقه قصرالدشت تهران به وقوع پیوست، دانشجوی بسیجی‌ صانع ژاله به شهادت رسید و چندین نفر به شدت مجروح شدند.

حلقه های ارتباط سران داخلی آشوب با مجاهدین خلق

در هفته های اخیر اطلاعات زیادی از ارتباط سران داخلی فتنه و اطرافیان آنان با اعضای گروهک مجاهدین خلق منتشر شده است به طوری که کمیته ویژه مجلس شورای اسلامی در گزارش رسمی خود درباره جریان فتنه و آشوب 25 بهمن اعلام کرد که اردشیر امیر ارجمند، مشاور موسوی، رابط اصلی جریان آشوب گروهک منافقین است.

در این گزارش همچنین با بیان اینکه "تعدادی از عناصر منافقین در روز 25 بهمن دستگیر شده اند"، آمده است: طبق اسناد اطلاعاتی تیمی از منافقین مأموریت کشته‌سازی را به عهده داشت. این تیم پس از شهادت شهید صانع ژاله، خبر کشته شدن وی را از طریق سر‌پل خارج به منافقین منتقل و بلافاصله منافقین در سایت هرانا (ساعت 8 شب) آن‌را منتشر می‌کنند.

همچنین گفته شده است که مجتبی واحدی، مشاور مهدی کروبی هم به همراه امیر ارجمند در تشکلی تحت عنوان «شواری هماهنگی راه سبز امید» نشست‌های متعددی با مرکزیت گروهک تروریستی منافقین در اروپا داشته است.

همکاری سران داخلی فتنه و اطرافیان آنان با مجاهدین خلق در حالی است که ترور دست کم دوازده هزار نفر از شهروندان ایرانی، همراهی با صدام در جنگ علیه ایران و قتل عام چند صدهزارنفر از کردها و شیعیان عراق تنها بخشی از وقایع تلخ ثبت شده در کارنامه سیاه این گروهک است.



 

نماينده مردم تربت‌حيدريه ابراز اميدواري كرد كه قوه قضائيه به وظيفه خود در برخورد با سران فتنه عمل كند.

 

هامون نیوزبه نقل از فارس:  حجت‌الاسلام محمدعلي رضايي نماينده مردم تربت‌حيدريه در مجلس شوراي اسلامي امروز (سه‌شنبه) طي نطق ميان دستور در صحن علني مجلس اظهار داشت: در دنيا براي تغيير نظام‌ها روش‌هاي متفاوتي وجود دارد، برخي اوقات اين تغيير از طريق احزاب صورت مي‌گيرد كه در اين وضعيت احزاب تنها به خود مي‌انديشند و برخي مواقع نيز اين تغيير از طريق كودتا انجام مي‌شود كه اين مورد هم به ديكتاتوري منجر مي‌شود.

وي افزود: گاهي گروهي با اتكا به قدرت خارجي رژيمي را تغيير مي‌دهند ولي سرانجام آن تغيير وابستگي خواهد بود.

نماينده مردم تربت حيدريه ادامه داد: امام خميني (ره) با اتكا به مردم حركت خود را آغاز كردند و رژيم پوسيده شاهنشاهي را به زباله‌دان تاريخ انداخت و با اقتدار تمام نظام جمهوري اسلامي ايران را با محوريت ولايت فقيه تثبيت كرد.

رضايي تصريح كرد: امروز جهان از الگوي جمهوري اسلامي ايران بعد از 32 سال استفاده كرده و حركت‌هاي منطقه مانند تونس و مصر و ساير كشورها شاهدي بر اين مدعا است.

وي خاطرنشان كرد: گرچه عده‌اي فتنه‌گر امسال به بهانه‌هايي خواستند چهره نظام را خدشه‌دار كنند ولي مردم با درايت رهبر حكيم انقلاب با قدرتي بي‌نظير در روزهاي نهم دي و 22 بهمن سال 89 در صحنه حضور يافتند و پاسخي دندان شكن به دشمنان به خصوص آمريكا و اسرائيل دادند.

نماينده مردم تربت‌حيدريه ابراز اميدواري كرد كه قوه قضائيه به وظيفه خود در برخورد با سران فتنه عمل كند و گفت: رسالت ما براي اينكه نظام ما الگو بماند، اين است كه اختلاف داخلي را از بين ببريم.

رضايي ادامه داد: بدحجابي در جامعه، ترويج و تبليغ سودهاي بانكي، ترويج مكتب ايراني به جاي مكتب اسلام و به هم ريختگي مسائل فرهنگي تا جايي كه نمي‌شود در خصوص بعضي جشنواره‌ها و مراسم توضيح داد زيبنده كشوري كه با خون شهدا استوار است و قصد الگو شدن دارد‌، ‌نيست.

وي گفت: در زمان فعلي فتنه‌گران با حركت خود خنجر به سينه نظام فرو كردند.

نماينده مردم تربت حيدريه ضمن قدرداني از دولت به دليل انجام اقدامات مؤثر در كشور اظهار داشت: در شهرستان تربيت حيدريه اقدامات كليدي كه مي‌توانست تحولي در منطقه ايجاد كند، با توجه به مصوبه دولت در سفر اول خراسان رضوي انجام نشده است.



 


سازمان آتش نشانی تهران حوادث ناشی از برگزاری مراسم چهارشنبه آخر سال در نقاط مختلف کلانشهر تهران را 37 مورد آتش سوزی سطل زباله و 11 اصله درخت اعلام کرد.


    
 

 





سازمان آتش نشانی تهران اعلام کرد شمار حوادثی که تا ساعت 19 و 30 دقیقه شامگاه امروز گزارش شده 37 مورد آتش سوزی سطل زباله، 11 مورد آتش سوزی ضایعات، آتش سوزی 11 اصله درخت و یک مورد هم حادثه ناشی از انفجار ترقه بوده است.

در جریان این حوادث سه نفر از شهروندان با آسیب دیدگی جزئی روبرو شدند که آتش نشانان خدمات ایمنی را به آنان ارائه کردند.


 

 


 


 

رئیس اورژانس کشور گفت: حوادث چهارشنبه سوری امسال تا این لحظه یک کشته و 73 مجروح داشته است.

غلامرضا معصومی در گفت‌و‌گو با فارس، افزود: حوادث چهارشنبه سوری امسال متأسفانه تا این لحظه یک کشته بر جا گذاشته است که در شهر شیراز بوده است، از 73 مجروح این حوادث نیز 24 نفر در تهران بوده اند و بقیه از سایر شهرهای کشور گزارش شده‌اند.
وی اضافه کرد: بیشترین نوع آسیب نیز، آسیب به چشم با 16 مورد بوده است، 5 مورد قطع پا و دست نیز گزارش شده و بقیه موارد سوختگی بدن بوده است.
وی گفت: اورژانس کشور در تمام شهرهای ایران درحالت آماده باش کامل است و حادثه دیدگان را در صورت نیاز به بیمارستان‌ها منتقل می کند،بیمارستانهای کشور نیز آماده باش هستند و در صورت نیاز امکان افزایش تختهای بیمارستانی نیز وجود دارد.


 
 

 

پیش از این برخی سایت ها نظیر بالاترین و خودنویس متهم شده بودند که مورد نفوذ سرویس های امنیتی ایران واقع شده اند و در ازای دریافت پول، علیه اپوزیسیون فعالیت می کنند. متقابلاً سایت های یاد شده هم برای برداشتن اتهام از خود، گردانندگان سایت کلمه را وابسته به وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران معرفی کردند. خودنویس که به خاطر برخی حملاتش به موسوی مورد اتهام قرار گرفته، متقابلاً عملکرد چند هفته اخیر سایت «کلمه» در زمینه طرح ادعای انتقال موسوی و همسرش به زندان حشمتیه و سپس تکذیب این ادعا و انتشار خبر دیدار فرزندان موسوی با وی و همسرش در خانه ای در خیابان پاستور را به چالش کشید و پرسید: مدیر کلمه کیست؟ نزدیکان موسوی یا وزارت اطلاعات؟ برخی شخصیت های سیاسی انتشار نامه فرزندان موسوی از سوی سایت کلمه را مشکوک می دانند. شک و تردیدها از زمانی آغاز شد که علیرضا نوری زاده در صدای آمریکا صراحتاً اعلام کرد کنترل سایت کلمه در اختیار نیروهای وزارت اطلاعات قرار گرفته و به نوعی دست رژیم در خبرهای «کلمه» در کار است.

بالاترین هم در مطلبی تصریح کرده که کلمه دست اطلاعات رژیم افتاده و خبرهای خلاف واقع منتشر می کند. به نوشته بالاترین کاسه ای زیر نیم کاسه است!

این شبکه در مطلب دیگری خواستار شکستن سکوت از سوی گردانندگان کلمه شد حال آن که گردانندگان خارج نشین کلمه هرگز خود را معرفی نکرده اند. جالب اینکه در این میان، اردشیر امیر ارجمند در مصاحبه با بی سی سی می گوید سایت کلمه در اختیار معتمدان است، حال آن که شخص خود وی، یکی از عوامل انتشار شایعه دروغ دستگیری و انتقال موسوی به زندان حشمتیه بوده که اکنون دروغ بودن آن آشکار شده و بنابراین خود وی درباره انتشار چنین خبرهای حساسیت زایی زیر سوال و تردید است.

در همین حیص و بیص پایگاه ضد انقلابی ایران امروز به بررسی نقش نفوذ و ستون پنجم در میان اپوزیسیون پرداخت و با برشمردن برخی نشانه ها تصریح کرد: به نظر می رسد اطلاعات رژیم به شیوه نرم افزاری، اپوزیسیون را از خیابان جمع کرده و نفس سران این حرکت را بریده است. ستون پنجم اطلاعات هم دوباره فعال شده و در حال متلاشی کردن شبکه های اپوزیسیون است.

این پایگاه ضدانقلابی همچنین نوشت: در عرصه شبکه سازی و شبکه های مجازی و اینترنت نباید از آسیب ها غافل ماند. اکنون گروه های ماسک دار و مشکوک در فضای مجازی و فیس بوک زیاد شده اند و فرصت پنهان شدن دستگاه های اطلاعاتی زیر این ماسک ها را می دهند. ما با جاسوسان دو جانبه طرف هستیم. اینان جاسوسانی هستند که به دنبال لو رفتن یا دستگیری، به کار گرفته می شوند.

برخی تحلیل گران در محافل قدیمی تر اپوزیسیون که نگاه های بدبینانه تری دارند معتقدند که ماجرای اغتشاشات سال گذشته و اتفاق امسال 25 بهمن اساساً تله ای برای شناسایی سرشاخه ها و تمام ارتباطات مخالفان بوده است.

مرزبندی صریح اصولگرایان کمترین راه نفوذی برای اپوزیسیون نگذاشته است

یکی از اصلاح طلبان فراری مقیم آمریکا گفت: انگیزه ها و اهداف هاشمی رفسنجانی با جنبش سبز تطبیق و خوانایی ندارد.

علی افشاری در گفت وگو با رادیو فردا اظهار داشت: آقای هاشمی و جنبش سبز در مقابل یک جریان واحدی قرار گرفتند. جدا از انگیزه های هاشمی، حضور او در قدرت هم جنبش سبز و هم حرکت های مخالف را در داخل تقویت می کند اما باز هم تاکید می کنم که هاشمی به دنبال تقویت این جریان نیست یا او را نباید به عنوان کسی درنظر گرفت که به زعم برخی پل پیروزی نیروهای اصلاح طلب است یا می تواند از رهبران سمبلیک جریان سبز باشد. مطمئنا این گونه نیست. برای او حفظ نظام مهم است اما کشمکش ها یک فضای تنفسی می تواند برای مخالفان ایجاد کند.

وی همچنین درباره نگاه طیف های اصولگرا به اپوزیسیون سبز گفت: تقریبا کلیت جریان اصولگرا به لحاظ گروهها، نسبت به آن چیزی که آنها را فتنه سبز می دانند، مرزبندی صریحی کرده اند و هیچ کدامشان حاضر نیستند کوچک ترین و کمترین همراهی را با جنبش سبز داشته باشند. اپوزیسیون هم هیچ ابزار دیگری درداخل حکومت ندارد.

افشاری درباره آشفتگی جبهه ضدانقلاب اظهار داشت: انسجامی در داخل این جبهه وجود ندارد. من واقعا نمی دانم سران سمبلیک آیا طرح و برنامه دارند یا نه، به خصوص با توجه به ایزوله شدن موسوی و کروبی. شورای راه سبز هم ظرفیت موثری از خودش نشان نداد.

در گفت وگو با رادیو فردا، یکی دیگر از عناصر ضدانقلاب به نام محمد کسایی هم حضور داشت که تاکید کرد: آنچه از نظر ما به عنوان یک حداقل غیرقابل اهمیت تلقی می شود، از سوی حاکمیت به عنوان یک حداکثر غیرقابل پذیرش به حساب می آید.

اظهارات علی افشاری درباره بی خاصیتی شورای هماهنگی راه سبز در حالی است که این شورای خلق الساعه و مجهول پس از 2 هفته هیاهو و صدور 5 بیانیه، نزدیک یک هفته است که در سکوت مطلق فرو رفته و بنابر برخی گزارشها، به خاطر بروز برخی اختلافها، شماری از اعضا کناره گیری کرده اند.



 

 

وزیر کشور با تاکید به اینکه ' اقدامات لازم برای برگزاری انتخابات مجلس نهم در سال 90 بصورت صددرصد رایانه ای آغاز شده است'، گفت که در حال فراهم کردن بسترهای مناسب برای برگزاری این انتخابات هستیم.  

 'مصطفی محمد نجار' در پاسخ به سوالی در مورد برنامه های سال 90 وزارت کشور از جمله در عرصه های سیاسی و امنیتی ، ضمن مثبت و قابل قبول خواندن علمکرد وزارت کشور در سال 89 افزود: برای سال آینده برنامه های خوبی درعرصه های مختلف طراحی شده و اجرا خواهد شد.

وی یکی از برنامه های وزارت کشور در سال 90 را برگزاری انتخابات مجلس نهم اعلام کرد و اظهار داشت: همکاران ما در حال برنامه ریزی های لازم در سراسر کشور برای برگزاری انتخابات مجلس هستند.

وزیر کشور که با ایرنا گفتگو می کرد در پاسخ به این سئوال که چه زمانی دستگاه های اجرایی ذیربط برای برگزاری انتخابات رایانه ای فعال می شوند؟ گفت: وزارت کشور برای پیاده سازی انتخابات به صورت رایانه ای آمادگی دارد اما باید دید شورای نگهبان چه زمانی را برای برگزاری انتخابات تعیین می کند.

 

**‌امنیت کشور در سال 90 ارتقا می یابد

نجار به اقدامات وزارت کشور در زمینه امنیتی‌اشاره و خاطرنشان کرد: با عنایت به تجارب قبلی و شاخص هایی که در این زمینه تعیین کرده ایم ارتقای بسیار خوبی را در شاخص های امنیتی در آینده شاهد خواهیم بود.

وی در ادامه گفت وگو با ایرنا ، توجه دولت کنونی به موضوع انسداد مرزها را نسبت به دولت های گذشته ویژه خواند و گفت: در زمینه انسداد مرزها رشد 17 برابری بودجه را شاهد بوده ایم.

وزیر کشوربرنامه ریزی برای انسداد مرزها در جنوب شرق ، شمال غرب و سایر مناطق کشور را جزو اولویت های کاری این وزارتخانه درمباحث امنیتی بیان کرد.

نجار، برنامه ریزی های مناسب برای بهبود معیشت مرزنشینان، توسعه بازارچه های مرزی و بومی کردن امنیت و اجرای آن توسط مردم را از دیگر اولویت های کاری وزارت کشور در سال 1390 خواند و افزود: برنامه های جدیدی را برای اشراف بسیار قوی اطلاعاتی در مباحث امنیتی در دستور کار داریم.

وی در باره تدابیر وزارت کشور برای مقابله با پایگاه های سرویس های جاسوسی آمریکا در منطقه که در حال طراحی همکاری های بین گروهکی مانند گروهک ریگی و منافقین هستند،‌ گفت: دستگاه های امنیتی ، نظامی و انتظامی ما هوشیارانه در حال رصد همه این مسائل هستند و تاکنون هر تصمیم و طراحی شیطانی آمریکایی ها نقش بر آب شده و تیرهایشان به سنگ خورده و در آینده هم همینطور خواهد بود.


 

 

نمایندگان اصلاح طلب دوره ششم مجلس شورای اسلامی تاکید کردند: در اصلاحات همواره گروه ها و افرادی بوده اند که با تندروی، فضای سیاسی کشور را مسموم کرده اند و در حال حاضر این سران فتنه هستند که مسیر قانون گریزی و زیرپا گذاشتن چارچوب های نظام را دنبال می کنند.


در همین ارتباط نماینده دوره ششم مجلس شورای اسلامی گفت: در اصلاحات همواره گروه ها و افرادی بوده اند که با تندروی، فضای سیاسی کشور را مسموم کرده اند و مسیر قانون گریزی و زیرپا گذاشتن چارچوب های نظام را دنبال می کنند.

محمد حائری در گفتگو یی با محکوم کردن اغتشاشات اخیر تصریح کرد: احزاب فعال در کشور باید معتقد به قانون اساسی و آرمان های انقلاب باشند؛ بنابراین قطعا هرگونه اعتراض و اقدام غیر قانونی در برابر قانون اساسی، محکوم است.

وی در ادامه با بیان اینکه اصلاحات باید به سمت اعتدال و میانه روی پیش رود، افزود: جبهه اصلاحات، باید به سمت حرکت های قانون مدارانه حرکت کند و از قانون گریزی، برهم زدن افکار عمومی و ایجاد تنش در جامعه بپرهیزد.

حائری با بیان اینکه اصلاح طلبان با حمایت از اعتراضات و اقدامات غیر قانونی، جایگاه خود را در میان مردم و نظام از دست خواهند داد، گفت: اصلاح طلبان با حمایت از اغتشاشات، صلاحیت خود را زیرسوال نبرند.

هر حرکت مغایر با اصول نظام محکوم است

عضو شورای مرکزی نمایندگان ادوار مجلس در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه ارزیابی شما از ساختار شکنی های جریان فتنه پس از حوادث پس از انتخابات چیست،گفت:هر حرکت مغایر با اصل نظام و اندیشه های امام (ره) و شهدا محکوم است.

علی نمازی در گفتگو یی گفت:میکروب های اندکی که قصد ضربه زدن به نظام را در فضای سالم کشور ما دارند قدرت رشد و تکثیر را به هیچ وجه نخواهند داشت.

 وی در ادامه خاطر نشان کرد:هر حرکتی که بر خلاف انقلاب اسلامی و نظام مدنظر امام (ره) باشد،شدیدا محکوم است.

* اصلاح طلبان باید از دعوت به راهپیمایی های غیر قانونی و اقدامات و عملکرد فتنه گران  اعلام برائت کنند

در ادامه عضو ارشد شورای مرکزی حزب اعتماد ملی گفت: اصلاحات از ابتدای فعالیت خود، همواره دچار اشتباهاتی بوده است، دعوت به راهپیمایی ها، محکوم نکردن اقدامات فتنه گران، اقدامات و حرکات غیرقانونی و خارج از نظام از جمله این اشتباهات بوده است.

محمدرضا ذاکری، در گفتگو یی با بیان این مطلب که متأسفانه جریان اصلاحات همواره دچار اشتباهات زیادی بوده است، گفت: دعوت به راهپیماهایی غیرقانونی و خارج از موازین نظام جهت ایجاد اغتشاشات از اشتباهات بزرگ اصلاح طلبان بود.

نماینده دوره ششم مجلس شورای اسلامی در ادامه با انتقاد از فعالیت های جریان اصلاح طلبی، اغتشاشات اخیر را محکوم و اظهار داشت: این اقدامات صد در صد محکوم است و تکلیف هر جریان سیاسی، به خصوص جریان اصلاح طلبی است که آن را محکوم کنند.

ذاکری همچنین، تأکید کرد: تظاهرات غیرقانونی اخیر، هیچ نتیجه ای در برنخواهد داشت و همه شخصیت ها و جریانات سیاسی باید به فکر حفظ نظام و کشور باشند، شخصیت هایی که هنوز اصرار دارند تا این اغتشاشات ادامه پیدا کند، باید از راه خود برگردند و به مردم و نظام بپیوندند.



 

عضو کمیسیون قضایی مجلس شورای اسلامی گفت: تصاویر متخلفان چهارشنبه سوری توسط دوربین های مخفی در سطح شهر گرفته و ضبط خواهد شد و متخلفین به سزای اعمال خلاف قانون خود خواهند رسید.



موسی قربانی نماینده مردم قاینات در گفتگو یی گفت: دستگاه های قضایی و امنیتی کشور با متخلفان چهارشنبه سوری برخورد خواهد کرد و تصاویر متخلفین توسط دوربین های مخفی در سطح شهر گرفته و ضبط خواهد شد و متخلفین به سزای اعمال خلاف قانون خود خواهند رسید.

وی با تاکید بر اینکه دستگاه قضایی و امنیتی کشور با متخلفان چهارشنبه سوری برخورد قاطع خواهد کرد،ادامه داد: نیروهای امنیتی و دستگاه قضائی با هر شخصی که جشن ملی و فرهنگی کهن ایرانی را در چهارشنبه سوری به ناآرامی و آشوب بکشاند، برخورد قاطع خواهد کرد.

قربانی تصریح کرد: پلیس با متخلفانی که در چهارشنبه آخر سال با ایجاد ناهنجاری و حرکات ناشایست و با استفاده از مواد محترقه آسایش و آرامش مردم را به مخاطره می‌اندازند برخورد جدی خواهد کرد.



 

 




تاریخ: سه شنبه 24 اسفند 1389برچسب:,
ارسال توسط arman


اقدام هوشمندانه آيت الله هاشمي رفسنجاني در انتخابات مجلس خبرگان با خشم و عقده گشايي رسانه هاي ضد انقلاب مواجه شد. اين در حالي است كه همين رسانه هاي زنجيره اي، در مقاطع حساس تحرك فتنه سبز مي كوشيدند آقاي هاشمي را خرج اين فتنه كنند.
در ميان صدها مقاله و تحليلي كه عليه هاشمي رفسنجاني در رسانه هاي ضد انقلاب منتشر شد، نوشته رسانه رسمي دولت انگليس قابل توجه است. بي بي سي با حمله شديد به وي به خاطر وارد نشدن در سناريوي مورد علاقه دشمنان انقلاب نوشت: سوابق اكبر هاشمي رفسنجاني نشان مي دهد كه اميد بستن به او به عنوان پل پيروزي جنبش سبز و يا نيروي مدافع اصلاح طلبان گره زدن بر باد است. وي در ساخت قدرت بازي خودش را مي كند و به نظر مي رسد تعلقي به جنبش دموكراسي خواهي ندارد هرچند كه موضع گيري هاي متفاوت وي مي تواند فضاي تنفس و تحرك براي مخالفان ايجاد كند و به لحاظ تاكتيكي به نفع جنبش باشد.
بي بي سي همچنين هاشمي را قدرت طلب، محافظه كار، بي اعتقاد به مردم سالاري معرفي كرد تا عصبانيت خود را عليه تدبير آقاي هاشمي رفسنجاني خالي كرده باشد.
از سوي ديگر و در حالي كه هاشمي رفسنجاني در جلسه رسمي خبرگان اعلام كرد شخصا از آيت الله مهدوي كني براي رياست خبرگان دعوت كرده، محسن كديور از مهره هاي سازمان سيا كه بارها به اسرائيل سفر كرده است، طي مقاله اي در «جرس» ادعا كرد هاشمي رفسنجاني از مجلس خبرگان حذف و پاكسازي شده است!

 
 
 


آينده خاورميانه چه خواهد شد؟ طوفاني كه از 2 ماه پيش راه افتاده، وقتي فرو بنشيند، كدام چهره را به خاورميانه خواهد داد؟ در واشنگتن و اغلب در اورشليم به اين سوال ها چنين پاسخ مي دهند كه اين شرايط به نفع ايران است.
نشريه فرانسوي لوموند با انتشار اين مطلب نوشت: تحليل هايي از اين دست بدين معناست كه رويدادهاي منطقه براي آمريكا بد و براي اسرائيل بدتر است. استدلال ها روشن است. سقوط حسني مبارك باعث شده تا جبهه رژيم هاي محافظه كار كه نقطه مقابل نفوذ جمهوري اسلامي در منطقه بودند، متزلزل شود. آمريكا براي رويارويي با نفوذ ايران روي حكومت مصر حساب باز كرده بود اما به نظر مي رسد مصر جديد به چنين قصد استراتژيكي تن ندهد.
لوموند افزود: قاهره اخيراً مجوز عبور 2 ناو جنگي ايران از كانال سوئز را صادر كرد. مقصد اين دو ناو سواحل سوريه بود. حسني مبارك هرگز چنين چراغ سبزي را نشان نمي داد. در زمان مبارك، زيردريايي هاي اسرائيل با توافق ضمني قاهره از اين كانال براي رفتن به درياي سرخ استفاده مي كردند. دومين ستون عربي براي مهار جمهوري اسلامي نيز در شرايط خوبي قرار ندارد. عربستان سعودي نيز به دليل شورش هايي كه در اميرنشين كوچك بحرين روي داده، متزلزل شده است. بندر ارتباطي ناوگان پنجم نيروي دريايي آمريكا در خليج فارس در اين كشور قرار دارد. اين در حالي است كه در بحرين، حمدبن عيسي آل خليفه، امير اين كشور، با شورش شهروندان مواجه شده است. ممكن است حتي شيعيان و شهروندان عربستان سعودي نيز كه در مناطق نفت خيز عربستان مستقرند از شورش هاي بحرين الهام بگيرند. ممكن است كاخ سعودي دشمن ديرينه آيت الله ها در تهران، به نوبه خود به بي ثباتي برسد و بدين ترتيب دومين نقطه اتكا در برابر تهديدهاي ايران نيز از دست برود. سومين نقطه تدافعي كشورهاي عربي پادشاهي اردن است. اين كشور نيز تا حدودي متزلزل به نظر مي رسد و موج طوفان هاي قاهره و تونس به آنجا نيز رسيده.
لوموند تصريح كرد: به طور خلاصه، آمريكا سه يا چهار دوست خود در منطقه را تضعيف شده و در خطر مي بيند. از ميان اين كشورها، مصر و اردن از امضاءكنندگان پيمان صلح با اسرائيل هستند، و همه آنها از دوستان نزديك واشنگتن محسوب مي شوند. اين كشورها در مقايسه با سوريه و ايران جبهه «ميانه رو» منطقه را تشكيل مي دهند. جهان عرب در هرج و مرج است، نفوذ ايران در حال پيشرفت و قدرت سعودي ها در حال افول به نظر مي رسد.


گزارشگر اعزامي يك روزنامه انگليسي در بازگشت از تهران اعلام كرد هيچ اثري از حركات اپوزيسيون ديده نمي شود.
گزارشگر اينديپندنت با اشاره به تبليغات اپوزيسيون مبني بر راه اندازي تظاهرات زنجيره اي پس از ماجراي 25 بهمن نوشت: تلاش هاي گروه هاي مخالف حتي نتوانست حكومت را در موضع ضعف قرار دهد چه رسد به براندازي. مركز شهر تهران آرام بود و هيچ اثري از تحركات اپوزيسيون ديده نمي شد. حكومت در مهار بدون تلفات اپوزيسيون تجربه بسياري اندوخته است. اكنون كمتر كسي در تجمع اعلام شده از سوي اپوزيسيون شركت مي كند.
خبرنگار اينديپندنت در عين حال با اشاره به سقوط رژيم هاي غربگرا بر اثر انقلاب ملت هاي منطقه نوشت: تشديد جنبش ها در كشورهاي عرب و سقوط رژيم مبارك و امثال آن باعث تقويت اعتماد به نفس حكومت ايران شده است. حكومت هاي عربي مثل عربستان يا مصر در سال هاي اخير موضع خصمانه اي عليه حكومت ايران داشتند. پيام هاي ديپلماتيك دولت آمريكا كه توسط وب سايت ويكي ليكس برملا شد نشان داد شدت اين خصومت تا حدي بود كه آنها سعي داشتند آمريكا را براي حمله نظامي به ايران قانع كنند.
روزنامه انگليسي تاكيد كرد: اگرچه آمريكا تلاش مي كند مدل انقلاب ايران را منسوخ معرفي كند اما واقعيت اين است كه جمهوري اسلامي يكي از برندگان اصلي تغييرات بنياديني است كه در عرصه سياست خاورميانه و تعادل قوا در منطقه پديد آمده است.
خاطرنشان مي شود حضور خبرنگار ياد شده در تهران مربوط به زماني است كه جريان هاي ضد انقلاب تاريخ هاي اول، دهم و هفدهم اسفندماه را به عنوان روزهاي راهپيمايي اعلام كرده بودند.
 
 


دبير كل جبهه خط امام و رهبري تأكيد كرد كه جرياناتي را كه موسوي و كروبي در فتنه 25 بهمن هدايت كردند مستقيماً از بيگانگان دستور گرفته بودند.
حبيب الله عسگراولادي دبير كل جبهه پيروان خط امام و رهبري در اجلاس دبيران استاني حزب مؤتلفه اسلامي به تشريح موضوع نفاق و شرايط منافقين براساس آياتي از قرآن كريم پرداخت و گفت: بدترين روش عملي را منافقين انجام مي دهند، چرا كه با تزوير طوري عمل كرده و سخن مي گويند كه باعث مي شوند افراد را به گمراهي بياندازند.
وي با بيان اينكه منافق شناسي كاري بسيار سخت است، افزود: يكي از وظايف اهل ايمان دشمن شناسي است؛ دشمني كه در عمق جبهه حق نفوذ كرده و با پوشش ايمان از هر كاري براي فريب استفاده مي كند.
عسگراولادي، شهيد لاجوردي و شهيد مطهري را از منافق شناس ترين افراد زمانه خود توصيف كرد و افزود: بايد خط نفاق جديد را شناخت.
دبير كل جبهه خط امام و رهبري در ادامه در خصوص فتنه 88، خاطرنشان كرد: در فتنه 88 تلاش هاي زيادي براي بازگرداندن موسوي و كروبي از اشتباهاتشان انجام شد و در اين زمينه فرصت كافي به آنها داده شد تا سران فتنه و افراد غافل به دامان نظام و انقلاب برگردند؛ اما اينها با پررويي خودشان را حق مطلق معرفي كردند.
وي افزود: جرياني را كه موسوي و كروبي در فتنه 25 بهمن هدايت كردند، مستقيماً از بيگانگان دستور گرفته بودند. چرا كه اين جريان منحرف قصد داشت جريان اسلام خواهي و خيزش مردم مسلمان منطقه را كه از انقلاب اسلامي ايران الگو گرفته شده است را تحت تأثير قرار دهند.
وي همچنين با توضيح روند انتخابات اخير هيأت رئيسه مجلس خبرگان، ضمن بيان اينكه آقاي هاشمي رفسنجاني در اين دوره خبرگان سخنان خوبي را ايراد كردند، خاطرنشان كرد: دشمنان كه قصد داشتند از اين منفذ سوء استفاده كنند با ناكامي مواجه شدند.

 
 
 


گفت: تازه چه خبر؟!
گفتم: ضدانقلابيون فراري بدجوري به جان هم افتاده و همديگر را مسخره مي كنند.
گفت: خب! مبارك باشه! بالاخره خودكفا شدند و به جاي اينكه ديگران آنها را مسخره كنند، خودشان يكديگر را مسخره مي كنند.
گفتم: يكي از آنها در سايت گويانيوز نوشته؛ آخه اينهم شد كار؟ اينجا در شهرهاي آمريكايي و اروپايي پشت كامپيوتر نشسته ايم و دستور راهپيمايي صادر مي كنيم و بعد كه مي بينيم هيچكس نيومده، اعتراض مي كنيم كه چرا نيومديد؟!
گفت: چه عرض كنم؟!
گفتم: همين سايت در ادامه نوشته، مگه قرار بود كسي بياد؟ مگه غير از ما كه توي اروپا و آمريكا لم داده ايم كس ديگري هم گفته بود ميام كه اعتراض مي كنيم چرا نيومده؟!
گفت: حيوونكي راست ميگه! چند هفته ميگن بيا بيا بيا و چند هفته ديگه داد مي زنن چرا نيومدي؟ چرا نيومدي؟...
گفتم: از يارو پرسيدند صبحونه چي مي خوري؟ گفت؛ تيليت! پرسيدند ناهار چي؟ گفت تيليت! پرسيدند عصرونه چي؟ گفت تيليت! پرسيدند شام چي؟ گفت تيليت! گفتند بي خيال! اصلا از اين موضوع بگذريم، حالا بگو ببينيم اوقات فراغت رو چطوري مي گذروني؟ گفت؛ نون خرد مي كنم واسه تيليت!

 
 


فقط كافي است كمي به گذشته برگرديم و به ياد بياوريم كه هدف راهبردي آمريكا در قبال ايران ظرف حدود يك سال گذشته چه بوده است؛ آن وقت روشن خواهد شد كه سخنان روز پنج شنبه جيمز كلاپر مدير اطلاعات ملي آمريكا در كميته نيروهاي مسلح سنا چه زلزله بزرگي است. كلاپر كه رييس جامعه اطلاعاتي آمريكاست، روز پنج شنبه در سنا گفت كه عقيده ندارد وارد كردن فشار اقتصادي به ايران از طريق تحريم، كمكي به تغيير رفتار هسته اي و منطقه اي آن خواهد كرد. وي كه سخنان او احتمالا گزارشي غير رسمي از برآورد اطلاعات ملي سال 2011 بوده -برآوردي كه مدت هاست آماده شده ولي مقام هاي آمريكايي از انتشار نسخه طبقه بندي شده آن جلوگيري مي كنند- در ادامه مي گويد كه به همين دليل توصيه مي كند هيچ تحريم جديدي عليه ايران اعمال نشود. اما اين هنوز پايان كار نيست. جمله شگفت انگيز كلاپر تازه بعد از اين سر مي رسد. او نه تنها مي گويد كه طرفدار اعمال تحريم هاي جديد عليه ايران نيست بلكه تاكيد مي كند برعكس آنچه ممكن است موضع ايران را اندكي نرم تر كند اين است كه «روابط اقتصادي با آن حفظ شود». بيان اين جمله از زبان عالي رتبه ترين مقام اطلاعاتي آمريكا، نه به عنوان نظر شخصي بلكه به مثابه خلاصه اي از برآورد سالانه 16 سازمان عضو جامعه اطلاعاتي آمريكا كه مهم ترين سند اطلاعاتي آمريكا محسوب مي شود، داراي معاني بي پاياني است كه اعتراف رسمي و صريح به شكست پروژه تحريم تنها يكي از آنهاست.
اجازه بدهيد به عقب برگرديم. به اوايل سال 2010 ميلادي زماني كه آمريكايي ها تصميم گرفتند پس از حدود دو سال دوباره از گزينه تحريم عليه ايران استفاده كنند. قطعنامه 1929 كه بدون شك شديد ترين قطعنامه شوراي امنيت عليه ايران است در بهار 89 فقط به اين دليل صادر شد كه آمريكايي ها احساس مي كردند پس از حوادث مابعد انتخابات رياست جمهوري در ايران استراتژي خود را به طور كامل بازنگري كرده اند و يك ديد روشن در اين باره در اختيار دارند كه «چه چيزي محاسبات ايران را تغيير خواهد داد». اين تصميم چند پيش فرض داشت:
پيش فرض اول اين بود كه آمريكايي ها دريافته بودند تمركز روي اينكه ايران امكانات يا دانش لازم براي هدفي كه پي گيري مي كند را به دست نياورد يك راهبرد اشتباه است چرا كه هر چقدر هم محدوديت ها شديد باشد باز ايران راهي براي به دست آوردن آنچه از آن دريغ مي شود به دست خواهد آورد. بنابراين آمريكايي ها فرض را بر اين گذاشتند كه ايران تحريم ها را دور خواهد زد و به همه اقلام تحريم شده دست خواهد يافت. سوالي كه از ديد استراتژيست هاي آمريكايي ارزش بحث داشت اين بود كه «با فرض اينكه ايران همه امكانات لازم را دارد، چه بايد كرد كه ايران تصميم خطرناكي عليه آمريكا نگيرد»؟ در واقع نقطه تمركز در اينجا تاثير گذاري بر «اهداف و انتخاب» هاي ايران بود نه «امكانات» آن. اين چيزي است كه آمريكايي ها به طور خلاصه آن را «تلاش براي تاثيرگذاري بر محاسبات ايران در حوزه اهداف» مي خوانند و عقيده دارند تنها راهي است كه باعث مي شود برنامه هسته اي ايران تبديل به يك تهديد براي آمريكا نشود.
پيش فرض دوم آمريكايي ها اين بود كه محاسبات ايران تغيير پذير است منتها به اين شرط كه ايراني ها احساس كنند اولا فشار سنگيني بر آنها وارد مي شود و ثانيا اين فشار تصميم انفرادي آمريكا يا چند كشور متحد آن نيست، بلكه تصميم دستجمعي همه جامعه جهاني است.
و پيش فرض سوم- كه از همه مهم تر است- اين بود كه آمريكايي ها احساس مي كردند حوادث بعد از انتخابات در ايران، توان نظام اسلامي را براي تصميم گيري درامور مهم امنيت ملي مختل كرده و قدرت آن براي مقاومت در مقابل فشارها را به طور اساسي كاهش داده است. در نتيجه آمريكايي ها به اين نتيجه رسيدند كه «بهترين زمان» براي اعمال تحريم عليه ايران را در اختيار دارند و لذا بهتر است ارزيابي خود در اوايل سال 2008 (پس از صدور قطعنامه 1835) را كه مي گفت تحريم قادر به تاثيرگذاري بر محاسبات ايران نيست ،كنار بگذارند و يك بار ديگر اين گزينه را امتحان كنند به اين اميد كه اين بار و در اثر شرايط جديد، اين گزينه قديمي به نتايجي متفاوت منجر شود.
اين البته تمام داستان نبود. آمريكايي ها براي اينكه به خيال خودشان بتوانند از فرصتي كه سران فتنه در داخل ايران براي آنها فراهم آورده بودند بيشترين استفاده را ببرند تصميم گرفتند اين بار به جاي استفاده از راهبردي كه تحريم را به عنوان تنها شيوه مفيد فشار بر ايران در نظر مي گرفت، از استراتژي استفاده كنند كه تلاش مي كرد تحريم را با ساير گزينه هاي اعمال فشار مانند ايجاد يك تهديد معتبر نظامي (كه با خود حمله نظامي متفاوت است)، عمليات اطلاعاتي (كه خود را به صورت تلاش براي خرابكاري هاي نيمه سخت مانند بمب گذاري، ترور دانشمندان هسته اي ايران و انتشار ويروس استاكس نت نشان داد)؛ و عمليات سنگين رسانه اي تلفيق كنند. قريب به اتفاق تحليلگران آمريكايي مرتبط با دولت، در آن مقطع باور داشتند كه اگر آمريكا بتواند گزينه هاي فشار بر ايران را به خوبي با هم تلفيق كند و بعد اين تلفيق را در زماني به مدت چند ماه و در حالي كه اجماع جهاني را پشت سر خود دارد اعمال نمايد، «حتما» محاسبات استراتژيك ايران تغيير خواهد كرد و برنامه هاي هسته اي، موشكي و منطقه اي ايران تحت تاثير قرار خواهد گرفت.
استراتژي تلفيق گزينه هاي فشار عليه ايران كه البته همچنان تحريم در مركزيت آن قرار داشت، بنا بود چند هدف كليدي را براي آمريكايي ها محقق كند كه هيچ كدام از آنها محقق نشد.
1- آمريكايي ها توقع داشتند اين احساس به ايران دست بدهد كه همه كشورها از جمله كشورهايي كه ايران آنها را دوست خود مي پنداشت به اردوگاه غرب پيوسته اند و ايران كاملا در جهان تنها مانده است. اين اتفاق كاملا برعكس شد چرا كه تنها اتفاقي كه با اعمال تحريم ها عليه ايران رخ داد اين بود كه چند شركت بزرگ اروپايي از ايران خارج شدند و در عوض ده ها شركت كوچكتر -اما با توانايي فني بالاتر- كه پيش از آن به دليل حضور شركت هاي بزرگ توان حضور در بازار ايران را نداشتند، وارد پروژه هاي ايران شده و جاي آنها را گرفتند. اين موضوع آنقدر واضح و براي آمريكايي ها غير قابل تحمل بود كه استورات لوي مسئول پروژه تحريم ايران پس از ماه ها دوره گردي و از اين كشور به آن كشور رفتن، از اينكه بتواند كشورها را به كاهش روابط تجاري با ايران متقاعد كند نااميد شد و استعفا داد.
2- اتفاق دومي كه آمريكايي ها انتظار داشتند رخ بدهد اين بود كه تحريم ها اگر برنامه هسته اي ايران را متوقف نمي كند لااقل سرعت آن را كاهش بدهد. گزارش اخير يوكيا آمانو مدير كل آژانس كه در 6 اسفند ماه منتشر شد به وضوح نشان داد كه اين هدف گذاري هم بر باد رفته است. همانطور كه كلاپر هم در نطق خود تاكيد كرده ايران اكنون چيزي بيش از 9000 ماشين سانتريفيوژ نوع اول دارد، حدود 3600 كيلو گرم اورانيوم كم غني شده (5/3 درصد) ذخيره كرده و حدود 40 كيلوگرم هم اورانيوم بسيار غني شده (20 درصد) در اختيار دارد. همين گزارش بدون نياز به هيچ عنصر كمكي ديگر نشان مي دهد كه پروژه بسيار گران قيمت و دهان پر كن استاكس نت، تاثيري بر توان غني سازي ايران نگذاشته است. البته ظاهرا آقاي مدير اطلاعات ملي درباره ماشين هاي نسل بعدي ايران كه مطابق اعلام آژانس به زودي در نطنز نصب خواهد چيزي نمي دانسته است والا بيشتر متعجب مي شد چرا كه توسعه نسل جديدماشين ها -كه آژانس آن را تاييد كرده- دقيقا مستلزم دست يابي به همان مواد و قطعاتي است كه 1929 مي خواست از رسيدن آنها به ايران جلوگيري كند.
3- و نهايتا تحريم از ديد آمريكايي ها بنا بود پس از تلفيق با مشكلات ناشي از هدفمندي يارانه ها كه آمريكايي ها آن را بسيار فاجعه بار تخمين زده بودند به بروز يك نابساماني وسيع اقتصادي در ايران منجر شود و اين نابساماني صداهاي اعتراض در ايران را بلند كند كه فناوري هسته اي ارزش اين همه هزينه كردن را ندارد. در واقع تحليل همكاران آقاي كلاپر اين بود كه اين بار فشار اقتصادي از درون، نخبگان و مردم را عليه نظام بسيج خواهد كرد و نظام ناچار خواهد شد كوتاه بيايد. پاسخ ايران به اين مورد آخر واقعا شوك آور بوده است. در حالي كه آمريكايي ها فكر مي كردند مهم ترين عامل كمك كننده به تحرم ها در ايران سوء مديريت دولتي خواهد بود، دولت در اجراي هدفمندي يارانه ها چنان دقيق و مدبرانه عمل كرد كه حتي برخي دوستان و دلسوزان در داخل هم تصورش را نمي كردند و به اين ترتيب فشار و محدوديت ناشي از تحريم با «حسن مديريت اقتصادي» جبران شد و هدفمندي يارانه ها به جاي اينكه مردم و دولت را رويارو قرار دهد به نمادي از همكاري و مشاركت ملي بدل گشت.
به نظر مي رسدحالا بتوان وضع و حال آقاي كلاپر را بهتر درك كرد و فهميد كه چرا او مي گويد از تحريم بيشتر كاري ساخته نيست و تازه تحريم هاي قبلي را هم بايد كنار گذاشت. تحريم ها و فشارها بنا بود محاسبات ايران را عوض كند اما ظاهرا آن چيزي كه عوض شده محاسبات آمريكاست!
مهدي محمدي

 
 
 

 
 
 
عباس‌زاده مشكيني تأكيد كرد: تمام جريانات سياسي مقيد به قانون مي‌توانند در انتخابات‌ها شركت كنند اما واضح است كه هيچ ملتي اجازه حضور به براندازان نمي‌دهد.

 

هامون نیوز به نقل ازفارس: محمود عباس‌زاده مشكيني مديركل سياسي وزارت كشور  در خصوص حضور جريان اصلاح‌طلب در انتخابات آينده گفت: تمام جريانات سياسي قابل تعريف در چارچوب ساختار و قانون اساسي چه اصلاح‌طلب و چه اصولگرا به صورت طبيعي مي‌توانند در انتخابات شركت كنند.

وي ادامه داد: تمام جريانات قابل تعريف در چارچوب و ساختار يك نظام سياسي نسبت به هم پوزيسيون - اپوزيسيون هستند و اين يك امر طبيعي است.

دبير كمسيون ماده 10 احزاب با بيان اينكه صرف‌نظر از برخي چهره‌هاي افراطي و استحاله شده اصلاح‌طلب، غالب اصلاح‌طلباني كه ما مي‌شناسيم هم در عرصه نظري و گفتماني و هم در آن مدتي كه عملا مسئوليت قوه مجريه را عهده‌دار بودند به نوعي سعي داشتند خود را در چارچوب قانون و ساختار نظام مقيد كنند، تصريح كرد: اما جريان فتنه ‌از قالب اپوزيسيون خارج و در نقش‌ برانداز ظاهر شد. البته اين يك واقعيت است كه جريان فتنه از متن جريان اصلاحات زائيده شده و دايه‌اش نيز بيگانگان بودند كه جريان اصلاحات در قبال مولود خويش يك مسئوليت تاريخي دارد.

عباس‌زاده پايبندي به تمام اصول قانون اساسي، قاعده مردم‌سالاري، اصول نظام سياسي و منافع ملت را مرز بين جريان اصلاحات و جريان فتنه دانست و در توضيح تفاوت ميان اپوزيسيون و جريان براندازانه يادآور شد: بديهي است كه در تمام دنيا گروه‌هاي مختلف كه در چارچوب نظام سياسي نسبت به هم نقش پوزيسيون و اپوزسيون را دارند، مي‌توانند با هم رقابت كنند اما در هيچ‎يك از كشورهاي دنيا به گروهي كه خارج از چارچوب قانون اساسي و ساختار نظام بخواهد در نقش برانداز ظاهر شود، به طور طبيعي فاجازه رقابت نمي‌دهند.

وي افزود: كساني كه پيش از انتخابات به ظاهر خود را پايبند به قاعده مردم‌سالاري نشان مي‌دادند، اگر بعد از انتخابات چه راي بياورند و يا راي نياورند، بخواهند در هر صورت نقش برانداز را بازي كنند، طبيعي است كه هيچ ملتي آنها را برنمي‌تابد.

مديركل سياسي وزارت كشور با بيان اينكه فتنه مولود اصلاحات و محصول وصلت با بيگانگان است، تفاوت بين جريان اصلاحات و جريان فتنه را تفاوت بين اپوزيسيون و برانداز عنوان كرد.

عباس‌زاده در پايان نيز با اشاره به اينكه اپوزيسيون به‏خلاف جريان برانداز امكان حضور در رقابت انتخاباتي را دارد، اظهار داشت: جريان برانداز از رقابت عبور كرده است.


 
 
برنامه ریزی برای پایان سال
اعزام تروریست به ایران برای ایجاد ناامنی در پایان سال
برای انجام این فعالیت ها برخی عناصر گروهك تروریستی موسوم به جبهه التحریر از خاك عراق و با هدایت نیروهای فرامنطقه ای قصد نفوذ به ایران را دارند
 
"عماریون"- ، بدنبال شكست پروژه اغتشاش خیابانی در ایران ، سرویس های امنیتی برخی کشورها برنامه ریزی جدیدی برای خرابكاری و اقدامات تروریستی طراحی كرده اند. شنیده هاحاکی از آن است که سرویس های جاسوسی برخی کشورهای منطقه برنامه ریزی جدیدی برای اقدامات تروریستی و ایجاد ناامنی در روزهای پایانی سال در ایران طراحی کرده اند.

بنابراین گزارش به تازگی سرویس اطلاعاتی رژیم اشغالگر قدس با نزدیک شدن به چهارشنبه آخر سال و برنامه ریزی سران فرقه سبز برای اغتشاش در این روز فعالیت های تخریبی خود را علیه افزایش داده است.
بر همین اساس موساد با همکاری سرویس اطلاعاتی برخی از کشورهای منطقه از جمله عربستان سعودی در صدد انتقال مقادیر زیادی مواد منفجره به منظور انجام عملیات خرابکارانه در مراکز هسته ای؛ اخلال در سیستم الکترونیکی رادارها و فرودگاه های کشور می باشند.
گفتنی است جهت انجام این فعالیت ها تعدادی از عناصر گروهگ تجزیه طلب موسوم به جبهه التحریر که آموزش های خاص نظام و خرابکاری را زیرنظر نیروهای فرامنطقه ای طی نموده اند ، قصد دارند در فرصت مناسب برای اقدام به انفجار در مخازن و لوله های انتقال نفت و گاز و همچنین جایگاه های عرضه سوخت وارد کشور شوند.
 
 
شبكه عنكبوت تا اطلاع ثانوي تعطيل است!
بیانیه پشت بیانیه برای آبروریزی!
غوغاسالاران شبكه عنكبوت پس از چند سه شنبه افتضاح در لاك سكوت مطلق فرو رفته اند.
 
"عماریون"-مجموعه جريان هاي ضدانقلاب فعال در شبكه هاي ماهواره اي و فضاي مجازي به همراه گروهك خلق الساعه اي به نام شوراي هماهنگي راه سبز، پس از نمايش لكه اي در 25 بهمن، تاريخ هاي اول اسفند، 10 اسفند و 17 اسفند را براي راهپيمايي اعلام كردند و آخرين بار سه شنبه گذشته را هدف تبليغات قرار دادند.
شوراي ياد شده در كمتر از 2 هفته 5 بيانيه و اطلاعيه صادر كرد تا شايد حرارتي به اجاق كور فتنه بدمد. اما پس از سپري شدن موعد كذايي، ظاهرا شوراي هماهنگي نيز دچار نوعي مرگ شيرين شده و سكوت اختيار كرده است. همچنين صداي آمريكا، دويچه وله، راديو فرانسه، بي بي سي، راديو زمانه، فيس بوك، روزنت، راديو فردا، جرس و دهها سايت و شبكه وابسته به گروهك هاي مختلف ضدانقلاب كه به كار داغ كردن غوغاي ياد شده اهتمام داشتند، به حالت نيمه تعطيل درآمده و كمترين خبر و تحليلي درباره وعده هاي داده شده راهپيمايي آن هم از امام حسين(ع) تا آزادي! منتشر نمي كنند. در اين ميان و نوعي از يأس و سرخوردگي در قبال اين خيالپردازي جديد در محافل ضدانقلاب ديده مي شود. از طرف ديگر سايت هايي نظير بالاترين و خودنويس به طور محدود، برخي شكايت ها را از وضعيت پيش آمده منتشر كرده اند كه مي خوانيد:
- آخه اين چه وضعشه؟ معلوم نيست ما تظاهرات مي كنيم يا چند سرباز نيروي انتظامي؟ جماعت غيور! به جاي اينكه هي لينك آموزشي بديم، بادكنك هوا كنيم، تخم مرغ سبز درست كنيم و قاشق زني كنيم، يك فكري بكنيم. با شل كن سفت كن كه نميشه جنبش راه انداخت.
- آقا هشت مارس، خريد مريد چه خبر؟ در راستاي اينكه امروز هشت مارس (سه شنبه) بود و اتفاقا 17 اسفند هم بود و دست بر قضا هر دوي اينها زرتي افتاده بود سه شنبه، خريد در سه شنبه ها بر هر نامسلماني واجب است، لذا ما ضمن حمايت از هرگونه اينترنت، صرفا به خاطر حمايت از زنان و كلا... اي تف به قبر هرچي آدم دروغگو.
- دست مريزاد آقاي جمهوري اسلامي. امروز روز جهاني زن بود ولي مرد باشيم و اعتراف كنيم كه در بازي سه شنبه هاي حكومت گرفتار شديم. هدف حكومت اين بود كه اين بازي رو آنقدر به درازا بكشونه تا خستگي و نااميدي بر جنبش سبز چيره بشه كه شوربختانه شد. ما فريب خورديم.
- نتيجه اين سه شنبه هاي اعتراضي چي بود؟ اصلا كي ها بودند كه دعوت كردند و ما نمي شناسيمشان؟ من متاسفم كه هميشه همه چيزو دير مي فهميم بابا دارند ما رو اسگل مي كنند كه نااميد بشيم. يكبار در بالاترين يكي لينك زده بود اين سه سه شب هر سه سه شب سه شنبه است. ميدونين اين يعني چي؟ چرا نمي خواين بفهمين اصلاح طلبها خود نظامن آخه بايد بازي جديد راه مينداختن.
- آقا اين پروژه هم شكست خورد. آخريش همين 17 اسفند و 8 مارس. ما به بي عملي محض پس از عاشوراي سال گذشته رسيده ايم.
- همين يك ماه از عرش به فرش سقوط كرديم. شوراي محترم هماهنگي! تاريخ هايي هم كه اعلام كرده بوديد گذشت، متاسفانه بعد از 3 هفته هيچ قدم روشني برنداشتيد هيچ، كه هويت خود شما هم در ابهام است. آن هم كه وضع موسوي و كروبي است.
- به هوش باشيد اين فيلم هايي كه منتشر مي كنند، تكراري و آرشيوي است براي تحريك آدم هايي مثل من احساساتي. آخه چرا با احساسات ما بازي مي كنن. خواهشا فيلم هايي كه حقيقت داره رو بذارين.
- مبارز خارج نشين! يهو نيفتي توي گود! دوستان خارج نشين خوش نشين كه در كنار گود نشسته و لنگش كن لنگش كن راه انداخته ايد، شما اگر مردي از پاي كامپيوتر بلند شو برو دم سفارت چند تا داد بزن صواب [ثواب] داره.
 
 
راز مواضع دوگانه خاتمی
از محکومیت25 بهمن تا تماس با خانواده موسوی
پس از انتشار این اظهارات خاتمی علیه عملكرد موسوی و كروبی در 25 بهمن ، مشاوران او نسبت به خدشه دار شدن پایگاهش در بین حامیان این دو هشدار دادند
 
"عماریون"-در شرایطی که سید محمد خاتمی اخیرا" در تماس یا خانواده های میرحسین موسوی و مهدی کروبی از حصر آنها ابراز ناراحتی كرده ،اخباربدست آمده از یک واقعیت پنهان دراین زمینه حکایت دارد.
چندی پیش سید محمد خاتمی در جلسه ای ضمن انتقاد از دعوت میرحسین موسوی و مهدی کروبی برای راهپیمایی 25 بهمن گفته بود که این اقدام «بدون در نظر گرفتن کمترین تعقل» صورت گرفته است.
وی همچنین ضمن محکوم کردن رفتاری که در روز 25 بهمن توسط فتنه گران صورت گرفت،تصریح کرده بود که با اقدام «عجولانه» و«بی منطق» موسوی و کروبی آنان جمعیتی را خیابان ها آوردند که خود مدیریتی روی آنها نداشتند و تنها زمینه ای را فراهم کردند تا یک عده ضد انقلاب که نه به امام اعتقاد دارند و نه به نظام به خیابان بیایند و آب به آسیاب دشمن بریزند.
خاتمی همچنین با بیان اینکه دعوت به راهپیمایی 25 بهمن و اول اسفند اقدامی در راستای اهداف ضد انقلاب بوده ،اظهار گلایه کرده بود که چرا موسوی و کروبی چنین اقدامی را انجام داده اند.
گفته می شود بعد از این اظهارات خاتمی بوده که مشاوران وی نسبت به بیان عمومی این قبیل اظهارات خاتمی به وی هشدار داده و با تاکید بر اینکه وی در صورت عدم انتقاد از حصر موسوی و کروبی پایگاه اجتماعی خود را در حامیان این جریان از دست خواهد داد،وی را مجاب به تماس تلفنی با دختران موسوی وانتشار خبر آن کردند.
در همین زمینه شنیده شده که فرآیندی که برای این سناریو فراهم شده بود حاصل پی گیری های یک هفته ای مشاوران خاتمی بوده به شکلی قسمت اعظم این تلاش مصروف هماهنگی با خانواده میرحسین موسوی بوده است.

 




تاریخ: شنبه 21 اسفند 1389برچسب:,
ارسال توسط arman
 

بازيگران يكي از سناريوهاي جنگ رواني كه توسط سرويس هاي جاسوسي غرب به خدمت گرفته شده بودند، به تيپ هم زدند و تمام رشته هاي اين سرويس ها را پنبه كردند.
سال گذشته در بحبوحه فتنه سبز، ستاد مشترك سرويس هاي جاسوسي سه گانه (ام آي6، سيا و موساد) كوشيدند با به خدمت گرفتن 5 كارمند دون پايه چند سفارت ايران در اروپا، گروهي موسوم به «كمپين سفارت سبز» را علم كرده و چنين القا كنند كه دستگاه ديپلماسي جمهوري اسلامي ايران دچار ريزش شده است. طيف گسترده اي از رسانه هاي آمريكايي و اروپايي نيز براساس يك سفارش بسيج شدند تا خط القايي ستاد مشترك سرويس هاي سه گانه را پيش ببرند و باعث ريزش در سفارتخانه هاي ايران شوند.
اما با شكست مفتضحانه فتنه سبز و از آن مهمتر بدبياري هاي غرب هم در چالش هسته اي با ايران و هم انتفاضه اسلامي در خاورميانه، اكنون 5 كلاهبردار ياد شده به تيپ هم زده و عليه همديگر افشاگري مي كنند. ماجرا از آنجا علني شد كه 4 عضو كمپين كذايي (به نام هاي درويش رنجبر، حسين عليزاده، فرزاد فرهنگيان و ابوالفضل اسلامي) ضمن انتشار بيانيه اي اعلام كردند محمدرضا حيدري را از سخنگويي «كمپين» خلع كرده اند. آنها در اين بيانيه تأكيد كردند: «متأسفانه جرياني موسوم به موج سبز اخيراً با اعلام برقراري ارتباط با آقاي محمدرضا حيدري سخنگوي سابق كمپين مدعي شده كه موج سبز مسئول گسستن ديپلمات ها از ايران بوده است. با كمال تأسف آقاي حيدري نيز بدون اطلاع اكثريت اعضاء، ارتباط سازماني نزديكي با تشكل مذكور برقرار نموده است. با كمال تأسف به رغم تلاش اعضاي كمپين جهت احتراز آقاي حيدري از هرگونه همكاري با جريان موج سبز، تذكرات اكثريت اعضاء مورد توجه نامبرده قرار نگرفت و تماس با آن جريان همچنان از سوي ايشان ادامه داشته است. از اين رو با توجه به وقايع پيش آمده و همچنين با عنايت به بيانيه قبلي كمپين، محمدرضا حيدري براساس يك تصميم درون سازماني از سخنگوي كمپين سفارت سبز خلع گرديد و از اين پس بيانيه هاي صادره بدون ذكر نام اكثريت اعضاي كمپين فاقد هرگونه اعتبار مي باشد.»
متقابلاً حيدري هم كه قصد داشته به تنهايي طرف غربي را سركيسه كند و اين استعفاي 5 نفره! از سفارت هاي ايراني را به نام خود فاكتور كند، بيكار ننشسته و برخي موارد مگو را فاش كرد. وي با انتشار اطلاعيه اي در حالي كه همچنان خود را متولي كمپين كذايي معرفي مي كرد، نوشت: پيرو بيانيه قبلي اين كمپين در خصوص نفوذ اصلاح طلبان در ميان اپوزيسيون خارج از كشور به استحضار مي رساند؛ محمدرضا حيدري همكار سفارت ايران در نروژ هفتم ژانويه 2010 از دولت نروژ پناهندگي سياسي دريافت نمود[!] و از ديپلمات هاي شاغل در سفارتخانه هاي ايران خواست بعنوان سفير سبز به اين كمپين بپيوندند. 24 ساعت بعد علي اكبر اميدمهر كه قبلا با اسناد اتمي و پاسپورت سياسي از آخرين محل ماموريت خود گريخته و به غرب پناهنده شده آمادگي خود را براي پيوستن به اين كمپين اعلام نمود. سپس شخصي به نام درويش رنجبر كه مدعي بود ديپلمات بوده تقاضاي عضويت در كمپين را نمود. دو ماه بعد فرد ديگري از دوستان خود به نام ابوالفضل اسلامي را معرفي نمود. اين كمپين بنابه اصل حقوقي برائت درخواست، اين دو را به علت مبتدي بودن كار كمپين و نداشتن تجربه و امكانات پذيرفت.
اين شياد حرفه اي با كلاهبردار توصيف كردن ديگر هم قطاران نوشت: بعدا حسين عليزاده و فرزاد فرهنگيان به كمپين پيوستند. به تدريج شناسايي بيشتري از سوابق اعضاي جديد به عمل مي آمد. براي مثال معلوم گرديد آقاي رنجبر از 1987 تا 1995 كارمند وزارت خارجه بوده و پس از استعفا از وزارت خارجه، در تاريخ مزبور از مرز شرقي كشور را ترك كرده است و سرانجام از آمريكا سر در آورده است. آقاي اسلامي نيز در پي خاتمه ماموريتش در ژاپن به ايران بازگشته و در سال 2004 پس از استعفا از شغل خود در وزارت خارجه با پاسپورت عادي رژيم جمهوري اسلامي و اخذ ويزا از سفارت ژاپن در تهران و تبديل به احسن نمودن اموال منقول و غيرمنقول جهت ادامه زندگي به توكيو بازگشته است. ايشان تا يكي دو ماه قبل از سفر اخيرشان به آمريكا پاسپورت ايراني خود را حفظ نموده و هر بار لازم بوده بعنوان يك ايراني مقيم ژاپن پاسپورت خود را با مراجعه به سفارت تمديد مي نموده است. آقايان رنجبر و اسلامي تا آخرين روزهاي پيوستنشان به كمپين، كوچكترين سابقه فعاليت سياسي عليه رژيم نداشته اند.
حيدري اضافه كرد: بارها به آقاي اسلامي اخطار انضباطي داده شد تا به خاطر مسايل شخصي و خانوادگي و تحبيب قلوب نئوكانهاي آمريكايي كه خواهان جنگ عليه ايران هستند خود را به آنان نفروشد كاري كه سرانجام انجام گرفته و از ايشان قول گرفته شده در صورت مجاب كردن كمپين به پروسه جنگ با رژيم و بمباران مراكز اقتصادي و تاسيسات اتمي رژيم كاري در حد اداره يك مهد كودك در اختيار وي در آمريكا به وي داده شود و اعضاي خانواده وي نيز به آمريكا منتقل شوند. آقاي حسين عليزاده با برنامه از پيش تدارك ديده شده و نه بخاطر دلسوزي براي ايران و در پايان ماموريت خود در فنلاند و نيز فروش اموال منقول و غيرمنقول، خود را در ايران به عضويت كمپين تحميل نموده بود. اين كمپين بارها در جلسات خود به ايشان اخطار انضباطي داده و درخواست شده بود، كمپين سفارت را قرباني مطامع شخصي و جاه طلبانه خود ننمايد. ايشان نه دلشان به حال مردم سوخته و نه عضو صالح و پاكي براي اين كمپين به شمار مي رود.

 

 

 


«ضربه اصلي را به جنبش سبز كي زد؟ از وقتي كه سايت هايي مثل كلمه و جرس و راه سبز درست شدند، جنبش ضربه اصلي رو خورد».
يكي از مخالفان مقيم خارج كشور با طرح مسئله فوق يادآور شده است: اين قدر كه ما از رسانه ها و شبكه ها و سايت هاي خودمان ضربه خورديم، از اطلاعات رژيم ضربه نخورديم. جنبش كه تازه راه افتاده بود، خوب بود. بعدش يك سايت هايي درست شد. يكي اسمش جنبش راه سبز، يكي كلمه، يكي جرس، يكي راه سبز... خلاصه 500 تا اسم درآمد. يك سايت با عده اي نويسنده شروع كردند به نوشتن مطالبي و نسبت دادن آن به سران جنبش. از وقتي كه رسانه هاي غربي مانند بي بي سي گفتند «به گزارش سايت مخالفان دولت»، هر روز خبرها مزخرف تر از ديروز شد. به جاي گير به نظام شروع كرديم به گير دادن به مهران مديري و كارگردان اخراجي ها و ساير چيزها.
اين عنصر ضدانقلاب در «بالاترين» نوشت: فلان سايت موثق جنبش سبز ديروز داره ميگه هيچ ارتباطي با سران جنبش نداره، فرداش مياد خبر ميده كه نسخه دوم منشور رو از اين دوتا گرفته!! روز سوم ميگه كه اونا رو كردن تو كيسه و در حالي كه جلوي چشم چند نفر كه هيچ موبايلي! نداشتن كه فيلم بگيرن، كتك زنان بردن تو زندان... بعد فرداش دوباره ميگه نه بابا! تو خونه نشستن و هيچ خبري نيست و حكومتي ها راست ميگفتن!! كار به جايي كشيده كه از ديروز كه يه جاسوس رو گرفته بودن و ميگفتن بابا جاسوسه و كسي باور نمي كرد، حالا رسيديم به اونجايي كه حرف راست رو بايد از اونا بشنويم!
اين ضد انقلاب عصباني مي افزايد: حالا قسمت بعدي رو نيگا كن!! رفتن حرف هاي فلان آدم اطلاعاتي [طائب] رو شنود كردن! كه گفته، بياين براي اينكه ميرحسين طرفدارهاش رو از دست بده، دست بذاريم رو دهه 60!! اين هيچ چيزي رو به ذهن شما نمياره؟! چرا بايد يه سايت اصلاح طلب، يه همچين مطلبي بگه؟ راستش من كه فكر ميكنم تنها دليل يه همچين حرف هايي، اينه كه بگن بله!! اونايي كه دارن از ميرحسين انتقاد ميكنن، با ما هستن و نمايش ميدن!!
وي ادامه داد: به نظر من، جمهوري اسلامي ديگه اصلا ماها رو جدي نميگيره!! و فقط محض احتياط چارتا سرباز مي فرسته تو خيابون... مثلا الان كلي آدم هستن كه تو اينترنت، با اسم واقعي فعاليت ميكنن توي ايران. و به شدت و علني دارن از حكومت انتقاد ميكنن و كسي هم كاريشون نداره... يه جاي كار داره مي لنگه! اين وسط يه بازي در كاره و من مي ترسم. مي ترسم از اينكه توي يه بازي اطلاعاتي خارج از حد تصورات گير افتاده باشيم. باز هم شك هاي پارسالي به سراغم اومده.

 
 

 

 

غوغاسالاران شبكه عنكبوت پس از چند سه شنبه افتضاح در لاك سكوت مطلق فرو رفته اند.
مجموعه جريان هاي ضدانقلاب فعال در شبكه هاي ماهواره اي و فضاي مجازي به همراه گروهك خلق الساعه اي به نام شوراي هماهنگي راه سبز، پس از نمايش لكه اي در 25 بهمن، تاريخ هاي اول اسفند، 10 اسفند و 17 اسفند را براي راهپيمايي اعلام كردند و آخرين بار سه شنبه گذشته را هدف تبليغات قرار دادند.
شوراي ياد شده در كمتر از 2 هفته 5 بيانيه و اطلاعيه صادر كرد تا شايد حرارتي به اجاق كور فتنه بدمد. اما پس از سپري شدن موعد كذايي، ظاهرا شوراي هماهنگي نيز دچار نوعي مرگ شيرين شده و سكوت اختيار كرده است. همچنين صداي آمريكا، دويچه وله، راديو فرانسه، بي بي سي، راديو زمانه، فيس بوك، روزنت، راديو فردا، جرس و دهها سايت و شبكه وابسته به گروهك هاي مختلف ضدانقلاب كه به كار داغ كردن غوغاي ياد شده اهتمام داشتند، به حالت نيمه تعطيل درآمده و كمترين خبر و تحليلي درباره وعده هاي داده شده راهپيمايي آن هم از امام حسين(ع) تا آزادي! منتشر نمي كنند. در اين ميان و نوعي از يأس و سرخوردگي در قبال اين خيالپردازي جديد در محافل ضدانقلاب ديده مي شود. از طرف ديگر سايت هايي نظير بالاترين و خودنويس به طور محدود، برخي شكايت ها را از وضعيت پيش آمده منتشر كرده اند كه مي خوانيد:
- آخه اين چه وضعشه؟ معلوم نيست ما تظاهرات مي كنيم يا چند سرباز نيروي انتظامي؟ جماعت غيور! به جاي اينكه هي لينك آموزشي بديم، بادكنك هوا كنيم، تخم مرغ سبز درست كنيم و قاشق زني كنيم، يك فكري بكنيم. با شل كن سفت كن كه نميشه جنبش راه انداخت.
- آقا هشت مارس، خريد مريد چه خبر؟ در راستاي اينكه امروز هشت مارس (سه شنبه) بود و اتفاقا 17 اسفند هم بود و دست بر قضا هر دوي اينها زرتي افتاده بود سه شنبه، خريد در سه شنبه ها بر هر نامسلماني واجب است، لذا ما ضمن حمايت از هرگونه اينترنت، صرفا به خاطر حمايت از زنان و كلا... اي تف به قبر هرچي آدم دروغگو.
- دست مريزاد آقاي جمهوري اسلامي. امروز روز جهاني زن بود ولي مرد باشيم و اعتراف كنيم كه در بازي سه شنبه هاي حكومت گرفتار شديم. هدف حكومت اين بود كه اين بازي رو آنقدر به درازا بكشونه تا خستگي و نااميدي بر جنبش سبز چيره بشه كه شوربختانه شد. ما فريب خورديم.
- نتيجه اين سه شنبه هاي اعتراضي چي بود؟ اصلا كي ها بودند كه دعوت كردند و ما نمي شناسيمشان؟ من متاسفم كه هميشه همه چيزو دير مي فهميم بابا دارند ما رو اسگل مي كنند كه نااميد بشيم. يكبار در بالاترين يكي لينك زده بود اين سه سه شب هر سه سه شب سه شنبه است. ميدونين اين يعني چي؟ چرا نمي خواين بفهمين اصلاح طلبها خود نظامن آخه بايد بازي جديد راه مينداختن.
- آقا اين پروژه هم شكست خورد. آخريش همين 17 اسفند و 8 مارس. ما به بي عملي محض پس از عاشوراي سال گذشته رسيده ايم.
- همين يك ماه از عرش به فرش سقوط كرديم. شوراي محترم هماهنگي! تاريخ هايي هم كه اعلام كرده بوديد گذشت، متاسفانه بعد از 3 هفته هيچ قدم روشني برنداشتيد هيچ، كه هويت خود شما هم در ابهام است. آن هم كه وضع موسوي و كروبي است.
- به هوش باشيد اين فيلم هايي كه منتشر مي كنند، تكراري و آرشيوي است براي تحريك آدم هايي مثل من احساساتي. آخه چرا با احساسات ما بازي مي كنن. خواهشا فيلم هايي كه حقيقت داره رو بذارين.
- مبارز خارج نشين! يهو نيفتي توي گود! دوستان خارج نشين خوش نشين كه در كنار گود نشسته و لنگش كن لنگش كن راه انداخته ايد، شما اگر مردي از پاي كامپيوتر بلند شو برو دم سفارت چند تا داد بزن صواب [ثواب] داره.

 

 

 
 
 

 

 


گفت: تازه چه خبر؟!
گفتم: سايت گويانيوز- معروف به سيانيوز- بدجوري از دست موسوي و كروبي و خاتمي عصباني شده و اين سه تفنگدار بي فشنگ را به باد تمسخر گرفته.
گفت: چرا؟! اين سايت كه از حاميان سينه چاك سران فتنه بود.
گفتم: خطاب به آنها نوشته؛ وقتي مي دانيد هيچ كس به فراخوان شما محل نمي گذارد و اعتنايي نمي كند چرا فراخوان مي دهيد كه هيچ كس نيايد و باعث آبروريزي شود.
گفت: حيوونكي حق داره!
گفتم: گويانيوز با تمسخر خطاب به آنها نوشته؛ «وقتي مي توانيد با فراخوان خود از سرخه حصار تا كرج را پر از جمعيت كنيد، چرا فقط به ميدان امام حسين تا آزادي اكتفا مي كنيد»؟!
گفت: خودمونيم ها! اين سايت سيانيوز هم كلك مرغابي ميزنه! و به جاي اعتراف به اينكه ديگر هواداري باقي نمانده، مي خواهد وانمود كند كه هنوز هواداران وجود دارند ولي به فراخوان توجه نمي كنند!
گفتم: اي ول! يارو يك بال مگس را كند و بعد گفت بپر! مگسه به زور پريد. بال ديگرش را هم كند و بعد گفت؛ بپر! ولي مگس ديگر نتوانست بپرد و بعد يارو گفت؛ از اين آزمايش نتيجه مي گيريم كه اگر بالهاي مگس را بكنيم، مگس كر مي شود و ديگر گوشش نمي شنود!

 

 

 
مركز مطالعات امنيت ملي دانشگاه تل آويو:
اسرائيل در محاصره انقلاب هاي منطقه و ايران هسته اي خفه مي شود

يك مركز مطالعات راهبردي در تل آويو نسبت به تهديدهاي جدي امنيت ملي براي رژيم اشغالگر قدس كه در اثر فشار دوجانبه از سوي انقلاب هاي منطقه و برنامه هسته اي ايران بوجود آمده، به طور جدي هشدار داد.
مركز مطالعات امنيت ملي در دانشگاه تل آويو در گزارشي نوشت: «مقامات اسرائيلي بايد تصميمات تعيين كننده اي بگيرند زيرا تحولات در جهان عرب بر تهديدات راهبردي عليه اسرائيل خواهد افزود، علاوه بر اين كه ايران هسته اي نيز تل آويو را تهديد مي كند.»
اين مركز در گزارش خود با بيان اين كه اوضاع راهبردي اسرائيل وخيم شده براي اين موضوع دو دليل مي آورد. اين مركز در گزارش خود مي نويسد: «تحولات تعيين كننده در خاورميانه و عرصه بين الملل و نبود پاسخ مناسب از سوي نهاد سياسي در اسرائيل به اين تحولات، دو دليل اصلي وخيم شدن وضع راهبردي اسرائيل است.»
اين گزارش مي افزايد: «دولت ائتلافي اسرائيل از ارائه يك سياست مشخص با اهداف روشن مرتبط با وضع اسرائيل و خطرات پيرامون آن خودداري كرده و در مقابل شيوه به تاخير انداختن تصميم گيري ها را در پيش گرفته و از برداشتن گام هاي مرحله اي كه فشارهاي بين المللي فوري را مهار كند خودداري كرده است.»
تهيه كنندگان اين گزارش تصريح كرده اند در داخل دولت اسرائيل ديدگاه هاي متفاوتي درباره تعامل با مذاكرات براي تدارك يك راهكار سياسي ميانه و منطقه اي وجود دارد.
اين گزارش سپس به شكل گيري يك ديدگاه مسالمت جو درون سيستم سياسي اسرائيل اشاره مي كند كه عقيده دارد الان وقت امتياز دادن است. در گزارش آمده است: «برخي در دولت اسرائيل معتقدند تلاش براي امضاي توافقنامه جزء منافع درجه يك اسرائيل است. اين دسته از مقامات اسرائيلي معتقدند اگر اسرائيل نتواند با فلسطينيان و سوريه به توافقاتي دست يابد در كوتاه مدت بهاي سنگيني پرداخت خواهد كرد و روابط تل آويو با شماري از بازيگران بين المللي مهم بيش از پيش به تيرگي خواهد گرائيد و از طرف ديگر براي سلب مشروعيت از اسرائيل تلاش خواهد شد علاوه بر اين كه خطرات امنيتي بزرگي براي تل آويو خواهد داشت.»
اين گزارش در ادامه با هشدار درباره به خطر افتادن جايگاه محمود عباس نوشته است: «عده اي از مقامات اسرائيلي معتقدند چالش ديگري وجود دارد كه تل آويو بايد براي آن چاره انديشي كند. اين چالش نيز آن است كه روند كنوني ممكن است موقعيت تشكيلات خودگردان فلسطيني را با تركيبي كه هم اكنون دارد به خطر بياندازد و از بين ببرد كه در آن صورت تمام دستاوردهاي اسرائيلي ها در ساختن نيروهاي امنيتي جديد براي تشكيلات خودگردان فلسطيني به رياست محمود عباس كه با كمك آمريكا اتحاديه اروپا و اردن به دست آمده است بر باد رود.»
اين گزارش به نشانه هاي زيادي مبني بر انزواي فزاينده اسرائيل در عرصه منطقه اي و بين المللي اشاره كرده است به ويژه آن كه اين انزوا باعث مي شود مقابله با چالش هاي پيش رو به تنهايي براي اسرائيل بدون همكاري و هماهنگي بين المللي دشوار شود.
اين گزارش اضافه مي كند: «اين موضوع به صورت ويژه اي با دو چالش امنيتي اساسي كه تل آويو با آنها مقابله مي كند ارتباط دارد. يكي تبديل شدن ايران به يك قدرت هسته اي و ديگري منازعه با طرف هايي كه كشور نيستند مانند حزب الله و حماس. اگر تلاش ها براي متوقف كردن طرح هسته اي ايران شكست بخورد نياز به همكاري هاي بين المللي براي مهار تهديد ايران افزايش خواهد يافت. اسرائيل به تضمين هاي هسته اي از آمريكا نياز دارد تا بازدارندگي اش را عليه ايران تقويت كند. تل آويو همچنين به تضمين هايي براي كسب كمك آمريكا نياز دارد تا اين كمك ها را به كشورهاي عرب خليج فارس بكند.»
گزارش مركز مطالعات امنيت ملي دانشگاه تل آويو ادامه مي دهد: «مقامات اسرائيلي اين موضوع را قبول دارند. هرگونه حمله اسرائيل يا آمريكا به تاسيسات هسته اي ايران مي تواند به فشار تهران به حزب الله لبنان براي مشاركت در نبرد و ناآرام كردن مرزهاي شمال اسرائيل منجر شود.»
 

 

 

«اسلام» مهمترين نقطه مشترك كشورهاي شمال آفريقا و كشورهاي آسياي جنوب غربي است و نيز جذاب ترين عنصر تعريف كننده فرهنگ و تمدن مردم در اين دو منطقه است. اسلام از آغاز در اين دو منطقه نشو و نما كرده و در طول قرن ها ماندگار بوده است.
قرن ها اين مناطق با هويت اسلامي شناخته شده اند و قرن ها با همين هويت در برابر هجوم نظامي، سياسي و فرهنگي دشمنان خود ايستاده اند.
در طول 14 قرن گذشته، جهان اسلام در دو مقطع در معرض هجوم متراكم تر و متمركزتري قرار گرفت. يكي از اين دو مقطع حمله مغول است كه در سال 618 هجري قمري به وقوع پيوست و بيشترين خسارات را در پي داشت، حمله مغول ها به جهان اسلام و بخصوص حمله آن به ايران در شرايطي صورت گرفت كه از قرن پنجم هجري، غرب جنگ صليبي را عليه مسلمانان شروع كرده بود اين حملات 180 سال يعني نزديك به دو قرن به درازا كشيد و در نتيجه آن، بخش هاي حساسي از جهان اسلام شامل فلسطين، سوريه، لبنان و اردن به تصرف آنان درآمد.
حمله مغول ها در اين شرايط به منزله «ضربه آخر» بود و پس از آن با حمله تاتارها، بيم آن مي رفت كه جهان اسلام به كلي دچار فروپاشي شود اما عليرغم آنكه نزديك به 500 سال، جهان اسلام در اين شرايط سنگين بسر برد دچار فروپاشي نشد البته بسياري از فرصت ها را از دست داد و ويراني هاي بعضاً جبران ناپذيري به آن تحميل گرديد.
جهان اسلام بار ديگر در قرن هاي 19 و 20 ميلادي-13 و 14 قمري- مورد حمله شديد غرب قرار گرفت. فروپاشي امپراتوري عظيم عثماني كه بر بخش وسيعي از جهان اسلام سيطره داشت و نفوذ جدي در اركان دولت هاي جهان اسلام و ايجاد تقابل جدي ميان دولت ها و مردم محصول سياست هاي استعماري در اين دوره بود. غرب در اين دوره دوبار به بهانه جنگ هاي جهاني اول و دوم بخش وسيعي از كشورهاي شمال آفريقا و آسياي جنوب غربي را به تصرف خود درآورد. مراكش، الجزاير، تونس، ليبي، مصر، فلسطين، لبنان، سوريه، اردن و عراق مستقيماً توسط ارتش هاي انگليس، فرانسه و ايتاليا به اشغال درآمدند و با پيدايي «جامعه ملل» كه بعداً به «سازمان ملل» تبديل شد، عنوان اشغالگري به قيمومت تغيير كرد تا انگليسي هاي اشغالگر بتوانند فلسطين را به صهيونيست ها تحويل دهند.
جنگ جهاني دوم و ضربات سنگيني كه به انگليس، فرانسه، ايتاليا و آلمان وارد كرد مانع تداوم اشغال پرهزينه جهان اسلام توسط قدرت هاي اروپايي گرديد و لذا از آغاز دهه 1950 تا اواسط دهه 1970 كشورهاي اسلامي يكي پس از ديگري به استقلال رسيدند و از اشغال مستقيم نظامي رها شدند اما اين يك فريب و اغوا بيشتر نبود چرا كه آمريكايي ها كه از پايان جنگ جهاني دوم به خاورميانه و شمال آفريقا پا گذاشتند، سياست اشغال مستقيم كشورها كه بسيار پرهزينه و كمرشكن بود را به سلطه غيرمستقيم و برپايي رژيم هاي وابسته و مزدور تغيير دادند. از اين به بعد رژيم هايي نظير رژيم پهلوي در ايران، نميري در سودان، آل صباح دركويت، آل خليفه در بحرين، سادات و مبارك در مصر، بورقيبه و بن علي در تونس به ميدان آمدند تا كشورهايشان را بدون نياز به نيروي نظامي آمريكا تسليم ايالات متحده و غرب نمايند.
غرب در فاصله سالهاي 1945 تا 1979 يعني بمدت 35 سال سيطره مطلقي بر كشورهاي شمال آفريقا و آسياي جنوب غربي داشت.
با پيروزي انقلاب اسلامي در ايران در پايان دهه 1970 دگرگوني آغاز شد. رژيم هاي غربي حاكم بر جهان اسلام يكي پس از ديگري در معرض فروپاشي قرار گرفتند. اركان نظاميان وابسته به آمريكا در تركيه متزلزل شد، جعفر نميري در سودان سقوط كرد، انورسادات ترور شد، پيشروي اسرائيل كاملا متوقف و سپس معكوس گرديد و در ساير كشورهاي اسلامي رخدادهاي مهمي نظير اكثريت يافتن اسلام گراها در كشورهايي كه انتخابات و پارلمان داشتند، روي داد.
با پيروزي انقلاب ايران بار ديگر «اسلام» موفقيت خود را در انديشه، تمدن و حاكميت جهان اسلام نشان داد و «حكومت اسلامي» به يك مطالبه عمومي در خاورميانه و شمال آفريقا تبديل گرديد از اين مرحله غرب خود را در برابر وضعيتي حساس ديد و اين در حالي بود كه حالا درجه نفرت كشورها و ملت هاي مسلمان از غرب به خصوص در خاورميانه به اوج خود رسيده و ابزارهاي غرب براي اثرگذاري بر جهان اسلام كارآيي خود را از دست دادند. غرب چاره اي جز اين نديد كه بر چهره زيباي اسلام و حكومت اسلامي رنگي از خون و خشونت بكشد آنان از يك سو به تبليغات شديداً منفي عليه جمهوري اسلامي و اهداف و دستاوردهاي آن روي آوردند تا مسلمانان رغبتي به تكرار تجربه ايران پيدا نكنند از سوي ديگر با برجسته سازي فعاليت ها و افكار گروههاي سلفي نظير القاعده و معادل خواندن آنان با اسلام، انقلاب اسلامي و «اسلام سياسي» درصدد برآمدند تا مبارزه با اسلام و مسلمانان را مخفي و موجه گردانند. اما اشغال افغانستان و عراق توسط آنان و تهديد بقيه كشورهاي اسلامي و به ميان كشيدن پاي خاورميانه جديد كه در واقع تجزيه و تكه پاره كردن جهان اسلام بود، چهره واقعي غرب را در مواجهه با مسلمانان آشكار كرد.
جنگ 33 روزه عليه حزب الله لبنان و 22 روزه عليه مقاومت فلسطين در غزه، ماهيت ضداسلامي و ضدعربي غرب را كاملا برملا كرد. در اين ميان همراهي سران بسياري از رژيم هاي عربي شمال آفريقا و خاورميانه عربي با رژيم صهيونيستي و يا سكوت آنان در اين دو جنگ اثر رواني زيادي در كشورهاي اين دو منطقه برجاي گذاشت هم زمان با توسل غرب به خشونت و جنگ عليه جهان اسلام كه به عمومي شدن خشم مسلمانان نسبت به غرب مي انجاميد، در كشورهاي اسلامي، تجربه هاي گرانقيمتي به وجود آمد. ايران عليرغم فشار بسيار سنگين سياسي، امنيتي، اقتصادي، ديپلماتيك و رسانه اي ماندگار شد و به مراحل بسيار بالايي از علم، امنيت، پيشرفت اقتصادي و بسط تجربه مدني دست پيدا كرد پيشرفت علمي ايران و ارتقاء آن به موقعيت هاي 5 تا 16 در رشته هاي مختلف، اجراي طرح هاي بزرگ اقتصادي در ايران، روي كار آمدن دولتي عميقا مردمي و برگزاري انتخاباتي حيرت انگيز با مشاركت 85 درصدي شهروندان و صيانت از آراء مردم عليرغم به هم پيوستگي صفوف مخالفان خارجي و داخلي بسيار توجه برانگيز بود.
در عين حال مقاومت 9 ساله افغان ها در جنگ با ارتش رعب انگيز سرخ در فاصله سالهاي 1357 تا 1366 و پيروزي بر صدها هزار نظامي مجهز شوروي (سابق) با حداقل امكانات در كشوري با اكثريتي سني، مقابله جانانه 25 ساله حزب اله با اشغالگران اسرائيلي در فاصله سالهاي 1361 تا 1385 و در نهايت وادار كردن نظاميان اين رژيم به عقب نشيني از لبنان در سال 2000 و شكست دادن ارتش افسانه اي اسرائيل در جنگ 33 روزه تجربه موفق ديگري از مقاومت اسلامي بود.
پيروزي جوانان مؤمن در يمن بر رژيم مسلح علي عبدالله صالح و شكست دادن نيروهاي نظامي مشترك يمن، عربستان، اردن و آمريكا در جريان 6 دور جنگ سنگين در فاصله سالهاي 1382 تا 1388 در حالي صورت گرفت كه جوانان گروه «شباب مؤمن» در آغاز راه از دويست نفر تجاوز نمي كردند و امروزه داراي بسيجي قوي مركب از حدود يكصدهزار رزمنده هستند. اين هم يك تجربه اسلامي ديگر بود.
تجربه مقاومت فلسطين در جنگ با رژيم صهيونيستي كه ابتدا در سال 2005 به صورت عقب نشيني ارتش اسرائيل از منطقه غزه جلوه گر شد، در سال 2009 با پيروزي در جنگ سنگين هوايي، زميني و دريايي 22 روزه به اوج خود رسيد و تصوير رژيمي شكست ناپذير را به رژيمي ناتوان تبديل كرد و تجربه ديگري از مقاومت پيروز اسلامي به ثبت رسيد.
غلبه مردم عراق بر اشغالگران آمريكايي در پروسه اي سياسي و واداشتن سران اين كشور به امضاي قرارداد خروج از عراق و سپس دست يافتن به دولتي اسلامي بومي و دگرگون كردن همه ساختارهاي رژيم گذشته و غلبه بر طرح هاي سياسي- امنيتي اشغالگران، تجربه تحسين برانگيزي بود به گونه اي كه آمريكايي ها با صراحت اعتراف كردند براي اولين بار پاي ورقه اي را امضا كرده اند كه بايد در موعدي مقرر سرزميني كه اشغال كرده اند را ترك كنند. البته پس از اين افغان ها نيز در آذر89 توانستند غرب را وادار به امضاي قرارداد خروج كامل از افغانستان تا سال 2014 نمايند.
اين تجربه هاي موفق جهان اسلام كه همه آن ها «تجربه اي اسلامي» به حساب مي آمد و به بلوك مقاومت تعلق داشت اين سؤال را پاسخ داد كه پس از به زير كشيدن رژيم هاي وابسته و اخراج غرب از كشورهاي اسلامي چه فرمول جايگزيني وجود دارد.
در واقع كنار هم قرارگرفتن دو تجربه و دو فضاي عيني، خاورميانه و شمال آفريقا را در شرايط ويژه اي قرار داد تجربه اول بيش از 200 سال استيلاي اسارت بار غرب بر جهان اسلام بود كه مهمترين نتيجه آن خدشه بر هويت اسلامي مردمي در اين كشورها و به تاراج رفتن فرهنگ و تمدن آنان بود تجربه دوم موفقيت هاي بسيار برجسته دنياي اسلام در اين هماوردي بود.
در واقع اين دو تجربه تلخ و شيرين بود كه كشورهاي اسلامي شمال آفريقا و آسياي جنوب غربي را به صورتي پياپي وارد ميدان كرد و تاريخي ترين تحولات پرشتاب را به تصوير كشيد اين البته خود تجربه اي است كه وقتي موفق شد به بخش هاي غيرعرب جهان اسلام كه هنوز مستقيم يا غيرمستقيم در سيطره غرب قرار دارند، هم كشيده مي شود و از اين رو مي توان گفت جهان اسلام با سرعت حيرت انگيزي در حال بازيابي هويت خود و بازتعريف نظام ها و دولت هاي خود مي باشد اين روند قطعاً به پيدايي نظام ها و دولت هايي محبوب و قدرتمند در اين كشورها منجر مي شود نظام هايي كه در خارج از سيطره غرب آزادند و در داخل پيشرفته خواهند بود. در واقع جهان اسلام بعد از حدود 5 قرن هجران و فاصله گرفتن از سرچشمه اينك به وصل مي رسد و از سرچشمه زلال اسلام عزيز سيراب مي شود.
سعدالله زارعي

 

 

 
ر بيانيه پاياني اجلاس نهم دوره چهارم مجلس خبرگان رهبري
اعضاي مجلس خبرگان خواستار محاكمه سران فتنه و عوامل اغتشاشات شدند

خبرگزاري فارس: اعضاي مجلس خبرگان رهبري در پايان اجلاسيه رسمي دو روزه خود، با تقدير از اقدامات نيروهاي امنيتي در برقراري امنيت شهروندان، خواستار محاكمه و مجازات قانوني سريع سران فتنه و عوامل اصلي اغتشاشات اخير شدند.


 

به گزارش خبرگزاري فارس، نهمين اجلاسيه رسمي دوره چهارم مجلس خبرگان رهبري عصر امروز چهارشنبه با صدور بيانيه‌اي كه نسخه‌اي از ان در اختيار اين خبرگزاري قرار گرفت و متن آن در پي مي‌آيد، پايان يافت.

در اين بيانيه كه با آيه شريفه "الم تر كيف ضرب‌الله مثلا كلمه طيبه كشجره طيبه؛ اصلها ثابت و فرعها في ‌السماء توتي اكلها كل حين باذن ربها و يضرب‌الله الامثال للناس لعلهم يتذكرون " آغاز شده،‌ آمده است: شجره طيبه‌ انقلاب اسلامي كه به‌دست توانمند حضرت امام (ره) در دل‌هاي مستضعفان جهان غرس شد، هر لحظه به اذن خدا ثمره مي‌دهد و پيوسته آثار اين شجره طيبه و فرآورده‌هاي هدايت‌گرايانه آن شكوفاتر خواهد بود؛ چنانچه در آغاز سي و سومين سالگرد تولد اين حركت الهي بخش وسيعي از جهان اسلام عليه ظلم و ستم به پا خاسته و نداي آزادي طلبي و اسلام‌طلبي را فرياد مي‌زنند.

مجلس خبرگان رهبري با تقدير از حضور با صلابت و دشمن ‌شكن مردم خداجوي و بصير ايران اسلامي در راهپيمايي عظيم 22 بهمن در بيانيه خود تصريح كردند: خداوند را شاكريم كه افتخار نمايندگي كساني را داريم كه همواره با صبر و بصيرت فراگير و انقلابي خود توانسته‌اند پشتوانه عظيم انقلاب اسلامي باشند و مقابل فتنه آفريني‌هاي مستمر منافقان داخلي و هجمه‌هاي سنگين خارجي بهترين مواضع را اتخاذ كنند.

آنها در بيانيه خود متذكر شدند كه مردم انقلابي ايران اسلامي با حضور ميليوني خود در صحنه‌هاي مختلف، نشان داده‌اند كه پيشاپيش بسياري از نخبگان حركت مي‌كنند.

خبرگان ملت در بند ديگري از بيانيه پاياني اجلاسيه خود آورده اند: انقلاب اسلامي در عمر 32 ساله خود هيچ‌گاه از دشمني مستكبران و استعمارگران نياسوده است اما به لطف الهي از دسيسه‌ها و دام‌هاي آنان با موفقيت رسته است؛ به يقين سبب اين همه موفقيت جز لطف الهي، رهبري هوشمندانه نظام و بصيرت و استقامت مردم چيز ديگري نمي‌تواند باشد.

"مجلس خبرگان رهبري با رصد كردن هميشگي وضعيت داخلي و خارجي نظام، هر روز بيش از پيش صلاحيت و شايستگي رهبري را در مديريت جامعه اسلامي و به ويژه در خنثي سازي توطئه‌هاي دشمنان خارجي و عوامل داخلي آنان مشاهده مي‌كند و به پاس نعمت گرانقدر مقام معظم انقلاب، خاضعانه خداوند منان را شكرگزار است و پيوسته به انتخاب شايسته خود مي‌بالد و ضمن بيعت مجدد با معظم‌له، طول عمر با عزت و موفقيت رهبري عاليقدر نظام اسلامي را از خداوند منان طلب مي‌كند و مردم خداجوي ايران را به قدرشناسي بيشتر اين نعمت الهي توصيه مي‌كند ".

خبرگان ملت در ادامه بيانيه خود همچنين مسئوليت روحانيت و حوزه‌هاي علميه را بعد از سفر پر خير و بركت مقام معظم رهبري به استان قم و فرمايشات داهيانه ايشان در راستاي تحول، رشد و بالندگي مضاعف يادآور ‌شدند.

در بند ديگري از بيانيه پاياني اجلاسيه دو روزه مجلس خبرگان رهبري آمده است: در موقعيت كنوني كه انقلاب اسلامي با صلابت تمام پنجه در پنجه استكبار انداخته و در بخش اسلامي عربي خاورميانه و شمال آفريقا عوامل بيگانه را به خاك مذلت مي‌كشاند، همگان را به وحدت و اخلاق سياسي دعوت مي‌كنيم.

"ايجاد هرگونه اغتشاش، بي‌نظمي و حرمت‌شكني چه به عنوان برخورد با بي‌بصيرتان جامعه و چه براي همراهي با فتنه‌گران جز همنوايي با دشمنان قسم خورده ملت ايران و جدايي از خيل عظيم مردم مومن و انقلابي معناي ديگري نمي‌تواند داشته باشد ".

خبرگان ملت با محكوم كردن حركت مذبوحانه عده‌اي عوامل بيگانه و خائن به وطن كه در روز 25 بهمن ماه سال جاري اتفاق افتاد، از اقدامات و تلاش نيروهاي امنيتي در برقراري امنيت شهروندان قدرداني كرده و از قوه قضائيه مصرا خواستند سران فتنه‌ و عوامل اصلي اغتشاشات را هر چه سريع‌تر محاكمه كرده و به مجازات قانوني برسانند.


در بياينه مذكور همچنين ضمن تقدير از خدمات سه قوه به خصوص دولت در اجراي موفق برنامه خطير هدفمند كردن يارانه‌ها، دقت و احتياط در نحوه اجراي طرح را خواستار و از حسن همكاري مردم صميمانه تشكر و به مردم اطمينان داده شده است كه هدفمند سازي يارانه‌ها، گامي اساسي در بهروزي زندگي آنان خواهد بود.

مجلس خبرگان رهبري با تقدير از همت بلند دانشمندان و نخبگان توانمند ايراني در فتح قله‌هاي رفيع علم و دانش و تبريك اين موفقيت‌ها، ترور ناجوانمردانه برخي دانشمندان اين عرصه به دست عوامل مزدور موساد و سيا را محكوم كرده و به سران استكبار هشدار داد كه با ارتكاب چنين اعمال زشتي نه تنها قادر نخواهند بود، ملت فهيم ايران را از راه خود باز دارند بلكه شهادت هر يك از انديشمندان ايراني رويش عظيم را در علم و تقوا به دنبال خواهد داشت كه جز شرمندگي دشمنان، دستاورد ديگري نخواهد داشت.

در بند ديگري از بيانيه خبرگان ملت آمده است: پيوستن موج عظيم ملت‌هاي مسلمان را به جنبش بيدارگرايي اسلامي تبريك گفته و آنان را به كسب بصيرت بيشتر و صبر و استقامت در برابر دشمنان دعوت كرده و به آنان توصيه مي‌كنيم كه "ولا تهنوا و لا تحزنوا و انتم‌الاعلون ان‌ كنتم مومنين " و آنان را مژده مي‌ دهيم كه "الا ان نصرالله قريب " و از استكبار جهاني اكيدا مي‌خواهيم از مداخله در امور كشورهاي به پا خاسته اسلامي پرهيز كند.

همچنين در اين بيانيه به انديشمندان جهان اسلام يادآوري ‌شده كه موقع امتحان آنهاست و آبرو و حيات‌شان در گرو سربلندي در اين امتحان و در ادامه اين بند خطاب به متفكران مسلمان آمده است: اين شماييد كه مي‌توانيد در كنار اسلام و مردم باشيد يا خداي ناكرده جانب حكومت‌گران ظالم و از خدا بي‌خبر را بگيريد؛ شرايط كنوني بهترين وقت است كه اتهام شعار "نحن مع من غلب " را از دامن خود پاك كنيد و در صف مردم قرار گيريد و خلاء رهبري را در بين آنان پر كنيد و با جمع كردن آنان زير پرچم توحيد، اجازه ندهيد عوامل استكبار ميوه‌ اين حركت‌هاي مبارك را بچينند و يا آنان را به سمت و سوي ديگري جهت دهند.

اعضاي مجلس خبرگان رهبري در فراز ديگري از بيانيه پاياني اجلاسيه اخير خود با تقدير از خدمات آيت‌الله هاشمي رفسنجاني طي سالها مسئوليت در مجلس خبرگان و اخلاق كريمانه و سعه‌ صدر وي، براي آيت‌الله مهدوي كني كه داراي سوابق درخشاني در عرصه‌ علم و عمل هستند، در سنگر رياست خبرگان آرزوي توفيق كردند.

در بند پاياني بيانيه خبرگان ملت نيز ياد و خاطره‌ امام بزرگوار، يادگاران امام و مرحوم دكتر بروجردي داماد ايشان و شهداي انقلاب اسلامي و همه‌ شهيدان جنبش بيدارگري اسلامي گرامي داشته و مسلمانان منطقه به پاسداري از اين خون‌هاي گرانبها توصيه شده اند.
 

 
 
یک روزنامه مصری ادعا کرد که حسنی مبارک دیکتاتور سابق مصر به منظور بازخواست درباره چندین قضیه،‌ هم اکنون در اختیار ارتش مصر بوده و در بازداشت بسر می‌برد.
فارس: یک روزنامه مصری ادعا کرد که حسنی مبارک دیکتاتور سابق مصر به منظور بازخواست درباره چندین قضیه،‌ هم اکنون در اختیار ارتش مصر بوده و در بازداشت بسر می‌برد.

روزنامه "الجمهوریه " چاپ مصر امروز اعلام کرد، حسنی مبارک به منظور تحقیق درباره چند قضیه از جمله دارای‌های خود و خانواده‌اش و دست داشتن در کشتن حدود ۳۰۰ شهروند مصری طی انقلاب ژانویه که منجر به سرنگونی رژیم وی شد،‌ هم اکنون در اختیار ارتش مصر بوده و در بازداشت بسر می‌برد.

الجمهوریه در شماره منتشره امروز خود نوشت که حسنی مبارک به همراه تمام اعضای خانواده‌اش هم اکنون در مکانی که در شرم الشیخ که به آنها اختصاص داده شده، بسر می‌برند و از هیچ یک از اقامتگاه‌ها و اماکن دولتی استفاده نمی‌کنند و این مکان توسط نیروهای امنیتی محافظت می‌شود.

الجمهوریه افزود: نیروهای امنیتی به شدت مراقب محل اقامت حسنی مبارک و خانواده‌اش و مناطق پیرامون آن هستند و دادگاه مصر در حال تحقیق و بررسی در پرونده‌های حسنی مبارک و خانواده‌اش از جمله دارایی‌های آنها می‌باشد.

این روزنامه در ادامه نوشت: در پی بازگشت هواپیمای ریاست جمهوری و هواپیمای مقامات بلند پایه نیروهای مسلح و هواپیمای اختصاصی خاندان سلطنتی مصر و توقیف آنها، هم اکنون فرودگاه بین المللی شرم الشیخ خالی از هرگونه هواپیمای اختصاصی یا دولتی است تا مبادا مبارک و خانوده‌اش از آنها برای خروج از کشور استفاده کنند.
 
 
 
وي با يادآوري موفقيت‌هاي هسته‌اي جمهوري اسلامي ايران در آن برهه، ظرفيت‌هاي اقتدار كشورمان در منطقه و در تعامل با ساير كشورهاي جهان را بر شمرود.

دبير شوراي‌عالي امنيت ملي با استناد به شواهد موجود، اظهار داشت: كشورهاي غربي متقاعد شده بودند كه اين اقتدار و عظمت ايران به ويژه مشاركت مردم در سرنوشت خود در انتخابات بيشترين خطر براي آينده آنهاست.


جليلي با اشاره به ظهور و بروز برجسته جمهوريت نظام در جريان انتخابات سال گذشته رياست جمهورس گفت: ظلم بزرگ به نظام اين بود كه جرياني تلاش داشت موفقيت انديشه ديني در مديريت كارآي نظام اسلامي را ناكارآمد جلوه داده و به چالش بكشد.


وي ادامه داد: اقدامات جريان فتنه با تهمت زدن به سلامت انتخابات و سپس اردوكشي خياباني، غرب و استكبار جهاني را اميدوار كرد و ظلم بزرگ به نظام شكل گرفت؛ در اين فتنه غربي ها با يك چرخش كامل پس از انتخابات تلاش كردند قواعد دموكراسي در ايران را انكار كرده و خود را پشت سر جريان فتنه قرار دادند.


دبير شوراي‌عالي امنيت ملي كشورمان با اشاره به برنامه ريزي فتنه‌گران پس از انتخابات، اظهار داشت: فتنه‌گران از تقلب در انتخابات شروع كردند و كار را با انكار حمايت نظام از فلسطين و در 13 آبان با زير سئوال بردن ستيز ايران با آمريكا و جسارت به تصوير امام (ره) و زير سئوال بردن اصل ولايت فقيه پيش بردند و نهايتاً نيز اقدامات آنها به توهين در روز عاشورا كشيده شد.


جليلي افزود: كشورهاي غربي و در رأس آنها آمريكا با حمايت از سران فتنه خواستار آزادي عمل جريان فتنه در ايران شدند و در همان وهله با تصويب 55 ميليون دلار براي از بين بردن سانسور در ايران و قراردادن ضرب‌الاجل 90 روزه براي اجراي آن و سرمايه‌گذاري در فضاي م


تاریخ: پنج شنبه 19 اسفند 1389برچسب:,
ارسال توسط arman
 

بعد از انتشار نامه‌ی یکی از دوستان حامد معصومی(داماد عبدالکریم سروش) توسط همین سایت، که در آن از واقعیت‌های زندگی این فرد و دروغ‌های سروش نسبت به شکنجه‌های حامد معصومی پرده برداشت. رسانه‌های ضدانقلاب با واکنش عجولانه همراه با دلایل جالبی به  تکذیب اصل این خبر پرداختند.
نامه‌ی عبدالکریم سروش که در آن مدعی شده بود، دامادش(حامد معصومی) توسط حکومت به شدت مورد شکنجه قرار گرفته شد، با واکنش یکی از دوستان حامد معصومی مواجه شد.

نویسنده این نامه  با بیان دلایل اصلی مشکلات روحی داماد سروش که می گوید: "اما مهم‌تر واقعیتی است که می‌خواهم شما را از آن مطلع کنم و آن اینکه اولا بنده هم دل خوشی از این رژیم ندارم اما اهل جنبش و خیزش هم نیستم همچنانکه حامد هم نبود اما به دلایلی اکنون به این ورطه افتاده است که بنده از آنها آگاهم و می‌خواهم سربسته به شما بگویم تمام آنچه حامد به شما گفته دروغ محض است و او به خاطر ندانم کاری‌هایش وارد یک بازی کثیف شد که فعلا و شاید هم برای همیشه از گفتن آن پرهیز کنم. "

اما مثل اینکه افشای دلایل اصلی مشکلات روحی حامد معصومی به مزاق اصلاح طلبان فراری خوش نیامد و با دلایل جالبی به تکذیب این خبر پرداخت.

سایت سحام نیوز متعلق به مهدی کروبی با واکنش به این خبر "خبرنامه دانشجویان ایران" این طور نوشته است: "دیروز بخش هایی از نامه شما را در خصوص نیات پنهانی حامد! به  دکتر سروش خواندم. چقدر عبارات آشنا بودند! اول فکر کردم همین عبارات را قبلا جای دیگری خوانده ام ولی بیشتر که فکر کردم یادم آمد همین عبارات و حرفها را حتی بدون تغییر در کلمات مورد تاکید مثل «سربسته گفتن»، «بازی کثیف»، «باند خطرناک»، «سرکوب وجدان » «اکس زدن» ، . . . در دوران بازجویی های سروش در ایران از دهان او شنیدم. به نظر شما اینهمه  تشابه کلمات و یکسانی اصطلاحات تعجب آور نیست؟! گویی بازجویی ها و نگارش نامه توسط یک نفر انجام شده است!"
این فرد با یک محاسبه‌ی علمی! و البته از جنس نظریه‌ی "داماد لرستان" زهرا رهنورد، با پیدا کردن واژه‌هایی نظیر سربسته و خطرناک به این نتیجه رسیده است که دوست داماد عبدالکریم سروش، همان بازجو پسر عبدالکریم سروش می باشد.

این فرد در ادامه‌ی مطلب متفکرانه خود، که بیشتر شبیه به ستون طنز سایت‌ها می باشد.اضافه کرده است:" به همین دلایل من واقعا شک کردم که شما دوست حامد باشید. خواستم از خود شما سوال کنم آیا شما و دوستانتان احیانا همان کسانی نیستید که چندین ماه سروش دباغ را بازجویی می کردید؟؟؟"
راستی آیا از کسانی که با بیان نظریه‌ی فرزند آذربایجان و داماد لرستان، انگیزه‌های انتخاب رئیس جمهور را از سطح ملی تا حد انگیزه‌های قومیتی پایین می آورند، جای تعجبی دارد که با پیدا کردن واژه‌های مشترک بین نامه دوست داماد سروش و شکنجه‌گر خیالی فرزند سروش، این دو را یکی پندارد؟


 
 

 

 

پس از آشوب اسرائیلی ۲۵ بهمن که با صحنه گردانی سران ضد انقلاب داخلی صورت گرفت برخی از مشاوران سید محمد خاتمی با اشاره به تلاش های صورت گرفته برای احیای جریان اصلاحات به وی توصیه کرده بودند که از هرگونه اظهار نظر در خصوص حمایت از موسوی و کروبی پرهیز کند که وی با عدم توجه به این موضوع اقدام به موضع گیری در این زمینه کرد.

درهمین راستا شنیده شده مشاوران خاتمی با یادآوری توصیه خود به وی گفته اند که با این اشتباه استراتژیک تمامی تلاش های آنان نقش بر آب شده است.

گفتنی است این شرایط در حالی بوقوع پیوسته که خاتمی با رد نگرانی های مشاورانش خود را مبرا از اشتباهات و جرایم موسوی و کروبی دانسته و گفته است که وی همچنان یک فعال سیاسی درون نظام بوده و قرار نیست بابت یک موضع گیری !،فتنه گر نامیده شود.در همین حال شنیده شده خاتمی با تاکید بر بی گناهی خود بر احیای جریان اصلاحات و تدوین چشم اندازها تاکید کرده و اقدام به تشکیل جلسات مختلف ، کارگروههای مختلف ، فعال نمودن موسسه باران ، امید و ... نموده بطوری که اینگونه وانمود می کند که می تواند بار دیگر به قدرت بازگردد.


 

 
سایت بالاترین در مطلبی با اشاره به روز زن، از زنان آشوبگر خواست که برای جلوگیری از وخیم‌تر شدن اوضاع جریان آشوب، از کشف حجاب در این روز پرهیز کنند.
 این سایت که به عنوان پایگاه اصلی ساماندهی آشوب‌ها و تحریک اغتشاشگران شناخته می‌شود، همچنین در عین حال رعایت حجاب را نشانه ترس کسانی نامید که آن‌ها را اصلاح‌طلب خوانده است!

گرچه کشف حجاب و اتخاذ مواضع ضداسلامی در روز ۸ مارس سال گذشته انجام شد اما به نظر می رسد اندک جمعیت آشوبگران به ضربه ای بزرگی که از حرکت ضد اسلامی خود خورده آگاه شده است و به همین دلیل درخواست کرده که فعلا کشف حجاب در دستور کار قرار نگیرد.

با این حال برخی معتقدند که احتمال کشف حجاب از سوی آشوبگران همانند آنچه در سال گذشته روی داد، وجود دارد


 

 


 

در حالیکه سایت مسجد مکی زاهدان پس از عدم برگزاری یک مراسم دانشجویی در این مرکز مذهبی پرحاشیه تلاش کرد با انتشار مطلبی دست به تشویش افکار عمومی بزند یک دانشجوی اهل سنت در گفتگو با زاهدان پرس از یک دروغگویی آشکار این سایت پرده برداشت.

 سایت مسجد مکی که توسط افراطیون و زیر مجموعه مستقیم مولوی عبدالحمید اداره می شود پس از عدم برگزاری مراسم دانشجویی در این مرکز مذهبی افراطی مدعی شده بود که این برنامه هر ساله به صورت خودجوش برگزار می شود.

این در حالیست که یک فعال دانشجویی اهل سنت دانشگاه آزاد زاهدان در گفتگو با خبرنگار زاهدان پرس اظهار داشت: از چندی قبل دست اندرکاران مسجد مکی با ارسال پیامک های گسترده به فعالین دانشجویی اهل سنت آنها را ترغیب به شرکت در این مراسم کردند.

این فعال دانشجویی اهل سنت که نخواست نامش فاش شود در ادامه افزود: در همین حال برخی از نزدیکان مولوی عبدالحمید همچنین با تشکیل جلساتی در بیرون دانشگاه با برخی فعالین دانشجویی بر ضرورت حضور پر شور دانشجویان اهل سنت در این مراسم تاکید ویژه می کردند.

وی تصریح کرد: نزدیکان مولوی عبدالحمید در این جلسات به  ددانشجویان اینگونه القا مطلب می کردند که اهل سنت در حال حاضر در شرایط سخت مذهبی قرار دارد و حضور پررنگ دانشجویان می تواند به نوعی فشار به دولت بیاورد و از این طریق فعالین سیاسی و مذهبی وابسته به مسجد مکی می توانند با چانه زنی در بالا امتیازاتی بگیرند.

این فعال دانشجوی اهل سنت افزود: نزدیکان مولوی عبدالحمید در این جلسات دستگیری برخی نزدیکان مولوی عبدالحمید را نشانه نبود آزادی اهل سنت عنوان می کردند و حضور پررنگ دانشجویان را چنین تحلیل می کردند که می تواند نشانه حمایت دانشجویان اهل سنت از عبدالحمید باشد.

وی در ادامه افزود: نزدیکان مولوی عبدالحمید همچنین در این جلسات بر جذب دانشجویان ترکمن ، کرد و.. تاکید ویژه ای داشتند و معتقد بودند مسجد مکی اگر بزرگترین مسجد اهل سنت ایران می باشد پس باید محوریت تجمع دانشجویان اهل سنت سراسر کشور نیز باشد.

این دانشجوی اهل سنت افزود: نزدیکان عبدالحمید همچنین با ذکر دستاوردهای سیاسی این جلسه حضور دانشجویان اهل سنت را به نوعی یک تکلیف دینی می دانستند.

وی خاطرنشان کرد: جای این گلایه نیز از مسئولین مسجد مکی وجود دارد که عدم برگزاری جلسه دانشجویی آنقدر نباید آنها را عصبانی کند که دست به درغگویی بزنند زیرا این موضوع دربلند مدت باعث بدبینی جوانان به مراکز مذهبی می شود.

این فعال دانشجویی اهل سنت در پایان تصریح کرد: متاسفانه برخی جریانات در اهل سنت بدون ملاحظه و مصلحت به صورت ناآگاهانه اهل سنت را قانون گریز نشان می دهند در حالیکه بی شک قوم بلوچ و اهل سنت سیستان و بلوچستان همواره نشان داده اند که به قانون کشور احترام می گذارند.
 

 


 

به گزارش  سایت women deliver موسسه آمریکایی نجات زنان، به مناسبت صدمین سالگرد روز جهانی زن، این موسسه فهرستی صدنفره از زنان و مردانی را منتشر کرده که طی سال‌های گذشته برای بیداری زنان سراسر جهان و همچنین آگاهی دادن به آن‌ها برای احقاق حقوق خود تلاش کرده‌اند.!

 بر اساس گزارش موسسه نجات زنان، هیلاری کلینتون وزیر امورخارجه امریکا، لورا بوش همسر رئیس‌جمهور سابق امریکا، کریستین امان‌پور خبرنگاراز آمریکا، نبیل اسپانیولی رئیس بخش مرکزی زنان اسرائیل و چهره هایی دیگر از کشور های اروپایی به ویژه انگلیس در این  فهرست 100 نفره معرفی شده اند.

 این موسسه آمریکایی، زهرا رهنورد را "هنرمند و فعال اجتماعی ایرانی و رئیس سابق دانشگاه الزهرا" معرفی کرده و او را به دلیل دفاع از حقوق زنان در جریان جنبش سبز شایسته انتخاب دانسته است.

 همچنین این موسسه، شیرین عبادی، ضد انقلاب و فمینیست معروف را چهره‌ای جهانی، وکیل و فعال حقوق بشر معرفی کرده که چندین دهه را به مبارزه برای احقاق حقوق زنان، کودکان و زندانیان سیاسی در ایران صرف کرده است.

 شایان ذکر است، زهرا رهنورد، در فیلم تبلیغاتی میرحسین موسوی به صراحت آیه قرآن را انکار کرده و پرده از چهره ضد اسلامی خود که در زیر چادر مخفی کرده بود برداشت. به نظر می رسد این هدیه آمریکایی ها برای اتخاذ چنین مواضع ضد اسلامی کمترین چیزیست که سردمداران استکبار جهانی می توانند به وی اهدا کنند.

گفتنی است، حضور برخی افراد در این لیست از جمله، کلینتون، بوش و شیرین عبادی نشانگر وابستگی این موسسه است  و احتمال صهیونیست بودن آن را بسیار بالا می برد.


 

بعد از این که همه خدم و حشم وابسته به سبزها مردم را به تظاهرات علیه جمهوری اسلامی دعوت کردند این بار شیرین عبادی، فمنیست فراری که در فضای رسانه ای به «شوهرآزار»، معروف است از مردم خواسته که در روز 8 مارس علیه نظام، تظاهرات خیابانی راه بیاندازند.

این پیرزن که پادوی جریان های ضد ایرانی است این درخواست خود را نه از نوع سیاسی که از نوع حقوقی می داند. البته وی این تظاهرات را برای شروع جنبش حقوق مدنی در ازای تقاضاهای سیاسی مطرح کرده است.

شیرین عبادی که با بکارگیری تلویزیون بی-بی-سی و همچنین صدای امریکا اعلام کرده در این روز "زنان ایرانی" شانه به شانه برادران خود به خیابانها آمده و تقاضاهای دمکراتیک خود را بیان کنند. زیرا بدست آوردن حقوق مساوی فقط در یک سیستم دمکراتیک امکان پذیر است و ما نباید این امکان را به دیگران بدهیم که آنها این تقاضاهای ما را نادیده بگیرند.

در همین حال "هادی قائمی" که از کارگزاران دولت هلند در راه اندازی برخی مراکز جهت بکارگیری پروژه "حقوق بشر غربی" علیه ایران است می گوید که برای ما مشخص نیست چه تعداد افراد به خیابانهای ایران خواهند آمد اما می دانیم که تعداد زیادی از نیروهای پلیس به خیابانها سرازیر خواهند شد که از تظاهرات خودجوش مردم جلوگیری نمایند.

بازار فراخوانهای مختلف برای تظاهرات خیابانی اکنون داغ است و شیرین عبادی که رسما بنیاد جایزه نوبل اعلام کرده که او بخاطر اینکه یک "زن مسلمان ایرانی" است به او جایزه صلح نوبل را داده است اکنون در روز قیام زنان در امریکا در دهه 30 میلادی که برای برابری در تحصیل و آموزش و علوم و تکنولوژی جنبش زنان را در امریکا راه اندازی کردند به استقبال سالروز این جنبش می رود. این درحالیست که روز زن در ایران مصادف با ولادت دختر بزرگوار حضرت رسول الله، فاطمه زهرا (س) است.

از طرف دیگر معلوم نیست که بنیاد نوبل چگونه این پیرزن را مسلمان خطاب می کند در حالی که وی رسما از فرقه ضاله بهائیت و نیز حقوق همجنس بازان بارها و بارها دفاع کرده است.

به نظر می رسد با فرا رسیدن 8 مارس که فردا است و عدم استقبال مردم و به خصوص بانوان فهیم ایرانی از مهملات شیرین خانم، دوباره سوژه طنزی برای رسانه ها و سایت ها فراهم می شود.



 

 

اخیرا فصلنامه "فارین افرز" ارگان شورای روابط خارجی آمریکا در مقاله ای ضمن اعتراف به مرگ جنبش سبز اعلام کرده است: "بسیاری از مقامات آمریکایی معتقدند جنبش سبز مدتهاست که مرده و ارزش ندارد که بیشتر از این ایران را با خود دشمن سازند. در واقع، ممکن است ایرانیان برای مقابله با رژیم خود خیلی بیشتر از مصریان نیازمند حمایت آمریکا باشند. امروز شاید تنها راه آمریکا راه اندازی جنش سبز2 باشد" .

این روش شیطان است که تا وقتی همه بنی بشر به غیر از مخلصین را گمراه نکند از پای نمی نشیند. وقتی شیطان قسم خورد که همه انسانها را گمراه خواهد کرد می دانست که همیشه با ضربه اول پیروز نخواهد شد و ناچارا می بایست به کمک اعوان و انصار خود نقشه های بعدی خود را طراحی و اجرا کند.

از طرفی، مهمترین وظیفه پیامبران و امامان و در امتداد آن زعمای شیعه، تنذیر امت خود از مسائلی است که ضمانت اجرای طرحهای شیطان را بالا می برد. مقام معظم رهبری نیز که به شهادت صلابت کنونی انقلاب اسلامی در جهان از این قاعده مستثنی نیستند همواره با رهنمودهای داهیانه خود سعی در بستن راه های نفوذ یاران شیطان در تمام زمینه ها داشتند. هرچند عده ای کوته فکر که توانایی درک این  نعمت را ندارند، خواسته یا ناخواسته، سعی در فراهم کردن موجبات این نفوذ می کنند.

رهبر انقلاب همواره دو مورد را جهت سربلندی ایران اسلامی متذکر می شوند و رعایت آن را ضامن پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی می دانند. "بصیرت" و "وحدت" دو مفهومی است که درک و عمل به آن توسط معظم له بارها مورد تاکید قرار گرفته است که به مثابه تار و پودی هستند که اگر همزمان وجود داشته باشند، انسجام نظام و به تبع آن ثبات جمهوری اسلامی تقویت خواهد شد.

"عزت و قدرت شما مردم در گرو تمسک به همین وحدت، همین بصیرت و روشن‏بینى است"(خطبه های نماز عید سعید فطر)

"شما جوان‏هاى عزیز بدانیدکه امروز وحدت ملت ایران، وحدت ملت و دولت، اتحاد میان مسئولان کشور، رمز پیروزى است" (در آستانه 13آبان در جمع دانشجویان)

جنبش سبز اول که در دو سال گذشته سعی کرد با حمله به یکی از دو مفهوم مورد تایید رهبر انقلاب یعنی بصیرت و با فراگیر کردن مبانی نظری خود، معیار و شاخص حق و باطل را در اذهان و افواه عمومی جابجا کند، به حول و قوه الهی و با بیداری مردم قبل از تبدیل آن به جریان به گل نشست و استراتژ یهای آن بارها توسط خواص با بصیرت برای مردم روشن و به کمک مردم مهار شد و بالاخره پس از اتفاقات 25 بهمن 1389 برای همیشه مرد.

اما از آنجایی که دشمن هرگز با یک بار شکست عقب نشینی نمی کند، این بار به گفته مقامات آمریکایی به دنبال راه اندازی جنبش سبز دوم است تا بلکه از این طریق بتواند ضربه خود را وارد برپیکره نظام مقدس جمهوری اسلامی وارد کند.

وحدت، مفهوم دیگری است که حضرت آیت الله خامنه ای در سالهای زعامت خود به مراتب بیشتر از بصیرت به آن پرداخته اند. مفهومی که امام راحل آن را در قالب "وحدت کلمه" بزرگترین رمز پیروزی انقلاب اسلامی اعلام کردند. وحدت اسلامی عامل اقتدار اسلام در برابر کفر و اختلاف آفت بزرگ عزت و استقلال مسلمین است. امیر مومنان نیز موکدا بر ایجاد و حفظ وحدت تاکید داشته و در اهمیت وحدت فرموده اند که: "صلح ذات البین افضل من عامه الصلاه و الصیام " یعنی اصلاح اختلافها از تمامی نمازها و روزه ها برتر است.(نهج البلاغه ، وصیت47)

مقام معظم رهبری در یکی از خطبه های عید سعید فطر 1379 در باب وحدت این چنین فرمودند: "یکى از بزرگترین دشمنیهای هر کسی که با ملت ایران دشمنى مى‏کند عبارت است از این‏که این وحدت عظیمِ ملى و این همدلىِ ملت با مسؤولان را از بین ببرد یا در آن خدشه‏اى به وجود آورد. این دشمنى است؛ بعضیها این دشمنى را مى‏کنند"

البته منظور از وحدت که ضامن پیروزی خواهد بود وحدت استراتژیک است. وحدت و اتفاق نظر در مبانی و اصول یک جریان. اینکه اختلاف را باعث پیشرفت می دانند، منظور اختلاف نظر در سطح تکنیکی و نحوه استفاده از ابزارها است. نداشتن وحدت رویه یعنی وحدت در سطح تاکتیکی هم ممکن است ضمانت پیروزی را از بین نبرد اما اختلاف در مبانی و اصول، قطعا حرکت یک جریان و انقلاب را دچار خدشه خواهد کرد. زیرا برنامه ریزی برای حرکت رو به آینده، در روش و استفاده از ابزار، مبتنی بر اساس اصولی است که مورد توافق افراد و جریانات حامی انقلاب است.

وحدت استراتژیک، بین علمای یک ملت و کارگزاران ملت و آحاد ملت انجام می پذیرد و فقدان هرکدام از این سه حلقه باعث ناکارامدی اصل حرکت خواهد شد. پس دشمن پس از ناکامی در حمله به بصیرت، تمرکز خود در خدشه دار کردن "وحدت" در تمام سطوح آن را در دستور کار خود قرار خواهد داد .

پس هر شخص یا گروهی که با عملکرد و یا با ارائه نظرات خود در بین سه حلقه علمای ملت و کارگزاران ملت و آحاد ملت خلا ایجاد کند و تفرقه بیاندازد، در زمین دشمن بازی می کند و خودی محسوب نمی شود. اما جنبش سبز2 که وحدت را مورد حمله قرار داده است نه به تازگی که قبلا کار خود را آغاز کرده و با اعلان جنگ جدید آمریکا خیلی مباحث قابلیت گفتن پیدا کرده است.

اهمیتی نکته ای که رهبر انقلاب در نامه عزل معاون اول رئیس جمهور اشاره کرده بودند یکی دیگر از پیش بینی های حکیمانه مقام معظم رهبری است. ایشان در نامه متذکر شده بودند که :" انتصاب جناب آقای اسفندیار رحیم مشایی...... موجب اختلاف و سرخوردگی میان علاقمندان به شما است". امید است با تبیین این هشدار و جدی گرفتن آن به پیشگیری قبل از درمان بپردازیم.

مفهوم وحدت مابین علما و مسئولین و مردم یعنی در 6 سطح قابل بررسی است. وحدت بین علما با یکدیگر ،  وحدت علما با مسئولین، وحدت مسئولین با یکدیگر ، وحدت مردم با مسئولین ، وحدت مردم با علما و  بالاخره وحدت مردم با یکدیگر که هر یک را جداگانه در گذر از اتفاقات چند سال اخیر مورد بررسی قرار می دهیم.

1-    وحدت علما با یکدیگر: از آنجایی که جو غالب بر فضای علما تقوا می باشد، هرگز این وحدت شکسته نخواهد شد. البته این به معنی عدم وجود اختلاف در بین علما نیست اما کسانی که اختلافشان با بقیه علما در مبانی مثلا وجوب وجود ولی فقیه در حکومت دینی باشد، نتیجه ای جز انزوا برای آن عالم را در بر نخواهد داشت.
کما اینکه علمایی بودند و هستند که به علت نداشتن بصیرت در امور بعضا سیاسی از جمع علما طرد شده که نتیجه قهری آن نیز عدم مراجعه امت با بصیرت به آن عالم بوده است.

2-    وحدت علما با مسئولین : وقتی کسی در جایگاه رئیس دفتر یک رئیس جمهور و به نمایندگی از وی "مکتب ایرانی" را با علم به این که این بحث تا بحال مطرح نشده است مطرح می کند، قطعا پیش بینی می کرد که با مواضع تندی از طرف علما مواجه شود.
اگر عالمی مانند آیت الله مصباح یزدی جواب مکتب ایرانی را نمی داند، در جامعه حمل بر تایید علما تلقی می شد و اگر موضع می گرفتند که گرفتند، گامی مثبت بود در پیشبرد اهداف جنبش سبز 2 یعنی تفرقه.

3-    وحدت مردم با علما : از آن جایی که در حکومت دینی، مراجع از جایگاه بسیار رفیعی برخوردار هستند، تفرقه میان جوانان و مراجع قطعا مانع شکل گیری وحدت و پیشبرد اهداف نظام خواهد شد.
اختلاف مردم و بالاخص جوانان با علما و مراجع همواره در دستور کار استکبار بوده و بیشترین تمرکز خود را در تهاجم فرهنگی در این قسمت داشته اند البته به واسطه عده ای جاده صاف کن.
این که کسی بیان می دارد:" بعضی موسیقی را درک نمی‌کنند و نمی فهمند و می‌گویند موسیقی حرام است." فقط و تنها فقط یک هدف را دنبال می کند و آن رو در رو قرار دادن جوانان با علما است.
مطرح کردن مباحث سنت و مدرنیزم و تفرقه افکنی بین نسل ها و مخصوصا مراجع و جوانان، حرکتی است زیربنایی که در راستای تخریب ریشه های نظام که همان "وحدت کلمه" است انجام می شود.

4-    وحدت مسئولین با یکدیگر : اختلاف مسئولین با یکدیگر یکی از مهمترین آسیب هایی است که ثبات نظام مقدس جمهوری اسلامی را به مخاطره می اندازد. وقتی شخصی رئیس جمهور را طوری محاصره کند که عده ای به خاطر احترام به حکم رهبری و مخالفت با حضور وی در جایگاه معاون اولی در کابینه مورد مواخذه قرار می گیرند و موجب استعفای چند نفر از اعضای متعهد به انقلاب در آستانه شروع به کار دولت دهم و استعفای عده ای دیگر از اعضای کابینه به خاطر مخالفت با تفکرات وی در ادامه کار دولت می شود، حاکی از پیروزی نسبی این جنبش در گام بعدی خود دارد.

5-    وحدت مردم با مسئولین : مردمی که با انگاره های خود به فردی برای تشکیل دولت رای می دهند اگر در زمان کار دولتمردان با کاری بر خلاف مبانی فکری خود مواجه شوند قطعا وحدتی که نتیجه آن جشنی بزرگ بود را دچار تشکیک می کند.
هرگز امت حزب الله انتظار سازش و تعامل دولتمردان با عناصری را نداشتند که ترویج بی بندوباری و بی حجابی در جامعه متاثر از آثار بازی ایشان در فیلم ها است. هرگز از دولتمردان انتظار موضع گیری هایی که رهبر انقلاب را برآشفته کند نداشتند.
وقتی رهبری در یک سخنرانی می فرمایند :" یک نفر پیدا میشود درباره‏ مردمى که در اسرائیل زندگى میکنند، اظهار نظرى می کند. البته این اظهار نظر، اظهار نظر غلطى است. اینى که گفته شود ما با مردم اسرائیل هم مثل مردم دیگر دنیا دوستیم! این حرف درستى نیست؛" مردمی که دولت را ولایت مدار می دانستند و انتظار چنین مواضعی را نداشتند، به نسبت دولت دچار بدبینی شده و ادامه این مواضع حتما وحدت مردم با مسئولین را دچار چالش جدی خواهد کرد.

6-     وحدت مردم با یکدیگر : حمایت از دولت اصولگرا اتفاق نظر همه مردم ایران بود و هست. این مسئله را می توان به شهادت مسائلی مانند حضور آگاهانه و پرشور خود در راهپیمایی ها، همکاری با طرح های دولت مانند هدفمند کردن یارانه ها و ... به ضرس قاطع اعلام کرد. اما بیم آن می رود که مواضع تشکیک برانگیز فردی در دولت که به نام دولت موضع گیری می کند این اتحاد را بر هم بزند.

رهبر انقلاب نیز نگرانی خود را از این تفرقه به صراحت در نامه ای به رئیس جمهور آورده بودند :" انتصاب جناب آقای اسفندیار رحیم مشایی...... موجب اختلاف و سرخوردگی میان علاقمندان به شما است". زیرا ممکن است از یک طرف عده ای با استنباط اینکه دولت یعنی نظام یعنی ولایت فقیه، حمایت بی چون و چرای خود را از دولت دریغ نکنند و از طرفی دیگر عده ای نیز به منتقدین دولت معروف شوند که دولت یعنی سازش و تعامل با عناصر معلوم الحال یعنی مواضعی که مورد خشم رهبری و علما است. تفرقه بین مردم از خطرناک ترین آسیب هایی است که متوجه یک نظام مردم سالار می شود و این آخرین مرحله از 6 گام تفرقه افکنی است.

  شخصی که شاید بتوان در سالهای آینده به صراحت وی را یکی از سران فتنه جدید خواند، بعد از عزل رهبری بر مسندی سوار شده است که به مراتب آزادی عملش از معاون اول رئیس جمهور بیشتر بوده و البته به هیچ فرد یا گروهی پاسخگو نمی باشد.

از آنجایی که "حمله به استراتژی دشمن به جای حمله به خود دشمن" نشان از عمق تفکر استراتژیک یک رهبر را می رساند، رهبر انقلاب نیز بارها تلویحا بر این نکته تاکید داشتند. اصرار ایشان بر اولویت‌گذاری بر مسائل اصلی و فرعی و حفظ وحدت در دیدار با مردم قم که برای چندین بار از سوی معظم‌له تکرار شد گویای همین مسئله است.

رهبر انقلاب با تاکید بر حفظ وحدت از طرف مردم و مسئولین قصد خنثی کردن استراتژی دشمن که "تشکیک وحدت" است را در دستور کار قرار داده اند و حمله مستقیم یا تخریبی را عاری از هرگونه منفعتی برای نظام جمهوری اسلامی می دانند.

امید است ملت شریف ایران همانطور که جنبش سبز1 را در گرفتن بصیرت از ایشان ناکام گذاشتند، جنبش سبز2 را نیز در مخدوش کردن وحدت بین علما و کارگزاران و مردم با شکست مواجه سازند.



 

 ماموران سازمان سیا در ملاقاتی با برخی اعضای ارشد گروهک تروریستی منافقین در یکی از کشورهای همسایه، آن‏ها را مامور به ایجاد اغتشاش و آشوب در داخل کشور کرده‏اند.

پس از شکست برنامه‌های استکبار در ایجاد اغتشاش و آشوب به بهانه هدفمندکردن یارانه‌ها و عدم موفقیت اقدامات منافقین در تحریک و فضاسازی رسانه‌ای علیه جمهوری اسلامی، اخیرا تعدادی از عوامل سیا با سرکردگان این گروهک در یکی از کشورهای همسایه دیدار داشته‌اند. بر اساس اخبار منتشر شده توسط یکی از رها شدگان از بند منافقین، طرف آمریکایی درخواست تمرکز اقدامات جاسوسی از سوی عوامل گروهک بر نیروهای نظامی کشورمان داشته که این خواسته با موافقت سرکردگان نفاق مواجه شده است.

 

 

یکی از طنزنویسان وابسته به ریان ضدانقلاب که سال گذشته به همراه «ا. ن»، دیگر طنزنویس فراری روزنامه‌های اصلاح‌طلب، از ایران گریخت و به فرانسه پناهنده شد، در مطلبی به تمسخر اقدامات و مواضع اخیر مشاوران میرحسین موسوی در خارج از کشور پرداخته است.

 «ع. ر» در این مطلب تمسخرآمیز، ضمن اعتراف به ناکامی جریان ضدانقلاب داخلی در احیای آشوب‌های خیابانی به بهانه حصر خانگی موسوی و کروبی، این مساله را ناشی از ناکارآمدی مشاوران این افراد در خارج از کشور و گرفتار بودن آن‌ها در توهم دانسته است.

این طنزنویس فراری که سابقه توهین‌های مکرر به مسئولان نظام برای حمایت از این افراد را دارد، خطاب به میرحسین موسوی نوشته است:... البته یک مقداری هم مشاورین و اطرافیان تو روی این ذهنیت‌ها، ما را تحریک می‌کردند و تحریک می‌کنند‌ها‌! من جداً نمی‌دانم تو این‌ها را از تخم مرغ شانسی درآورده‌ای‌؟ این کمیتهٔ اُسکل یابی ستاد تو جداً قوی‌ترین واحد عملیاتی دو سال گذشته بوده و همچنان هم با قدرت خاصی پیش می‌رود. این‌ها وقتی حرف می‌زنند و کاری می‌کنند آدم فکر می‌کند دارد وسط قرون وسطا قدم می‌زند.

گفتنی است «اردشیر امیرارجمند» از مشاوران ارشد موسوی است که اکنون ساکن فرانسه است و ارتباطات گسترده‌ای با اپوزیسیون ایران نظیر «ابوالحسن بنی‌صدر» و همچنین سرکرده گروهک تروریستی منافقین دارد؛ تا جایی که چندی پیش وزیر اطلاعات ایران او را عامل نفوذی منافقین در ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی نامید.



 

 

«به نظر شما دیکتاتوری در چه شرایطی می‌تواند به نفع یک کشور باشد؟» این دقیقاً سؤالی است که وب سایت BBC فارسی (رسانه رسمی دولت انگستان) در تاریخ ۲۸ فوریه ۲۰۱۱ از کاربران خود در بخش نوبت شما پرسیده است.

همچنین این وب سایت در بخش پیشخوان سایت خود (منظور بخشی است که از این موضوع در صفحه اول سایت قرار می‌گیرد) از قول یکی از کاربران این گونه به سؤال پاسخ داده است:

این وب سایت اشاره‌ای به این نکرد که آیا واقعاً از نظر دولت بریتانیا بعضی شرایط وجود دارند که در آن‌ها دیکتاتوری به نفع یک کشور است؟ البته پرسش کننده سعی داشته است که پاسخ این سؤال را از زبان شنوندگانی که حتماً به طور کاملاً منصفانه (که در شأن دولت با صداقت بریتانیاست) پاسخ‌هایشان را انتشار می‌دهد بشنود.

موضوع دومی که باید درباره این سؤال و جواب یادآور شد این است که ظاهراً به نظر طراحان سایت BBC فارسی ملت‌های اروپایی از همه نظر بر‌تر هستند و به همین دلیل شایسته داشتن دموکراسی‌اند ولی ملت‌های بی‌سواد و بی‌فرهنگی مثل ملل خاورمیانه شایسته دیکتاتوری هستند و به همین دلیل است که دولت انگلستان و متحدان آن دست به حمایت همه جانبه از حسنی مبارک و دیگر دیکتاتورهای منطقه زده‌اند و در حقیقت خیر این ملت‌های بی‌فرهنگ را خواسته‌اند. خیری که متأسفانه خود آن ملت‌ها از درک آن عاجزند.

دموکراسی اجباری با طعم تجاوز نظامی

همچنین این وب سایت در طول مدت انقلاب مردم مصر چیزی درباره عدم موضع گیری دولت انگلستان علیه دیکتاتوری ده‌ها ساله بن علی و مبارک منتشر نکرد.

علاوه بر این نویسنده سؤال اشاره‌ای نکرده است که دلیل طرفداری دولت بریتانیا از آنچه جنبش علیه دیکتاتوری در ایران خوانده می‌شود با فرهنگ‌تر و ثروتمند‌تر بودن مردم ایران نسبت به تمام ملت‌های دیگر خاورمیانه است یا به دلیل عدم برآورده شدن منافع بریتانیا در ایران چنین موضعی توسط مقامات آن اتخاذ شده است. همچنین در متن مذکور اشاره‌ای به دلیل حمله امریکا برای ایجاد دموکراسی در کشور عراق و افغانستان نشده است.

گفتنی است هیلاری کلینتون اخیراً در مجلس سنای ایالات متحده عنوان کرده است که از جمهوری اسلامی ایران به طور جدی خواسته‌ایم از تحریک مردم خاورمیانه علیه دولت‌های حاکم بر کشورهای منطقه دست بردارد. اگر چه وی در این اظهار نظر مخالفین دیکتاتوری‌های را مردم خطاب کرد ولی اشاره‌ای به این نکرد که چگونه ملل خاورمیانه را تحریک شده توسط ایران و در حقیقت فاقد توانایی تشخیص درست سرنوشت خود دانسته است.



 

دست اندرکاران این تلویزیون ضد انقلاب مدعی شدند که نامه بین المللی دریافت کردند که در آن از آنها تقاضا شده در چهارچوب پروژه به اصطلاح علاءالدین، این فیلم اساساً جعلی را پخش کنند و آن را نشان اعتبار بین المللی شبکه خود نامیدند(!)

بر اساس این گزارش، دست اندرکاران این شبکه با تایید واقعه جعلی و ساختگی هولوکاست برای اربابان صهیونیستی خود، دمی تکان دادند.

گفتنی است؛ پروژه علاءالدین که شخصیت هایی مثل ژاک شیراک، فرانسوا میتران، گرهارد شرودر صدراعظم اسبق آلمان و شخصیت های دیگری در مدیریت و اداره آن سهم دارند، هدفش به اصطلاح، توجیه افراد در خصوص فاجعه جعلی و ساختگی است که هیچ سند و مدرکی برای اثبات آن وجود ندارد.


 
 

 

ایزوله شدن و از خاصیت افتادن مطلق دو تن از دست اندرکاران فتنه، باعث فشار شدید محافل ضدانقلاب نسبت به خاتمی شده است.

این طیف ها که اغلب در خارج از کشور حضور دارند، خاتمی را به خاطر سردرگمی و انفعال مورد سرزنش شدید قرار می دهند و این در حالی است که خاتمی با وجود ابراز تاسف نسبت به محدودیت های ارتباطی اعمال شده برای موسوی و کروبی، در جلسات محفلی به شدت به این دو نفر به خاطر در بن بست قرار دادن مدعیان اصلاح طلبی حمله کرده است. خاتمی معتقد است موسوی و کروبی با فراخوان بی اثر تحت عنوان حمایت از جنبش مردم مصر و تونس که در عمل به رفتارها و شعارهای ساختارشکنانه جمعی محدود (حداکثر چند صد نفر آن هم به طور پراکنده) انجامید، عرصه را بیش از پیش بر مدعیان «اصلاح طلبی و حرکت در چارچوب انقلاب و قانون اساسی» تنگ کرده اند.

خاتمی گفته است با اتفاقات 25 بهمن هم پایگاه اجتماعی ناچیز ما به رخ کشیده شد و حتی خیلی ها که قبلا از ما حمایت می کردند، حاضر نشدند به خیابان بیایند و هم متهم به براندازی و ساختارشکنی شدیم.
با این وجود خاتمی تحت فشار شدید محافل و رسانه های ضدانقلاب قرار دارد. سایت صهیونیستی بالاترین درباره او نوشت: محمد خاتمی ترسوترین و بی لیاقت ترین سیاستمدار است. ما از حمایت خود نسبت به وی در انتخابات سال 76 بسیار پشیمانیم. او مایه آبروریزی است و پس از 3 هفته، هیچ عکس العملی نسبت به وضعیت موسوی و کروبی نشان نداده است. خاتمی! لااقل از ایران فرار کن که بگوییم فرار کرد.

بالاترین همچنین در مطلب دیگری نوشت: خاتمی فقط ابراز تاسف کرده و جز ابراز تاسف کار دیگری هم از او برنمی آید.
دعوت خاتمی به فرار از کشور در حالی است که عناصر فراری روی دست سرویس های جاسوسی آمریکا و انگلیس و اسرائیل باد کرده اند.


 
 

به گزارش کلمه ، این سایت که به عنوان پایگاه اصلی ساماندهی آشوب‌ها و تحریک اغتشاشگران شناخته می‌شود، همچنین در عین حال رعایت حجاب را نشانه ترس کسانی نامید که آن‌ها را اصلاح‌طلب خوانده است!

گرچه کشف حجاب و اتخاذ مواضع ضداسلامی در روز 8 مارس سال گذشته انجام شد اما به نظر می رسد اندک جمعیت آشوبگران به ضربه ای بزرگی که از حرکت ضد اسلامی خود خورده آگاه شده است و به همین دلیل درخواست کرده که فعلا کشف حجاب در دستور کار قرار نگیرد.

با این حال برخی معتقدند که احتمال کشف حجاب از سوی آشوبگران همانند آنچه در سال گذشته روی داد، وجود دارد.

رادیکالیسم؛ راهی برای فرار از پذیرش ناکامی

دامن زدن به مظاهر تقابل با دین اسلام از جمله رویکردهایی است که جریان فتنه از ابتدای حرکت خود در دستور رسمی قرار داده است؛ دستوری که از هتک حرمت ماه مبارک رمضان در روز قدس 88 آغاز شد و نهایتا به هتک حرمت روز عاشورای در همان سال رسید.


 
 

 

«مهدي هاشمي چندبار به پاريس رفته و با برخي اعضاي شوراي هماهنگي راه سبز اميد كه در اين شهر اقامت دارند ملاقات كرده است. حمزه غالبي، اردشير اميرارجمند و سراج ميردامادي ساكن پاريس هستندو ...

مهدي هاشمي با برخي اعضاي گروه موسوم به شوراي هماهنگي راه سبز در خارج كشور در ارتباط است.

يكي از رسانه هاي ضدانقلاب ضمن انتشار خبر مذكور، تاكيد كرد كه نامبرده با رسانه هاي مخالف در ارتباط است و سعي مي كند هم بر اين رسانه ها و هم «شوراي هماهنگي» تاثير بگذارد. «خودنويس» از قول منابع خود خبر داد: «مهدي هاشمي چندبار به پاريس رفته و با برخي اعضاي شوراي هماهنگي راه سبز اميد كه در اين شهر اقامت دارند ملاقات كرده است. حمزه غالبي، اردشير اميرارجمند و سراج ميردامادي ساكن پاريس هستند. به گزارش خبرنگار ما از پاريس، هاشمي تماس هاي مداومي هم با رسانه هاي منتقد دولت ايران دارد و تلاش كرده روي اين رسانه ها نيز تاثير بگذارد».
اين رسانه ضدانقلابي اضافه كرد: با وجود تلاش شوراي هماهنگي براي پنهان كردن اسامي اعضا، براساس گزارش ها افرادي نزديك به احزاب اصلاح طلب عضو آن هستند. بنابر گزارش ها از بروكسل و پاريس، رجب علي مزروعي كه گفته مي شود نويسنده بيانيه هاي حزب مشاركت است و نيز برخي از همكاران رسانه هاي خارج از كشور از جمله سراج ميردامادي (كارمند سابق سفارت ايران در پاريس و از مقامات وزارت كشور دولت اصلاحات) و حمزه غالبي، مسئول كميته جوانان موسوي از اعضاي اين شورا هستند. دو خبرنگار ما از پاريس گفته اند كه در جلسه مطبوعاتي روز پنجشنبه «امير ارجمند»، ميردامادي سعي كرده مانع انتشار بخشي از پرسش ها و پاسخ ها شود».
خودنويس همچنين عنوان كرده كه مهدي هاشمي قرار بوده ملاقات مشتركي با فرخ نگهدار (از سران چريك هاي فدايي خلق و عضو حلقه لندن) و هوشنگ اميراحمدي در لندن داشته باشد اما اين ملاقات برگزار نشده است. مهدي هاشمي، فرخ نگهدار و عطاءالله مهاجراني (عضو متواري كارگزاران) همگي مقيم لندن هستند.
همزمان با انتشار خبر ياد شده، ابراهيم نبوي از همكاران ارگان حلقه لندن (جرس) كه در بروكسل اقامت دارد، مطلبي كاملا تملق آميز و رپرتاژگونه براي فائزه هاشمي نوشت. ميرزابنويس مهاجراني در جرس كه مهارت خاصي در چرخش هاي 180 درجه اي و ستايش نامه نويسي دارد، درباره فائزه هاشمي نوشت: اين افتخار نصيب من شده بود كه او را در انتشار روزنامه زن همراهي كنم. شخص فائزه هاشمي در اين ميان، مديري با كفايت، با هوش در حد غيرقابل تصور و سياستمداري مصلح بود. مي دانم كه با هزار قرض و قول


تاریخ: سه شنبه 17 اسفند 1389برچسب:,
ارسال توسط arman


اجلاس ضدانقلابیون متوهم در اروپا

 

مجموعه ناچسبی از فراریان که هرکدام نماینده گروه هایی با ظرفیت اسمی ۳ الی ۷ نفر رابه عهده دارند و دریافتی های قابل توجهی به عنوان اپوزسیون ومخالفین ویا معارضین نظام جمهوری اسلامی از سرویسهای جاسوسی دولت های غربی دریافت می کنند ، بعداز نشست اخیر سرانشان در بروکسل واینبار در یک کشور اروپایی دیگر گرد هم آمده و برای فردای پیروزی وتقسیم میراث وسهم خواهی ها به مذاکره نشسته اند! .

این مجموعه که انواع پان ایسم ها ، کمونیستها واتحادیه های دروغین، مشارکتی های فراری، بعضی از شاخه های فراری گروه های منحله ، نماینده بنی صدر ،نمایندگان منفرد شخصیت های فراری و ده ها گروه دیگر را در خود جمع نموده است ، تصمیم گرفته سنگ های خودرا از الان واکنده تا پس از پیروزی اپوزسیون زحمات هریک از این جریانات نادیده گرفته نشود !.

گفتنی است گروهک منافقین وسلطنت طلبان و حلقه ماسونی لندن به دلیل زودهنگام تلقی کردن وسهم خواهی بیشتر دراین جلسه حضور نداشته اند، ولی طی پیامی به این مجمع اعلام داشته اند ، اگر تصمیمات وخط کشی ها عادلانه و..... بوده باشد به آن احترام خواهند گذاشت .

گفته می شود ، جریان های جیره خوار وفراری که به حکم وطن فروشی ومزدوری روزگار می گذرانند ، معمولا با تجمع های اینچنینی که در ماه چندین بار اتفاق می افتد ، رویاهای برباد رفته را مطرح واینگونه خود را سرگرم می کنند.


د
 

چرا به رقص بزغاله امتياز مي ديد؟

 

کاربران بالاترين اعتراف کردند که مخاطبين اين سايت به لينک هاي زرد بيشتر از لينک هاي سبز توجه مي کنند و کمتر برايشان مطالب سياسي اهميت دارد.

درحاليکه مسئولين بالاترين تلاش دارند اين روزها صفحه اصلي خود را سياسي و با رنگ و بوي سطل آشغال آتش زدن نگه دارند، اما همچنان کاربران اين سايت به مطالب زرد و لينک هاي مبتذل و جنسي بيشتر علاقه نشان مي دهند و اين لينک ها بيشتر امتياز مي گيرد.

در همين رابطه يکي از کاربران بالاترين نوشت:رقص بزغاله بيش از مطالب سياسي در اين سايت بازديد دارد و ديده مي شود و.امتياز مي گيرد.

این درحالي است كه برخی کاربران بصورت سازمان یافته ماموریت دارند اخبار سیاسی لینک دهند و به انها راي بالا دهند تا در صدر اخبار قرار بگیرد.

اما نگاهی گذرا ولی واقع بینانه به این سایت با مراجعه به اخباری که مدتها در صدر سایت قرار می گیرد واقعیت دیگری را نشان می دهد.

به گفته اين كاربر بالاتريني خبر "فیلم رقصیدن بزغاله به عنوان رکوردارترین ها از نظر بازديد در سایت را قرار گرفته است.


بنا بر این گزارش، پر بازدید شدن این خبر حتی صدای کاربران خود را نیز در آورده است و نوشته ند كه چرا در اين شرايط كه بايد به فكر راه پيمائي باشيم اين لينك ها راي ميآرود.

ذيل خبر رقص بزغاله تعدادي از کاربران نظر گذاشته اند که آنها نيز در تائيد همين مطلب است و از بي توجهي مخاطبين به موضعات سياسي گلايه کرده اند.


یکی از کاربران این سایت درباره علاقه طرفداران این سایت به مطالب بی محتوا می نویسد:. من در ابتدا مقاله می نوشتم ولی دیدم هیچکس اون را نمیخونه اگر چه من یک هفته صرف نوشتن اون مقاله کرده بودم .بعد دیدم که بهترین مطالبی که بازدید کننده داشته در روزی که من اون مقاله را نوشتم هست ((تصویر انواع فلفل سبز )) بود . نتیجه این شد که دیگه چیز با محتوایی ننوشتم .

اما اعتراف دیگر کاربر سایت صهیونیستی بالاترین در این زمینه قابل توجه است:به نظرم لینک هایی که متن زیادی دارن مجال خوانده شدن رو ندارن چون زمان بر هستند و بعضا نیاز به تحلیل و سوزوندن فسفر دارن و اکثر اعضا اصلا روی این لینک ها که بار معنایی زیادی هم دارن کلیک نمی کنن.

 

تقسیم کار مشاورین موسوی و کروبی با منافقین

 

جدیدترین اخبار بدست آمده از اتحاد استراتژیک و تعریف شده مشاوران و نمایندگان تام الاختیارموسوی وکروبی با گروهک تروریستی منافقین در اروپا حکایت دارد.
جدیدترین اخبار بدست آمده از اتحاد استراتژیک و تعریف شده مشاوران و نمایندگان تام الاختیارموسوی وکروبی با گروهک تروریستی منافقین در اروپا حکایت دارد.
اردشیر امیر ارجمند و مجتبی واحدی مشاوران ونمایندگان تام الاختیار سران ضد انقلاب داخلی که  تشکلی تحت عنوان«شواری هماهنگی راه سبز امید» را راه اندازی کرده اند،ضمن برگزاری نشستهای متعدد با مرکزیت گروهک تروریستی منافقین  در اروپا به تعریف نقش برای تشکل های خود پرداخته اند.
این گزارش حاکی است در مجموعه این نشست ها طرفین ضمن اشاره به سابقه منافقین در جنگ های شهری و ترور ،تصویب کرده اند که سازماندهی اغتشاشات و تلاش برای کشته سازی برعهده این گروهک بوده و نقش عملیات روانی و پروپاگاندا نیز برعهده شورای هماهنگی راه سبز امید باشد.
گفتنی است این اقدام در حالی صورت می گیرد که اولین پروژه مشترک این نشست در آشوب اسرائیلی 25 بهمن کلید خورده بود.لازم به ذکر است گروهک تروریستی منافقین در داخل«شواری هماهنگی راه سبز امید» نیز دارای نماینده ای تام الاختیار است.


 

تلاش دوباره جریان فتنه برای کشته سازی های خیالی

 

در راستای دروغ پردازی های رسانه ها در خدمت فتنه، خبر کشته شدن امیرحسین خیاط طهرانچی نیز جز اخباری بود که بیش از پیش موجب رسوایی و بی اعتباری این جریان و رسانه هایش شده البته شرح ماوقع که در بخش خبری 20:30 پخش شد و لینگ گزارش آن در زیر مشاهده می شود گویای همه چیز است اما آنچه قابل توجه است عکس العمل های رسانه های دروغ پراکن از جمله بالاترین( شما بخوانید دروغ ترین) است که خود گویای نقص عمیق در طراحی این سناریو شوم است.
  رسانه های وابسته از جمله بی بی سی فارسی که خیلی زود از شنیدن خبر کشته شدن یک نفر در 25 بهمن خوشحال شده و اقدام به انتشار آن کردند پس از افشاگری رسانه ملی چیزی برای گفتن نداشتند.
البته درفضای مجازی اوضاع سایت های دروغ پراکن متشنج بوده و برای توجیه دروغ بزرگ خود اقدام به دروغ گویی های متعدد دیگری کرده اند که آن دروغ ها هم بسیار سطحی و غیرقابل باور است.
مانند محل تولد، محل تحصیل یا رشته تحصیلی فرد یاد شده( امیرحسین طهرانچی) که مورد شک و تردید آن سایت ها قرار گرفته بود.
اما کپی شناسنامه، کارت ملی و مدارک تحصیلی امیرحسین خیاط طهرانچی که در زیر مشاهده می شود حکم بایگانی پرونده آخرین دروغ فتنه یعنی کشته سازی امیرحسین خیاط طهرانچی را دارد.


 

فرش قرمز سرویس‌های امنیتی بیگانه برای آقازاده‌ها

 

روایت خوشحالی یک مسئول از اعطای بورسیه یک دانشگاه غربی به فرزندش در حالی است که وزیر اطلاعات می‌گوید سرویس‌های جاسوسی بیگانه برای فرزندان مسئولان ایران برنامه دارند و یکی از شگردهایشان نفوذ در آنها از طریق برقراری ارتباط علمی و پژوهشی است.

حساسیت‌ها نسبت به فرزندانی از مسئولان که در خارج از کشور تحصیل می‌کنند زمانی بیشتر شد که وزیر اطلاعات از برنامه سرویس‌های جاسوسی استکبار در جذب آقازاده‌ها خبر داد. حیدر مصلحی در این باره گفت: سرویس‌های جاسوسی در زمینه جذب آقازاده‌ها بسیار فعالند به طوری که به سراغ آنها می‌روند و از راه‌های دلسوزانه وارد می‌شوند و از این طریق آنها را با خود همراه می‌کنند و فرد را در موقعیتی قرار می‌دهند که راه برگشتی برای وی باقی نماند لذا مسئولان و نخبگان باید بسیار مراقب باشند.

حجت الاسلام مصلحی خاطرنشان کرد: سرویس‌های جاسوسی با برقراری کردن ارتباطات فامیلی، دوستی و علمی و پژوهشی راه‌های نفود در آدم‌های مختلف را پیدا می‌کنند.

هشدار به مسئولان کشور در خصوص آقازاده‌هایشان

حسن مسلمی نائینی، مدیرکل بورس و امور دانشجویان خارج وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در گفتگو با مهر در حالی که اعلام کرد اطلاعات خاص و زیادی درباره فرزندان آقازاده ها که برای تحصیل از کشور خارج شده اند ندارد، خاطرنشان کرد: مسئولان کشور، فرزندانشان را به هر کجای دنیا که برای تحصیل می فرستند مواظب باشند که عوامل بیگانه شاید با اعطای بورس دانشگاههای خارجی، در اختیار قرار دادن امکانات دیگر و یا حمایت های مالی مختلف از فرزندان آنها بخواهند در آنها نفوذ کنند.

این مقام مسئول وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در حالی که خوشحالی برخی مسئولان بخاطر اعطای بورسیه دانشگاه خارجی به فرزندانشان را روایت می‌کرد گفت: با یکی دو مسئول که صحبت می‌کردم خوشحال بودند که دانشگاه‌های غربی به فرزندانشان بورس تحصیلی داده‌اند. فرزندان این مسئولان هم اتفاقا بچه‌های خیلی خوب و شایسته‌ای هم هستند. به این مسئولان گفتم که معلوم است وقتی فردی فرزند یا وابسته به یک مسئول باشد نه تنها دانشگاه‌های خارج به وی بورس می‌دهند بلکه فرش قرمز هم برایشان پهن می‌کنند تا به آنجا بروند.

علت اعطای بورسیه دانشگاه‌های غربی به فرزندان مسئولان

مسلمی نائینی افزود: اخیرا یکی از همان مسئولانی که خوشحالی می‌کرد دانشگاه غربی به فرزندش بورس تحصیلی داده است، فرزندش را به ایران بازگرداند. مسئولان خیلی باید مواظب باشند. مسئولان باید بدانند که دانشگاه‌های خارجی همین طوری به فرزندانشان بورسیه نداده است و این را هم در نظر بگیرند که چون فرزاندانشان را شناخته‌اند و فهمیده‌اند که یک وابستگی به مسئولان کشور دارند به آنها بورس اعطا کرده‌اند.


 

بالاترینی ها به یکدیگر لیچار بار کردند

 

راي كاربران حرفه اي شبكه صهيونيستي «بالاترين» به چند دعوت اخير براي اغتشاش خياباني و عدم حضور در صحنه واقعي باعث شد تا اين شبكه زبان به ليچار و ناسزا باز كند.

 راي كاربران حرفه اي شبكه صهيونيستي «بالاترين» به چند دعوت اخير براي اغتشاش خياباني و عدم حضور در صحنه واقعي باعث شد تا اين شبكه زبان به ليچار و ناسزا باز كند.

طي يك سال اخير رويه كاربران رند و حرفه اي بالاترين اين بوده كه سناريوهاي دعوت به اغتشاش و تجمع و ... را «داغ» كنند و بدين ترتيب همديگر را تحميق و به آفتابي شدن در خيابان تحريك نمايند، هر چند كه بسياري از اين كاربران كلاهبردار، اساسا در تل آويو، لندن و پاريس و آمستردام و نيويورك و واشنگتن و برلين حضور دارند و اصطلاحا ديگران را شير مي كنند. نتيجه اين چرخه نمايشي هم كمدي درازگوش تروا در 22 بهمن سال گذشته و سپس شعبده بازي هاي 22 خرداد و روز قدس و 13 آبان و 16 آذر و عاشورا و 25 بهمن امسال بود.

همين واقعيت آزاردهنده بود كه باعث شد بالاترين آن روي خود را به نمايش بگذارد و خطاب به همين كنارگودي هاي پرحرارت فضاي مجازي بنويسد: آهاي بي غيرت ها! شما لياقت ندارين. شما غيرت ندارين وگرنه همراه مي شدين.
اين شبكه صهيونيستي سپس به عقده گشايي عليه ملت ايران پرداخته و مي نويسد: اي ملت بي غيرت، اي بازاري و كارمند بي غيرت، اي پدر و مادر بي غيرت، اي لر و ترك بي غيرت كه بويي از ستارخان نبردي، يا همراه شو يا بمير(!)

بالاترين در مطلب ديگري نوشت: اگر شما با شرف بودي، همراه مي شدي و تنها به شعار دادن پشت كامپيوتر بسنده نمي كردي. خود من اون پنج شنبه اي كه قرار بود به خيابان بياييم، بيمار بودم و نرفتم اما يك سري از دوستانم هم فقط پشت كامپيوترنشستند و تكان نخوردند. آهاي اوني كه فقط نشستي پاي اينترنت! خيلي بي شرف و نامردي.

در همين حال يكي از كاربران شبكه ياد شده از هم قطاران خواسته در روزهايي كه حساسيت پيش مي آيد، لينك هاي سرگرمي نگذارند و باعث انحراف ذهن نشوند.
خاطرنشان مي شود بالاترين پيش از اين هم همفكران ضدانقلاب خود را به بي ناموسي و مفت خوري متهم كرده بود.


 

ابراهیم نبوی:سه شنبه خیابانهای تهران مال ماست!

 

ابراهیم نبوی،از فعالان روزنامه هاي حلقه كيان در دوران اصلاحات كه هم اكنون در بلژيك به سر ميبرد به اظهار نظر و جوسازی های جالبش پیرامون 10 اسفند پرداخت .
وی که از نويسندگان سايت هاي گويانيوز و راديو زمانه است، در حمايت از راهپيمايي ۱۰ اسفند ! گفت: سه شنبه خيابان هاي تهران از ان ماست !
البته نبوی به این نکته اشاره نکرد که که مسیر راهپیمایی میلیونی آنها کجاست و کدام خیابانهای تهران را می خواهند؟
شب گذشته بی بی سی فارسی و رسانه های وابسته به به امریکا و اسرائیل در اخباری دروغ خبر از دستگیری موسوی و کروبی به همراه همسرانشان دادند که این خبرسازی بلافاصله از سوی مسئولین قضائی تکیب شد .
این شانتاژ خبری با هدف به خیابان آمدن برخی برای دهم اسفندماه صورت گرفته بود .


 


 

القاب جالب موسوی در بیانیه جدید شیخ صانعی
القاب جالب موسوی در بیانیه جدید شیخ صانعی
سریال تلویزیونی مختارنامه گویا بر شیخ صانعی نیز بی تاثیر نبوده است، چه آنکه در بیانیه جدید خود القابی برای موسوی و کروبی بکار برده که بعید است خودش نیز آنها را باور داشته باشد.

 شیخ یوسف صانعی که مدتها است به دلیل ساده لوحی در تصمیمات سیاسی گوشه نشین شده است و چندی پیش نیز از مرجعیت شیعه خلع شد، در بیانیه تند و تیز خود، برخورد نظام با سران فتنه را با دادگاه های دوران ستمشاهی مقایسه کرده است و درباره موسوی نیز نوشته است:"ناباورانه می بینیم که شخصیت های خدومی همچون زبدة السادات و الاخیار، ذوی العز و الاحترام؛ جناب آقای مهندس میر حسین موسوی و همسر مکرمه و فاضله ایشان و یار دیرین و معتمد امام، حضرت حجت الاسلام و المسلمین آقای حاج شیخ مهدی کروبی و همسر مکرمه ایشان حصر خانگی قرار می گیرند."

گفتنی است در سریال مختارنامه که اخیرا از صدا و سیما پخش می شود، هر وقت عبدالله ابن زبیر وارد می شود، غلامان حلقه به گوش وی با چنین تعابیری او را مورد احترام قرار می دهند.


 

جزئیات دیدار خاتمی و مبارک به روایت خرازی
جزئیات دیدار خاتمی و مبارک به روایت خرازی

 

 
سایت تاریخ ایرانی به انتشار خاطرات همراهی صادق خرازی با خاتمی در سفر به مصر در سال 86 پرداخته است.
 



سید محمد خاتمی، برای شرکت در اجلاس بین‌المللی "دنیای اسلام ‌و جهانی شدن" به مصر سفر کرد و در آن سخنرانی​های متعدد و دیدارهایی از جمله با مبارک داشت. او در دوران ریاست جمهوری​اش در ژنو با مبارک دیدار داشت و یکسال و نیم پس از پایان دولتش در مصر نیز به عنوان رئیس مرکز گفت​وگوی تمدن​ها با او دیدار کرد. خاطرات خرازی از این دیدار به این قرار است:

 

* مبارک گفته بود حتماً می‌خواهد با خاتمی خصوصی ملاقات کند و سپس عصر همان روز برای شرکت در اجلاس سران اتحادیه عرب عازم ریاض بود. به خاطر این ملاقات افتتاحیه اجلاس را که قرار بود ساعت 9 باشد عقب انداخته بودند و به ساعت 11 موکول کرده بودند و این تصمیمات و اراده‌ها از خصائص رژیم‌های دیکتاتوری است که شکل بدی از آن در مصر حاکم است.

 

*در این دیدار حسنی مبارک از حمله شدید به آمریکاییان و سیاست‌های اشتباه آمریکا در منطقه شروع کرد و اینکه موجودات خطرناکی هستند،همه جا دخالت می‌کنند، ناآرامی ‌ایجاد می‌کنند، دوست نمی‌شناسند، آنچه می‌شناسند مصالح و منافع خودشان است که بهر قیمتی می‌خواهند به آن برسند.از جمله در مصر رفتاری تحریک کننده دارند، مزدور استخدام می‌کنند و چند بار از الفورد (تنها رقیب انتخاباتی خودش) نام برد که مستخدم آمریکاست، معلوم بود که حسابی از رفتار آمریکایی‌ها در جانشین‌سازی نگران است و ترسیده است و گفت به خانم رایس گفته‌ام شما انسان‌های ضعیف و زبون انتخاب می‌کنید، به آنها پول و امکانات می‌دهید مثل الفورد. بعد از ملاقات، آقای خاتمی در ماشین به من می‌گفت، این حرف‌ها از جنس همان است که در زمان شاه می‌شنیدیم که هر کس مخالف وی بود مزدور اجنبی بود یا نوع دیگری که برخی به آن دامن می‌زنند را در ایران می‌شنویم که هرکس اندیشه و رفتاری غیر از آنچه مقبول حاکمیت است دارد یا خائن است یا مغرض یا جاهل!!! گرچه هم در ادبیات و هم در رفتار وضعیت ایران خیلی با آنچه در مصر و امثال آن می‌گذرد متفاوت است. هرچند که اصلاحات می‌خواست این وضع را نیز به نفع آزادی و عقلانیت و حرمت انسان و پاسخگو کردن دولت و حاکمیت عوض کند که احیاناً در بعضی جهات موفق بود و در خیلی جهات نه.

 

*مبارک از مذاکراتشان با آقای بوش پسر، بوش پدر، رایس و دیگر آمریکایی‌ها و اعتراض‌هایی که به آنها نسبت به سیاست جنگ آمریکا در عراق داشته است سخن گفت.از اختلافات میان شیعه و سنی اظهار نارضایتی کرد وآن را توطئه دانست و گفت به آمریکایی‌ها گفته‌ام اکثریت مردم عراق شیعه‌اند. در لبنان بخش مهمی شیعه‌اند، همچنین در بحرین،کویت و... این آتش اگر برافروخته شود خاموش نشدنی است و نیز اگر با ایران برخورد شود همه در کنار ایران خواهند بود و غرب و منطقه زیان خواهد کرد و گفت در برابر این پرسش آمریکایی‌ها وانگلیس‌ها که اکثریت قاطع مردم منطقه سنی هستند، پاسخ داده‌ام اگر جنگی به ایران تحمیل شود دیگر شیعه و سنی نخواهد بود، تمام عالم اسلام در برابر شما خواهد بود و افزود که اینها دیوانه‌اند و هرکاری ممکن است بکنند، باید شما و ما مواظب باشیم. آقای خاتمی با زیرکی گفت آنچه مسلم است آمریکا دوست هیچ کس و هیچ یک از ما نیست و ایشان افزود که آنها اصلا دوست نمی‌شناسد، فقط منافع خود را می‌شناسند.

 

*آقای خاتمی گفت آیا راهی جز نزدیکی ما، رفع سوء تفاهم‌ها، رهایی از پاره‌ای توهمات برای رسیدن به تفاهم هست؟ آیا می‌شود از خطر رهید در حالیکه در داخل نیز کسانی به همان حرف‌ها و اختلافات دامن می‌زنند که آمریکائی‌ها می‌خواهند؟ شما عازم ریاض برای شرکت در کنفرانس سران عرب هستید، خوب است سران عرب در جهت حل اختلاف و دورشدن از مشکلات موهوم حرکت می‌کنند و مشکل اصلی و واقعی را بشناسند و سخن اصلی را فراموش نکنند و دشمن را در داخل خود به حساب نیاورند و علیه کشورهایی که نقش مهمی در منطقه دارند، موضع گیری نکنند. دشمن واقعی امت عرب بیرون از منطقه است. مساله عراق و منطقه و نظایر آن ریشه‌های مهمی دارد که در خارج از خود ما است، منتهی تلاش می‌شود که اذهان از آن امر یا امور مهم به دشمنی‌های داخلی توجه شود.اگر حسن نیت و تصمیم به نزدیکی باشد بسیاری از مسائل را خودمان می‌توانیم حل کنیم.

 

*حسنی مبارک بر سر میز صبحانه به اهمیت تمدن و فرهنگ ایران اشاره و از آن تجلیل کرد. وی با انتقاد از روند دموکراسی‌سازی بیگانگان در منطقه یادآور شد کشورهای مسلمان منطقه باید با همبستگی در برابر مشکلات وچالش‌های موجود مانع از دخالت‌‌های دیگران شوند. او گفت: منطقه دچار آشفتگی است. من به آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها تذکرات لازم را داده‌ام. من نمی‌توانستم به طور مستقیم بگویم ولی تلویحاً گفتم که اگر علیه ایران اقدامی‌ شود جهان عرب در مقابل و علیه شما خواهند بود. ایران یک کشور عادی نیست و دارای موقعیت ویژه در دنیای اسلام است. مبارک گفت با شیراک هم صحبت داشتم، وی می‌گفت شما سنی هستید. به وی گفتم حمله به ایران و تحریک دنیای اسلام علیه شما خواهد شد و این واقعه شیعه و سنی نمی‌شناسد. شیراک گفت پس سنی چه می‌شود. گفتم که شیعه و سنی در این ماجرا متحد خواهند شد.واقعا من نمی‌دانم همبستگی منظور نظر مبارک چیست؟ همبستگی میان قدرت‌های حاکم و مستبد یا همبستگی میان همه ملت‌ها؟!

 

*وقتی که مبارک از شیراک صحبت کرد، احمد نظیف به من لبخند و چشمک زد چون در هنگام صحبت‌های خصوصی‌ام به احمد نظیف، نخست وزیر گفتم من که در پاریس بودم، هر باری که این آقای حسنی مبارک به پاریس سفر می‌کرد و برای ملاقات به الیزه می‌رفت برای ما مشکل ایجاد می‌شد. در واقع برای ما ایجاد اشتغال می‌شد! دو، سه هفته بایست دوندگی می‌کردیم تا آثار سفر ایشان و جوسازی که وی علیه ایران کرده بود را جمع و جور کنیم.

 

*مبارک هم گفت: من به ملک عبدالله چون مسولیت بزرگی دارد گفتم آمریکایی‌ها که با این اقدامات تنفر جهانی علیه خودشان را افزایش می‌دهند.آمریکایی‌ها گمان می‌کنند که هر چه بگویند مردم جهان و جهان عرب گوش می‌دهند در حالیکه اشتباه می‌کنند. آمریکایی‌ها دچار غرور کاذب شده‌‌اند. معلوم بود که حسنی مبارک از جانب آمریکایی‌ها تحت فشار است و نقره داغ شده است. مبارک گفت آمریکایی‌ها به دلیل غروری که دارند بسیار مغرورانه و بد رفتار می‌کنند. بی‌دلیل نیست که همیشه مشکل دارند، عقل در آنجا حکومت نمی‌کند. تنها نگرانی ما این است کهCowboy امروز امریکا(منظورش بوش بود) اقدامی‌ انجام دهد و پس از کسب موفقیت اولیه، قدرت را تحویل دموکرات‌ها بدهد. معلوم بود که مبارک نگران موقعیت خودش شده است.

 

*مبارک راجع به شعارهای تند برخی از مقامات منطقه صحبت کرد و گفت: این نوع نگرش مشکلات شما و ما و دنیای اسلام را بیش از گذشته می‌کند و هر روز تهدیدات ایران را افزایش می‌دهد و من مدعی هستم که شما صدای عقلانیت و منطق و اندیشه در دنیای اسلام هستید. ملاقات اول ژنو خارج از پروتکل بود. می‌خواستم به ایران بروم اما رادیکال‌ها بسیار مخالفت کردند. باز هم می‌خندید و منظورش از رادیکال‌ها را به گونه‌ای دیگر بیان کرد. منظورش از رادیکال‌ها آمریکا و سیستم امنیتی خودش بود.

 

*خاتمی: هر موقع بیائید در ایران از شما استقبال می‌کنند. امیدوارم اجلاس سران عرب باعث ناآرامی ‌درمنطقه نشود. شما کمی‌ هم نسبت به مصالح شیعه و سنی و برخی از تندروها حساس باشید. دوستانتان را نصیحت کنید. با دوستی و تفاهم می‌توان بر مشکلات فائق آمد.

 

*مبارک: ما هم در پی آن هستیم تا بین سوریه و عربستان سعودی دوستی برقرار شود. مساله قذافی را هم خواستم حل کنم ولی دیوانه‌ام کرد و نتوانستم. شرط عجیبی مطرح شد. پادشاه عربستان بایست از قذافی عذرخواهی می‌کند.به سرهنگ معمر گفتم تو می‌خواستی آنها را بکشی. تو نسبت به همه بدبین هستی. حالا بایست آنها بیایند از تو عذرخواهی کنند. به قذافی گفتم تو به عربستان فحاشی می‌کنی، آمریکایی‌ها سودش را می‌برند. من عربستان را بر حذر داشتم. قذافی خیلی از من دلخور است. آمریکایی‌ها به دنبال برهم زدن منطقه هستند.ایران بایست با تدبیر عمل کند. رودررویی با آمریکایی‌ها به نفع شما نیست. من با شیعه مشکلی ندارم. آمریکایی‌ها دنبال فتنه هستند. اینها نه مصر را می‌خواهند نه شما را. البته منافع ما و منافع اینها یک جایی بهم می‌رسد. ایران می‌بایست کمی‌ با تدبیر عمل کند. آمریکایی‌ها هم به ما فشار می‌آوردند که از ما پایگاه بگیرند ولی ما با تدبیر عمل کردیم گفتیم پایگاه نداریم، ولی هواپیماهای شما برای سوخت‌گیری بیایند و بروند. ما از آنها زمان گرفتیم. شما هم خیلی می‌بایست دقیق عمل کنید، از آنها زمان بگیرید. من به سیستم نظامی و امنیتی خود دستور داده‌ام که به هیچ وجه آمادگی همکاری با آمریکا در قبال جنگ جدیدی در خاورمیانه را نداشته باشد.مبارک بصورت تلویحی داشت اخباری را که شنیده بود و برای ما هم تازگی نداشت، کمی ‌آب داخلش می‌کرد و به ما می‌فروخت!

 

*سر میز صبحانه نیز از لزوم توسعه و علم و تحقیق وتکنولوژی و سرمایه گذاری درست صحبت کردیم و توضیحاتی از کارهای دوران آقای خاتمی از جمله در عرصهI.T وICT، بایوتکنولوژی و نانوتکنولوژی، گسترش کمی ‌و کیفی دانشگاه‌ها، سرمایه‌گذاری درخور توجه در نفت و گاز و پتروشیمی‌ و صنایع و تجهیزات در کشاورزی و...داده شد و از وضعیت این امور از مصر پرسیدم. ایشان هم توضیحاتی داد که اجمالاً نشان می‌داد که مصر هم در جهت توسعه حرکت می‌کند، اگرچه نمی‌دانم بدون حداقلی از دموکراسی توسعه میسر است یا نه؟! از رشد بالای 5% و اینکه در آینده اضافه خواهد شد و از سرمایه‌گذاری خارجی در توسعه تحقیقات و تکنولوژی و...سخن گفت و مجدداً آقای مبارک رشته سخن را در دست گرفت به انتقاد از آمریکا و اینکه به دروغ شعار دموکراسی را می‌دهند، علاوه بر اینکه دموکراسی به درد منطقه نمی‌خورد، گفت به ایشان گفته‌ام که شما، منطقه را نمی‌شناسید، چطور می‌خواهید در یک جامعه قبیله‌ای مثل عربستان دموکراسی برقرار کنید یا در جاهای دیگر آنچه شما می‌گویید نتیجه‌ای جز هرج و مرج و آشفتگی ندارد.

 

*خاتمی گفت درست است که آمریکا درست نمی‌گوید ولی دموکراسی چیز خوبی است، چرا ما نباید خودمان بر پایه امکانات و نیاز خودمان به سوی آن رویم تا بهانه به دست دیگران برای تحمیل سلطه خود به نام دموکراسی ندهیم.

 

مبارک گفت موافق نیستم و با خنده گفت دموکراسی؟ چه دموکراسی‌ای؟ مبارک نسبت به هرگونه مردم‌سالاری واکنش نشان می‌داد.

 

مبارک نکته‌ای را افزود که نشان دهنده عدم رضایت او از عبدالناصر است؛ گفت شعارها وحرف‌های قذافی مرا به یاد عبدالناصر می‌اندازد، انصافا که قیاس مسخره‌ای است.از قیاسش خنده آمد خلق را.


 

وضعیت کنونی عوامل فتنه

وضعیت کنونی عوامل فتنه


سخنگوي قوه قضاييه در بخشي از نشست خبري‌اش با خبرنگاران و در پاسخ به سوالي اعلام كرد كه ارتباطات تلفني و غيرتلفني سران فتنه محدود شده و اكنون آنها در محدوديت به سر مي برند.
در ادامه نشست خبري اين هفته سخنگوي قوه قضاييه خبرنگاري با اشاره به برخورد قوه قضاييه با عوامل فتنه طرح سوال كرد كه برخي موضوع حصر خانگي سران فتنه را مطرح مي‌كنند كيفيت رسيدگي به اتهامات آنان چگونه است؟ محسني اژه‌اي در پاسخ گفت: فتنه زماني است كه قضايا مبهم باشد و مرزها روشن و شفاف نباشد امروزه قضايا روشن شده است، تحريكات بيگانگان اجانب واضح و روشن است و اكنون ضد انقلاب به صورت عريان به ميدان آمده و طبيعي است كه از اين به بعد سياست برخورد با آنها نيز متفاوت خواهد بود. البته با روشن شدن قضايا بسياري، از اقدامات ضد انقلابان و اجانب برائت حاصل كرده و مي‌كنند كه اين فضا درست است.
محسني اژه‌اي با بيان اينكه برخوردي نشده يا نخواهد شد درست نيست، گفت: اقدام و برخورد شده است، اقدام قضايي نيز صورت گرفته، اتمام حجت‌ها و هشدارها انجام شده و مجموعه اينها سبب شده كه اين جريان رسوا شود و آنان نه تنها جايگاهي در ميان مردم ندارند بلكه ضد انقلاب‌ها نيز آنها را مسخره مي‌كنند.
سخنگوي قوه قضاييه خاطرنشان كرد: در خصوص سران فتنه پس از اتمام حجت‌ها در قدم اول ارتباطات آنها اعم از رفت و آمد و ارتباطات تلفني و غيرتلفني آنان محدود شده و اگر چنانچه اقتضائات


تاریخ: سه شنبه 10 اسفند 1389برچسب:,
ارسال توسط arman

پاسخ به اظهارات پسر محسن هاشمی

عباس سلیمی نمین در پاسخ به جوابیه علیرضا هاشمی به وجود چند تناقض در کتاب خاطرات آقای هاشمی اشاره کرد.
  عباس سلیمی نمین در پاسخ به اظهارات پسر محسن هاشمی به اولین تناقض تاریخی جوابیه اشاره و تصریح شده است: آیا با پس و پیش شدن متن سخنرانی امام- که طی آن افراد مدافع صلح با صدام مورد سرزنش و نکوهش قرار گرفته بودند-در محتوای کلام ایشان هیچ گونه تغییری حاصل نشده بود؟ خواننده حتی اگر فرصت نداشته باشد که با مراجعه با اصل متن به تطبیق ساده بپردازد آیا انتظار دارید که به سهولت بپذیرد که در متن جابه جایی صورت بگیرد.

در فراز دیگری از این جوابیه به تناقض موجود در عزل آیت الله منتظری اشاره شده و آمده است: اخیرا تلاش می شود تا تاریخ انقلاب اینگونه جعل شود که آیت الله منتظری به دلیل انتقادات فراوان از انحرافات در مدیریت کشور و دفاع از حقوق مردم، حتی مخالفان نظام از سوی امام عزل شده که، ارائه چنین تصویر خلاف واقع از امام در شکل گیری نگاه کسانی که آن ایام را درک نکرده اند یا مطالعه چندانی پیرامون علت واقعی عزل آقای منتظری ندارند بی تاثیر نخواهد بود.

سلیمی نمین در ادامه از اختفا کاری انتقاد و آورده است: راوی در خاطرات سال ۱۳۶۳ مدعی می شود که تصمیم اصولی برای حذف شعار مرگ بر آمریکا و مرگ بر شوروی گرفته شد و امام هم موافقت کردند اما در انتهای همین کتاب راوی فراموش می کند که چه روایتی را از خود به ثبت رسانده است لذا مجددا ادعا می کند که قرار است در صورت پیروزی در عملیات شعار مرگ بر آمریکا و مرگ بر شوروری از سوی ایشان به امام داده شود.

در ادامه به تناقض های موجود در مک فارلین اشاره و تصریح شده است: در روایت آقای علی هاشمی برادزاده راوی محترم ایشان با دوستانشان برای تفریح به بلژیک رفته بودند که آمریکایی ها با او تماس می گیرند اما در روایت آقای محسن هاشمی، علی به همراه همسرش برای معالجه به لندن رفته بود که به وسیله کاردار ایران به امریکایی ها مرتبط می شود.

وی از ارائه اطلاعات غلط به امام انتقاد و تصریح می کند: اعضای محترم خاندان هاشمی که اصرار بر پنهان نگهداشتن خطاها دارند می توانند ارائه اطلاعات غلط به امام در مورد سفر علی هاشمی به آمریکا را از طریق مرحوم حاج احمد آقا را کتمان کنند؟

 

جنبش سبز مدتهاست که مرده

بسیاری از مقامات آمریکایی معتقدند جنبش سبز مدتهاست که مرده و ارزش ندارد که بیشتر از این ایران را با خود دشمن سازند. تنها راه آمریکا راه اندازی جنش سبز2 می باشد.
  پایگاه اینترنتی فصلنامه  "فارین افرز" ارگان شورای روابط خارجی آمریکا در مقاله ای تحت عنوان «جنبش سبز 2 چگونه حمایت آمریکا از مخالفین می تواند منجر به پیروزی آنها شود؟» منتشر کرد که در آن بر لزوم ادامه حمایت آمریکا از جنبش سبز تأکید کرد.

این مقاله در استدلالی بیان می دارد: «شورش مصر سبب از بین رفتن ترس برخی از مخالفان ایرانی شده است؛ مشاهده حمایت اوباما از مصریان در مواقع بحرانی این شورشِ چند هفته‌ای مصر، بسیاری از فعالان ایرانی را متقاعد ساخته است که پشتیبانی اوباما این نیرو را به مخالفان ایرانی می‌دهد تا پس از یک مدت زمان طولانی بتوانند با مقامات و حاکمان مجددا مقابله کنند.»

این مقاله که حمایت مطلق آمریکا از دیکتاتورها قبل از سقوطشان را نادیده می گیرد می افزاید: «هر چند اوباما برای حمایت از شورش مردم مصر چند روزی صبر کرد، اما وی با انجام این کار این پیام را فرستاد که آمریکا به ارتش مصر فشار نخواهد آورد تا حسنی مبارک را بر سر قدرت نگه دارد و این امر سبب جرات بخشیدن به مخالفان مصر شد. یک چنین حمایتی می‌تواند در مورد ایران نیز کارساز باشد.»

این مقاله ضمن اذعان به اینکه آمریکایی بودن، لکه ننگ هر جنبشی است می گوید: « اکنون بعد از وقایع پس از انتخابات ایران در سال 2009، دیگر درست نیست که بگوییم حمایت آمریکا از جنبش مخالفان ایران سبب لکه‌دار شدن این جنبش می‌شود زیرا مشخص شده است که شورش مصر و قیام‌های منطقه خاورمیانه، مردمی، محلی، و مستقل از آمریکا می‌باشند. با این وجود، باید دید که آیا آمریکا آماده است تا به همان صورت که از معترضان مصری حمایت کرد از جنبش سبز نیز حمایت کند.»
ارگان شورای روابط خارجی آمریکا همچنین با اعتراف به مرگ جنبش سبز می افزاید: «بسیاری از مقامات آمریکا معتقدند جنبش سبز مدتهاست که مرده و ارزش ندارد که بیشتر از این ایران را با خود دشمن سازند. با این حال، آمریکا خیلی زود جنبش سبز را در سال 2009 کنار گذاشت. تغییرات اساسی نیاز به زمان دارد. در واقع، ممکن است ایرانیان برای مقابله با رژیم خود خیلی بیشتر از مصریان نیازمند حمایت آمریکا باشند.امروز شاید تنها راه آمریکا راه اندازی جنش سبز 2 باشد.»

این مقاله یکی از راههای حمایت مجدد آمریکا از جنبش سبز ایران را تامین فناوری مورد نیاز برای مخالفان عنوان کرد: «اگر فناوری سطح بالایی در اختیار مخالفان حکومت ایران قرار گیرد آنها خواهند توانست تا با دولت مقابله کنند.»
این مقاله بر لزوم نامرئی بودن حمایت آمریکا از جنبش سبز تاکید کرد و گفت: «حمایت غرب از جنبش سبز می‌تواند سبب تقویت مخالفان گردد اما به شرطی که واشنگتن سعی نکند رژیم فعلی را با حکومتی به سبک دموکراسی غربی عوض کند و از این رو آمریکا نباید به مردم ایران شکل حکومت‌شان را دیکته کند.»

این مقاله با استناد به یک نظرسنجی  ادعا کرد: طبق نظرسنجی اخیر تلفنی موسسه صلح بین‌الملل از مردم ایران، اکثر مردم ایران خواستار ایجاد روابط نزدیک‌تر با آمریکا هستند.
بر اساس گزارش ارگان شورای روابط خارجی آمریکا مقامات واشنگتن اظهار داشته‌اند که از این به بعد زبان محکم‌تر، بخشی از رویکرد رسمی واشنگتن نسبت به ایران خواهد بود. چنانچه هیلاری کلینتون در صحبت‌های اخیرش در مورد حوادث ایران گفته است: «ما باید کاری کنیم که نظام سیاسی ایران، صدای مخالفان ایرانی را بشنود».

 

اخراج از کلاس به جرم حفظ حجاب در ایران!
هفته گذشته طی اقدامی عجیب و هتاکانه یکی از اساتید دانشکده شیمی دانشگاه تربیت معلم دانشجوی دختر را به دلیل استفاده از پوشش چادر از آزمایشگاه اخراج کرد.

به گزارش خبرنامه دانشجویان ایران، روز 2 اسفند پس از حضور یکی از دانشجویان محجبه همراه با چادر در آزمایشگاه دانشکده شیمی استاد "ا.ش" با بیان این جمله که " اگر می خواهی با چادر در کلاس حاضر شوی دیگر سر کلاس من نیا " وی را از کلاس اخراج کرد.

لازم به ذکر است که این عمل شنیع در حالی روی داد که متاسفانه با تسامح مسئولین دانشگاه موارد دیگری نیز از اینگونه اقدامات ضد اسلامی در دانشگاه تربیت معلم دیده شده است.

دانشجویان دانشگاه تربیت معلم با محکومیت شدید این عمل سخیف خواستار برخورد شدید مسئولان با این فرد هتاک شدند.

نکته قابل ذکر آنکه قانون منع استفاده از چادر در آزمایشگاه ها و بخش های پزشکی در سایر دانشگاه ها همچون دانشگاه شاهد باعث ایجاد تنش برای دانشجویان محجبه و چادری شده و بارها نمونه این اتفاق رخ داده است.

به نظر این رفتار رضاخانی اساتیدی چون "ا.ش" جز با برخورد مستقیم و صلبی با این افراد و رفع قوانین منع حجاب در آزمایشگاه ها و بخش های پزشکی قابل حل نیست.

 

دغدغه دکتر بروجردی تبیین وجوه ناشناخته امام خمینی بود

مرحوم دکتر محمود بروجردی، داماد حضرت امام خمینی(ره) و همسر خانم زهرا مصطفوی روز شنبه درگذشت.

کلمه: سید علی قادری یکی از دوستان اوست که می گوید از زمانی که پنج ساله بوده مرحوم بروجردی را می شناخته است. وی که در دوره هایی در وزارت امور خارجه همراه داماد امام(ره) بود خاطرات بسیاری از این مرحوم دارد. نویسنده کتاب خمینی روح الله، از دغدغه های بروجردی می گوید؛ دغدغه کشف وجوه ناشناخته امام خمینی (ره). چرا که وی معتقد بود اگر خاطرات و تحلیل های بزرگان جمع آوری نشود نسل بعد ضرر خواهند کرد.

گفت و گوی کلمه را در ادامه بخوانید:

آقای قادری! از چه هنگام با مرحوم دکتر بروجردی داماد حضرت امام(ره) آشنا هستید؟بنده اولین بار ایشان را سال 37 هنگامی که پنج سالم بود دیدم. ایشان برخی سال ها برای ییلاق به منطقه امام زاده قاسم شمران می آمد. من یک مرد کراواتی بسیار خوش پوش و رفتار را می دیدم که به منزل امام رفت و آمد می کرد. هنگامی که به وی سلام می کردی با روی باز پاسخت را می داد.

آن سال متوجه نشدم که نام این آقا چیست ولی سال 41 هنگامی که به فاصه یک باغ و یک منزل همسایه ما در منطقه امام زاده قاسم تهران شدند متوجه شدم که ایشان داماد آقا هستند.

بار دیگر کجا ایشان را ملاقات کردید؟بعدا ما کمتر ایشان را می دیدیم تا اینکه حادثه زلزله بویین زهرا اتفاق افتاد. در آن هنگام همه مردم تلاش داشتند به نوعی به مردم زلزله زده این شهر کمک کنند. منزل امام(ره) نیز تبدیل به محل جمع آوری کمک های مردمی به مردم زلزله بویین زهرا شده بود. مرحوم تختی نیز به منزل امام رفت و آمد می کرد. پسر شهید مدرس نیز امام زاده قاسم بود.

امام زاده قاسم؟امام زاده قاسم محله ای کنار جماران است. من متولد آنجا هستم و امام گاهی تابستان ها به آنجا می آمدند و همسایه ما می شدند. من آنجا آقای بروجردی را می دیدم. در سال 42 که زلزله اتفاق افتاد امکانات و کمک های مردمی زیادی در منزل امام جمع شده بود که من ایشان را آنجا کنار مرحوم تختی و پسر شهید مدرس می دیدم.

آن موقع ایشان کراوات خود را در آورده بودند و آستین های خود را بالا زدند و همراه با بقیه کمک می کرد تا وسایلی که مردم کمک می کردند را بار کامیون ها کنند. آن موقع تنها با همدیگر سلام و علیک می کردیم. خاطرم هست یک بار آقای دکتر بروجردی یک پاکت انگور خریده بود و با خود می آورد که بخشی از پاکتش پاره شده بود و اطراف آن زنبور جمع شده بود که منظره بانمکی برای من بود. این ها خاطراتی است که باید مفصل نشست و آن ها را نوشت. یعنی لطافت این خاطرات با نوشتن است و با شفاهی گفتن خیلی نمی توان لب کلام را ادا کرد.

چه خاطره ای از دوران بعد انقلاب از ایشان دارید؟این جریان گذشت تا بعد از انقلاب که به تدریج یک سری آشنایی بین من و ایشان به وجود آمد. مخصوصا زمانی که حضرت امام به خیابان دربند آمدند و در جماران مستقر شدند. این منطقه حوزه استحفاظی ما بود. من مسئول کمیته انقلاب شده بودم؛ مسئول کمیته ناحیه پنج یعنی تجریش به بالا بودم. امام خمینی(ره) نیز آنجا ساکن شده بود که ما مرتب حاج احمد آقا و دکتر بروجردی را می دیدیم و گفت و گوهای خاصی با هم داشتیم. تا سال 68 که دکتر بروجردی به دفتر مطالعات سیاسی، بین المللی وزارت امور خارجه آمدند. من آن هنگام مسئول دفتر مطالعات سیاسی، بین المللی وزارت امور خارجه بودم. ایشان آمدند و مسئولیت گروه ایران شناسی دفتر را پذیرفتند.

البته قبلا ایشان قائم مقام وزارت خارجه را نیز بر عهده داشت. یعنی همان اوایل کار که بنده در وزارت خارجه نبودم ولی بعد از اینکه ایشان به دفتر مطالعات آمدند ارتباطات ما زیادتر شد. به طوری که معمولا ما ناهار را با هم می خوردیم و همیشه کنار همدیگر بودیم. خاطرم هست گاهی برای نماز دکتر بروجردی می ایستادند و من به ایشان اقتدا می کردم و گاهی من می ایستادم جلو و دکتر بروجردی به من اقتدا می کرد. منظورم این است که روابط ما صمیمی شده بود.

ایشان همچنین در شورای تحقیقات وزارت امور خارجه نیز عضو بودند که آنجا نیز گاهی چهار الی پنج ساعت با هم بودیم. در طول چند سال که با هم بودیم بیش از چهار الی پنج هزار خاطره از حضرت امام از ایشان شنیدم.

ایشان بعد از اینکه به عنوان سفیر راهی فنلاند شدند شما همراه ایشان بودید؟خیر. ایشان قبل از اینکه به فنلاند بروند مشاور وزیر شدند که من هم همین سمت را داشتم. یعنی بعد از فارغ شدنم از دفتر مطالعات وزارت امور خارجه ایشان نیز از دفتر ایرانشناسی دفتر مطالعات بیرون آمدند ولی هر دو مشاور وزیر بودیم. در جلسات وزیر هنگامی که همدیگر را می دیدیم با هم گپ و گفت داشتیم و از هر دری حرف می زدیم.

بعد از اینکه ایشان به فنلاند رفتند دیگر ما از هم جدا شدیم و ارتباطی نبود ولی گهگاه از طریق تلفن یا دوستان مشترک حال همدیگر را می پرسیدیم. آخرین باری که همدیگر را دیدیم به سال گذشته باز می گردد که برای یک سمینار راجع به حضرت امام(ره) به مشهد دعوت شده بودیم که یک صبح تا شب به صورت مفصل با هم حرف زدیم.

ویژگی اخلاقی ایشان چگونه بود؟نکته ای که باید اشاره کنم این است که سن ایشان خیلی بیشتر از من بود و من در حد فرزند ایشان بودم ولی ارتباط ما خیلی نزدیک بود. البته نه تنها با من بلکه ویژگی شخصیتی شان طوری بود که با همه صمیمی بود. رفتار ایشان طوری بود که با همه رابطه برقرار می کرد و از جمله افرادی بود که روابط عمومی شان بسیار عالی بود و با برخی نیز خیلی زود صمیمی می شد. مخصوصا ایشان چون می دانستند من در حال کار پژوهشی و علمی راجع به امام(ره) هستم؛ آقای بروجردی علاقمند بودند تا در انتقال مطالب به من کمک کنند.

آقای قادری! ایشان از انتساب خود به بیت امام خمینی(ره) در اخذ جایگاه های اجتماعی استفاده نمی کرد؟ ایشان نه تنها از جایگاه خود در بیت حضرت امام (ره) استفاده نمی کردند بلکه اینقدر برای شان عادی بود که اصلا متوجه نبودند که داماد رهبر انقلاب هستند.

ایشان نه اینکه از داماد امام بودنش استفاده نمی کرد بلکه به هیچ وجه در رفتار خود نشان نمی داد. این نشان دهنده نهایت تواضع وی بود. تنها هم به ایشان خلاصه نمی شد. در تمام اعضای بیت امام این خصوصیت جریان داشت. مثلا اگر با حاج احمد آقا نیز برخورد می داشتید این خصوصیت را در ایشان می دیدید.

از دکتر بروجردی و حاج احمد آقا بیشتر، دختر حضرت امام(ره) تواضع داشت. ایشان علی رغم اینکه دختر امام بودند ولی هیچ گاه نخواست از آن استفاده کند. خانم زهرا مصطفوی استاد خانم من در دانشگاه بودند. اگر کسی ایشان را نمی شناخت به هیچ وجه متوجه نمی شد که این خانم دختر حضرت امام خمینی (ره) هستند. یعنی اینقدر رفتار ایشان عادی و صمیمی بود کسی نمی توانست حدس بزنند که ایشان با امام رابطه ای دارند. خیلی جالب است اشاره کنم هنگامی که از خانم من امتحان ترم به عمل آورد نشست و با خانم بنده در خصوص منطق سر ورقه بحث کرده بود.

آقای دکتر بروجردی نیز همین طور رفتار می کردند. هنگامی که بحث ایران شناسی پیش می آمد ایشان خیلی بلندنظرانه برخورد می کردند و از تنگ نظری ابا داشتند. البته بلند نظری ویژگی اصلی اکثر اطرافیان امام خمینی(ره) و نزدیکان ایشان است ولی در ایشان خیلی پررنگ بود.

تا آنجا که توان داشت سعی می کرد یک خصوصیت مثبت در یک فرد معمولی پیدا کرده و آن را به رخش بکشد. این کار بسیار جالب است که خصوصیت دکتر بروجردی بود. به هیچ وجه غیبت نمی کرد.

در سال های اخیر چقدر با دکتر بروجردی ارتباط داشتید؟تابستان سال گذشته آخرین ارتباط من با ایشان بود. البته به صورت تلفنی و واسطه نیز ارتباط داشتیم اما اینکه نشسته و از هر دری با همدیگر حرف بزنیم و در خصوص مشکلات صحبت کنیم پارسال شهریور در مشهد پیش آمد که خیلی طولانی شد.

در این ملاقات آقای بروجردی در خصوص فعالیت های چند ساله اخیرش به شما چه گفتند؟ایشان اخیرا زیاد فعالیت نداشتند. مقداری بیمار شده بود و نزد پزشک رفت و امد داشتند. مشکلات دیگری داشتند و خیلی حال شان خوب نبود. ولی علی رغم این مشکلات همچنان سر کارشان حاضر می شدند و علاقمند به فعالیت بودند. تا آنجا که می دانم ایشان مدتی مسئول مرکز گفت و گوی تمدن ها بودند.

آقای دکتر بروجردی یک مسئول دفتری داشتند که همسایه ما هستند. گاهی هم حال و احوال همدیگر را از طریق مسئول دفترشان می پرسیدیم و ارتباطات این طوری برقرار می شد. مسئول دفتر ایشان نیز همیشه از ایشان به خوبی یاد می کرد. گاهی اوقات ما با هم پیپ می کشیدیم.

سال گذشته که با همدیگر صحبت کردید دغدغه ایشان راجع به مسایل روز چه بود؟ما یک دغدغه مشترک داشتیم که آن باعث می شد خیلی با همدیگر صحبت کنیم. این دغدغه مشترک ما این بود که باید بخش هایی از اندیشه امام که هنوز جامعه موفق به آشنایی با آن نشد را به مردم نشان دهیم. امام خیلی بزرگ تر از آن است که اکنون در کتاب ها و سمینارها و ... گفته می شود. دغدغه بروجردی کشف وجوه ناشناخته حضرت امام(ره) بود.

ایشان دغدغه داشت اگر بزرگان ما مثل امام خمینی (ره) بروند و مطالب، خاطرات، تحلیل هایشان استخراج و جمع آوری نشود آن وقت نسل بعدی بسیار ضرر می کند. آقای بروجردی نسبت به جمع آوری خاطرات امام بسیار دغدغه داشتند که من به ایشان توصیه کردم که بروند به موسسه تنظیم و نشر آثار امام و خاطرات خود را بیان کنند که همان طور خبر دارم ایشان این کار را کرده بودند و به موسسه تنظیم و نشر آثار امام رفته و خاطرات خودشان را گردآوری کرده بودند.

ولی ظاهرا هنوز منتشر نشدهبله، تنها گردآوری شده است. هنوز منتشر نشده است ولی مفصل گفته اند. من نیز خاطرات مفصلی از ایشان دارم که هنوز موفق نشده ام آن ها را مکتوب کنم. من هرچه نوشتم راجع به شخصیت امام نوشتم. باید روزی بنشینم و خاطراتی که به صورت مفصل برای من گفتند مکتوبش کنم.

بالاخره ایشان انسان مثبتی بودند. خوش اخلاق، مثبت نگر و کسی که به هیچ وجه خود را داماد امام نمی دانست. طوری رفتار می کرد که کسی نفهمد به شخصیتی وابسته است. سعی می کرد حرمت امام را نگه داشته و از وی سوء استفاده ای نکند. نه تنها سوء استفاده نمی کرد بلکه عزت نفس بالایی داشت.

 

مواضع هاشمی متناقض است/ تفاوت خطبه‌های 29خرداد رهبر انقلاب با سخنان تیرماه هاشمی زمین تا آسمان است

مواضع هاشمی متناقض است/ تفاوت خطبه‌های 29خرداد رهبر انقلاب با سخنان تیرماه هاشمی زمین تا آسمان است

آیت الله حیدری گفت: آقای هاشمی از یکطرف عنوان می کند به ولایت فقیه مقیدم، هر کاری که ایشان دستور بدهند انجام می دهم و در صورتی که حرف و نظرم مخالف نظر رهبر انقلاب باشد اعتباری ندارد اما از سوی دیگر مواضع متفاوتی را اتخاذ می کند.

 آقای هاشمی رفسنجانی در جلسه روز گذشته رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام پس از آنکه از حضور قطعی خود در انتخابات هیئت رئیسه مجلس خبرگان خبر داد، گفت که هرگز به دنبال پُست و مسئولیت نیست و علت حضورش در پست های متعدد از ابتدای انقلاب تاکنون "دستور و تکلیف" امام راحل و رهبر معظم انقلاب بوده است.

سخنان آقای هاشمی درباره پیروی‌اش از دستورات رهبر انقلاب با ابهامات مختلفی روبرو شده است. به اعتقاد منتقدان آقای هاشمی، رهبر معظم انقلاب بارها به خواص تکلیف کرده اند که مرز خود را با جریان فتنه و سران وابسته آن مشخص کنند اما آقای هاشمی در 20 ماه گذشته این تکلیف را هرگز اجابت نکرده که حتی در مواردی موضع مقابل آن را گرفته است.

در همین راستا، آیت الله محسن حیدری (آل کثیری)، نماینده مردم خوزستان در مجلس خبرگان رهبری در گفت وگو با شبکه ایران با اشاره به سخنان روز گذشته رئیس مجلس خبرگان گفت: قظعا در مواضع و سخنان هاشمی تناقض و اشکال جدی وجود دارد.

به گفته عضو مجلس خبرگان رهبری آقای هاشمی از یکطرف عنوان می کند به ولایت فقیه مقیدم، هر کاری که ایشان دستور بدهند انجام می دهم و در صورتی که حرف و نظرم مخالف نظر رهبر انقلاب باشد اعتباری ندارد اما از سوی دیگر مواضع متفاوتی را اتخاذ می کند.

آیت الله حیدری تصریح کرد: باوجود اینکه آقای هاشمی در جلسات مجلس خبرگان و جلسات خصوصی اش می گوید ولایت فقیه را قبول دارم و ایشان را رهبری بی بدیل می دانم اما در عمل رویکرد دیگری را در پیش می گیرد.

نماینده مردم خوزستان در مجلس خبرگان رهبری گفت که "به عنوان نمونه میان مواضع 29 خرداد 88 رهبر معظم انقلاب با خطبه های 26 تیر هاشمی از زمین تا آسمان تفاوت دارد."

وی در پایان عنوان کرد: آقای هاشمی نه تنها از مواضعش در مقابل جریان فتنه کوتاه نیامده و در محکومیت سران داخلی فتنه موضع شفافی نداشته است بلکه همچنان بر خطبه های خود در روز 26 تیرماه تاکید دارد.


 

این دستغیب آن دستغیب نیست /شهید دستغیب: اگر علی محمد برکنار نشود شیراز را ترک می‎کنم

در حالی که نزدیک شدن به اجلاسیه اسفندماه خبرگان بحث‎های دامنه داری را در رابطه با ریاست این مجلس براه انداخته است و همن امر موجب شده تا جریان رسانه ای هاشمی رفسنجانی دست به طراحی‎های گسترده برای جلوگیری از تصمیم خبرگان ملت نسبت به تغییر ریاست آن شوند،

کلمه: علی محمد دستغیب که اطرافیان او و رسانه‎های بیگانه از عنوان آیت الله و مرجع تلقید! برای خطاب قراردادنش استفاده می‎کنند، با انتشار نامه سرگشاده ای تلاش کرد تا در آستانه این اجلاسیه، خوراک مناسبی از مباحث ضد انقلابی در اختیار رسانه‎های مخالف نظام قرار دهد.

علی محمد دستغیب که به مدد استفاده از لقب دستغیب توانست به مجلس خبرگان راه یابد و پس از اظهارنظرهای ضد انقلابی خود و در حالی که اعضای خبرگان مصمم به اخراج وی از این مجلس بودند، به مدد التفاط رهبر معظم انقلاب در مسند نمایندگی این مجلس باقی ماند، در ماه‎های فتنه به عنوان یکی از مراجع تقلید ساختگی اهالی فتنه به ایفای نقش پرداخته است.
در همین زمینه نشریه 9 دی در شماره اخیر خود با انتشار گزارش مفصلی، به بیان نسبت علی محمد با شهید محراب سیدعبدالحسین دستغیب پرداخته و بنا بر پاره‎ای گزارشات محلی، از احتمال تغییر فامیل این خواهرزاده شهید محراب از "عزیز سربی" به دستغیب خبر داده است. در این گزارش با نقل خاطراتی از شهید محراب آیت الله دستغیب به ارسال نامه ایشان به آیت الله مشکینی و شکایت از  اقدامات مخوف باند علی محمد در استان فارس اشاره شده و به نقل از یکی از نزدیکان شهید محراب، از تهدید آن مرحوم مبنی بر ترک شیراز در صورت ادامه اقدامات علی محمد در دادستانی فارس خبر داده شده است. در ادامه این گزارش را می خوانید:
این دستغیب آن دستغیب نیست
ظهور در يك ظهر تابستاني
يك روز تابستاني سال 1387 بود كه دو ادعاي دوم خرداديها، نگاه تحليلگران سياسي را به خود جلب كرد. نخست؛ «در انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري تقلب خواهد شد!» دوم؛ «دفتر علي محمد شيرازي با ايجاد يك پايگاه مجازي و انتشار رساله عمليه وي، او را مرجع، معرفي كرد.»
طبيعي بود كه از ابتدا كشف ارتباط مشخص بين «ادعاي زودهنگام تقلب» و «ادعاي ظهور يك مرجع تقليد» ساده نبود. "آيا اعطاي انبوه لقب «آيت الله» و «مرجعيت» خط سياسي مشخصي را دنبال ميكرد؟ چند روز پيش از آن هم از اعلام مرجعيت «بيات زنجاني» گزارشهائي منتشر شده بود. همزمان رسانههاي اجنبي با ولعي تمام، لقب «آيتالله» را به "محمد موسوي خوئيني ها"، "محمد موسوي بجنوري"، "حسين موسوي تبريزي"، "محمد تقي خلجي"، "فاضل ميبدي"،"مصطفي محقق داماد" و "محسن كديور شيرازي" و... اعطا ميكردند.
«خط سياسي» دريافت كنندگان اين القاب، مشخص بود همه در سلك جناح اصلاحطلب بودند. همان جناحي كه «ادعاي زودهنگام تقلب» را نيز مطرح ميكرد. پيوند دو ادعاي «تقلب» و «مرجعيت دستغيب» 10 ماه بعد بر همگان عيان شد. افق اين دو ادعا را پژوهشگراني كه از پيوندهاي نانوشته گروهكهاي همسوي چون «تبهكاران زنجيرهاي» و «مهدي هاشمي معدوم»، «مجمع موسوي خوئينيها»، «سازمان بهزاد نبوي» و... مطلع بودند، حدس ميزدند.
درباره نسب دستغيب
علي محمد بن علي اكبر بن علي محمد بن هدايت الله در ۲۳ اسفند ۱۳۱۳ در شيراز به دنيا آمد. او خواهر زاده شهيد محراب آيت الله سيد عبدالحسين دستغيب است.
هواداران وي در پايگاه مجازي او نكاتي را براي معرفي او ذكر كردهاند كه قابل توجه است. از جمله در بخش زندگي نامه وي، با ارائه شجرهنامهاي، نسب وي را از طريق خاندان جليل دستغيب به زيد ابن امام زين العابدين ميرسانند. اما برخي گزارشهاي محلي درباره نسب وي روايت ديگري را ادعا ميكنند و ميگويند وي در نسب، اسم و حتي صنف، به خاندان جليل دستغيب مرتبط نيست. بلكه وي فرزند "عزيز سُربي" است كه پس از تغيير نام خانوادگي خود قصد بهره برداري از نام خاندان دستغيب را دارد.
به نظر ميرسد بايد براي نقد رفتار افراطي اطرافيان آقاي دستغيب به روايتهاي مستند تكيه كرد. براي اداي حق مطلب در خصوص نسب وي به پايگاه مجازي آيت الله سيد علي اصغر دستغيب، استناد ميكنيم. اين پايگاه در آبان ماه 1388 نوشت:
«شهيد بزرگوار... سيد عبد الحسين دستغيب... دو همشيره داشتند که يکي از آنها با آقاي سيد علي اکبر دستغيب و ديگري با آقاي عزيز سربي ازدواج کردند. مرحوم سيد علي اکبر دستغيب و مرحومه سيده همدم (نصرت الشريعه) دستغيب پسر عمو و دختر عمو بودند... و حاصل ازدواج ايشان سه پسر- آقايان سيد علي محمد، سيد محمد و سيد علي اصغر- و يک... دختر است. حضرات آيات سيد علي محمد و سيد علي اصغر دستغيب هم اکنون نمايندگان مردم فارس در مجلس خبرگان رهبري هستند... بنابراين آقايان فوق الذکر هم از جهت پدري و هم از جهت مادري از سادات ميباشند. مرحوم  آقای عزيز سربي سيد نبود و فقط همسر ايشان از سادات دستغيبي بودند، بعدها بعضي از فرزندان ايشان فاميل خود را از سربي به دستغيب تغيير دادند، لذا آنان از سيادت برخوردار نيستند.»
طرفداران علي محمد دستغيب در پايگاه او، وي را [تنها] مصداق ظهور مرجعيت پس از 80 سال در خاندان دستغيب قلمداد كردهاند. در واقع وي را سرآمد ديگر فضلاي اين خاندان شريف و حتي شهيد آيت الله سيد عبدالحسين دستغيب، معرفي نمودهاند. (دستغيب دات آي آر. زندگينامه).
در اين مقال قصد مقايسه مقام علمي ديگر فضلاي اين خاندان جليل با وي را نداريم. اما پرهيز او از برگزاري يك مناظره كه بارها از سوي افرادي چون حجت الاسلام انجوي نژاد مطالبه گرديد و بي پاسخ ماند، نكته قابل تاملي است.
علي محمد دستغيب، از نوجواني با ارشاد دائي خود شهيد دستغيب به دروس حوزوي روي آورد.
دو مسجد و يك انقلاب اسلامي
در جريان انقلاب اسلامي و نيز سالهاي دفاع مقدس، دو مسجد در شيراز كانون فعال جوانان انقلابي بود. يكي مسجد «شيشهگرها» كه با هدايت آيت الله شيخ عبد الحسين حائري شيرازي(ره) و سپس فرزندش آيت الله محي الدين حائري فعاليت ميكرد و ديگري مسجد «آتشيها» بود که بعدها مسجد قُبا ناميده شد.
امامت مسجد اخير با آيت الله سيد ابوالحسن دستغيب - دائي ديگر علي محمد دستغيب - بود. وي در سال ۱۳۴۸ ش. امامت اين مسجد را به علي محمد سپرد. در اين شرايط گروهي تفرقه افكن با سوء استفاده از رقابتها و هيجانات جوانان انقلابي اين دو مسجد، كوشيدند توانائي شگرف اين دو سنگر توحيدي را مضمحل سازند.
این تكاپو با تلاش شبكههاي مخفي جاسوسي براي نفوذ در ميان گروههاي انقلابي و اضمحلال یا انحراف آنها ابعاد وسيعتري به خود ميگرفت. با اين وصف انقلاب اسلامي در سايه تفضلات الهي و مجاهدتهاي حضرت امام(ره) و ملت انقلابي ايران به پيروزي رسيد. بديهي بود كه بخش هائي از بازماندگان نامكشوف شبكههاي جاسوسي، ارتباطات خود را با محافل انقلابي  تداوم بخشيدند تا فرصتهاي مقتضي را براي مهار انقلاب اسلامي در يابند.
پس از پيروزي انقلاب اسلامي، علي محمد دستغيب مسئوليتهاي مهمي را در استان فارس بر عهده گرفت. وي مدتي "سرپرست پادگان هوابرد شيراز" و نيز "سرپرستي حزب جمهوري اسلامي در فارس" بود. با حكم آقاي منتظري به عنوان «رئيس دادگاه انقلاب استان فارس» و همزمان مسئوليت نمايندگي وي را در دانشگاه شيراز عهدهدار شد. وي سپس به مجلس خبرگان رهبري راه يافت. براي حضور در انتخابات اولين دوره اين مجلس، اجتهاد وي از سوي چند تن از جمله جلال الدين طاهري- امام جمعه مستعفي اصفهان- تائيد شد.
اميد و ناكامي
مناصب علي محمد دستغيب پس از انقلاب اسلامي، به "اطرافيان" وي ميدان عمل وسيعي داد. زماني كه وي در دادگاه انقلاب بود، "اطرافيان" زد و خوردهاي شتابزده وسيعي را به نام برخورد با ضد انقلاب و خوانين منطقه در پيش گرفتند و به تسويه حسابهاي شخصي و تصاحب املاك و اموال مردم پرداختند. تندروي آنها، شكوائيههائي را در پي داشت و موجبات نگراني شهيد دستغيب را فراهم آورد. آيت الله شيخ علي موحدي در اين خصوص ميگويد:
«سيد علي محمد دستغيب در سال 1360 قاضي دادگاه انقلاب بود که گروهي از عناصر چپ دور او نفوذ کرده بودند و کارهاي خلافي از جمله گرفتن زمينهاي مردم را انجام ميدادند که باعث ناراحتي و نگراني شهيد دستغيب شد و ايشان چند بار به سيد علي محمد دستغيب تذکر دادند ولي او قبول نميکرد و به راه خودش ادامه ميداد.»
موحدي شهادت شرعي ميدهد که شهيد دستغيب از فعاليت افراد مسجد قبا و خواهرزادهاش، راضي نبود و به آنها هيچ گاه روي خوش نشان نميداد. آن شهيد، با تداوم رفتار ظالمانه اطرافيان علي محمد دستغيب، طي نامهاي خطاب به آيتالله مشکيني- مسئول وقت گزينش و اعزام قضات - خواستار برکناري وي از دادگاه انقلاب شد. موحدي كه خود حامل اين نامه بوده، تصريح ميكند:
«من نامه را به قم بردم و وقتي نامه را به آيت الله مشکيني دادم ايشان پس از خواندن نامه گفتند که آقاي عبدالحسين دستغيب (شهيد آيت الله دستغيب) از عملکرد سيد علي محمد دستغيب در دادگاه شيراز ناراحت هستند و تهديد کردند که اگر ايشان را تعويض نکنم از اين جا(شيراز) ميرود. سيد علي محمد دستغيب وقتي از اين واقعه اطلاع پيدا کرد زود استعفا داد و به مکه رفت.»
چندي بعد سيد عبدالحسين دستغيب، در 18 آذر 1360 در حالي كه رياست حوزه علميه فارس، نمايندگي حضرت امام خميني(ره) در اين استان، امامت جمعه شيراز و توليت آستان مقدس حضرت شاهچراغ را بر عهده داشت، به شهادت رسيد.
آيا بين شهادت سومين شهيد محراب و باندي كه در اطراف علي محمد نفوذ كرده بودند، رابطه اي برقرار بود؟ در پي شهادت او، اطرافيان علي محمد دستغيب اميدوار بودند وي به جاي دائي خود به عنوان نماينده حضرت امام(ره) در استان و امام جمعه شيراز منصوب گردد. اما آيت الله محي الدين حائري شيرازي به اين مقام برگزيده شد. توليت آستان مقدس حضرت شاهچراغ نيز پس از شهيد دستغيب از سوي حضرت امام(ره) به آيت الله سيد مهدي دستغيب-برادر شهيد دستغيب- واگذار گرديد.
اين انتصابات، باند مخوف اطرافيان علي محمد دستغيب را تا حدودي ناكام ساخت. اما چنانكه خواهيم ديد آنها از مجراي ديگري بركشيده شدند.
فعاليتهاي علمي و آموزشي دستغيب، محمل مناسبي براي تحكيم موقعيت اطرافيان وي بود. آنها با تكيه بر خلا نظارت بر تاسيس و مديريت مدارس علميه استان، به توفيقات قابل توجهي نيز دست يافتند.  البته موقعيت علمي و معنوي آيت الله شيخ حسنعلي نجابت شيرازي(ره) و برخي ديگر از فضلاي شيراز نيز بيش از آن بود كه علي محمد دستغيب در فارس موقعيت ممتازي داشته باشد.
در سال 1368 ش. آيت الله نجابت، دارفاني را وداع گفت و پيكرش در جوار مضجع شهيد دستغيب آرام گرفت. "اطرافيان" علي محمد دستغيب، وي را به گونهاي وارث علمي و فقهي آيت الله نجابت توصيف كردند.
از سال ۱۳۶۸  و همزمان با رحلت آيت الله نجابت وي به توصيه "اطرافيان" به تدريس خارج فقه و اصول نيز پرداخت. بازسازي مسجد قبا، تاسيس کتابخانه باقر العلوم(ع)، اداره مدارس علميه ابوصالح(عج)، مکتب الاخلاص، بيت الزهراء(س)، امام صادق(ع) - در بخش گويم از توابع شهرستان شيراز- فعاليت آموزشي-فرهنگي وسيعي را براي اطرافيان دستغيب مهيا ميساخت.
آنها پذيرش الگو، سرفصلها و هدايت مركز مديريت حوزه علميه قم را رد ميكردند و شعار "استقلال مدارس علميه خود از نفوذ حكومت" را سر ميدادند.  آيت الله شيخ علي موحد عضو شوراي ناظر بر حوزههاي علميه استان فارس در اين باره ميگويد:
«کساني آمدند از اين خلاء موجود در تاسيس مدارس حوزههاي علميه استفاده و طلبه هايي را جمع و مدارسي را تاسيس کردند و عقيده دارند که خودشان هم بايد حاکم بر سياستهاي اين مدارس باشند و تقريبا وضع حوزه علميه سيد علي محمد دستغيب اينگونه است و ميخواهد خودش حاکم بر مدارس باشد. نماينده حوزه علميه قم براي بررسي وضعيت حوزه علميه وي به او مراجعه کرده و ايشان گفتند زير بار مصوبات حوزه علميه قم نميروند.»
اينگونه بود كه طي سال گذشته حاصل نظارت گريزي "اطرافيان" علي محمد دستغيب  را در آشوبهاي مهيب و تهاجمهاي خونبار به مردم روزهدار در روز قدس عيان گرديد.
ميتوانيم براي آشنائي بيشتر با دستغيب، خود را جاي فتنه گران گذاشته تا ببينيم وي چه نقشي را ميتوانست براي فتنهگران ايفا كند.
صفحات تاريخ را به 8 سال پيش بر ميگردانيم. در خرداد 1381 هاشم آغاجري، با توهم "خود لوتر پنداري"! طي سخناني به ساحت مقدس ائمه هدي(س) و مراجع عظام اهانت كرد.  گروهك بهزاد نبوي-سازمان منافقين انقلاب اسلامي- به جاي اينكه عضو خود را برجاي خويش بنشانند، طي بيانيهاي به حمايت از او برخواست. در پاسخ به اين اقدام،  "جامعه مدرسين حوزه علميه قم" طي اطلاعيهاي "سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي" را فاقد مشروعيت توصيف و متدينين را از همكاري با آن برحذر داشت. اين گروهك كه خود را با بحران مشروعيت مواجه ديد، براي انحراف افكار عمومي، ايجاد يك شوك خبري در امت اس


تاریخ: دو شنبه 9 اسفند 1389برچسب:,
ارسال توسط arman

آقای هاشمی! این رفتار زیبنده شما نیست
آقای هاشمی! این رفتار زیبنده شما نیست

سخنگوی هیئت رئیسه مجلس با اشاره به مواضع آقای هاشمی درباره آشوب اسرائیلی روز 25 بهمن، گفت که هنوز برای اعلام برائت دیر نشده است.

محسن کوهکن سخنگوی هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی با اشاره به تلاش میرحسین موسوی و مهدی کروبی برای ایجاد آشوب در روز 25بهمن، به سایت روزنامه خبر گفت: با عنایت خدا، مردم در کشورهای عربی که سالهای سال استبداد داخلی و وابستگی خارجی آن‌ها را آزار می‌داد، بر ضد حکومت‌های استبدادی قیام کردند. در چنین شرایطی که دو نفری که به آن‌ها چیزی نمی‌شود گفت جز اینکه آگاه یا ناخود آگاه عمله و اکله آمریکا و رژیم صهیونیستی شدند، مسیری را می‌روند که بی‌سابقه‌ترین حمایت‌های آمریکائی‌ها را جلب می‌کنند و آن‌ها نیز از هول حلیم داخل دیگ می‌افتند.

وی ادامه داد: کافی بود که این دو نفر یک عقلی داشتند و به محض اینکه متوجه می‌شدند که چنین اتفاقاتی افتاده است، بیانیه‌ای داده و اعلام می‌کردند که کاری که ما می‌خواهیم انجام دهیم، اگر قرار است به ضرر مردم منطقه باشد، لغو می‌کنیم. معتقدم منافقین اگر سال‌ها طول کشید که به دامن آمریکا و صهیونیست‌ها بیفتند، این دو نفر به راحتی تسلیم و عمله اکله غربی‌ها شدند.


سخنگوی هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی افزود: واقعا زیبنده نیست که رئیس مجلس خبرگان و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام با این سوابق به یک مطالبه به حق برای اعلام موضع صریح در برابر فتنه پاسخ ندهد که بعد برخی جریانات تندروی‌هایی بکنند و حرفهایی را بزنند.


کوهکن افزود: این انتقاد و گلایه را به آقای هاشمی داریم و فکر می‌کنیم هنوز دیر نشده است و اگر آقای هاشمی موضع صریح بگیرند و حوادث ۲۵ بهمن و عملگی آقای موسوی و کروبی را محکوم کنند، خیلی سوءتفاهم‌ها بر طرف می‌شود.

 

رجوی: موسوی در راستای اهداف ماست
رجوی: موسوی در راستای اهداف ماست
همسر سرکرده منافقین حامیان میرحسین موسوی و مهدی کروبی را پیروان واقعی این گروهک تروریستی نامیده و تاکید کرده است که اقدامات جریان فتنه نشانه قاطعی است از اینکه "با در پیش گرفتن راه و رسم اشرف" به دنبال براندازی در ایران است.

همسر سرکرده منافقین حامیان میرحسین موسوی و مهدی کروبی را پیروان واقعی این گروهک تروریستی نامیده و تاکید کرده است که اقدامات جریان فتنه نشانه قاطعی است از اینکه "با در پیش گرفتن راه و رسم اشرف" به دنبال براندازی در ایران است.

 به نقل از جوان گروهک تروریستی منافقین صراحتا تایید کرد که دعوت از حامیان میرحسین موسوی برای تجمع و آشوب در روز اول اسفند به درخواست این گروهک بوده؛ درخواستی که آرامش تهران نشان از ناکامی این سناریو داشت.

اگرچه پیش از این هم مقامات سیاسی و امنیتی کشور از کلید خوردن مجدد پروژه کشته‌سازی توسط اعضای این گروهک خبر داده بودند، امروز «مریم رجوی» با پیامی که برای سران فتنه و حامیانشان فرستاده، به دخالت در تجمعات پراکنده ۲۵ بهمن و همچنین همراهی با این افراد برای تقابل با جمهوری اسلامی ایران اعتراف کرده است.

در این پیام، از آشوب در تهران! آن هم به صورت تن به تن! خبر داده شده و با استفاده از الفاظی جالب و البته خنده‌دار آمده است: پراهمیت‌ترین وجه قیام اول اسفند، دلاوری جوانان بی‌باک بود که با پاسداران چنگ‌درچنگ شدند و در برخی نقاط در حال نبرد تن‌به‌تن با آن‌ها بودند.

 

نگراني جرج سوروس از محاكمه سران فتنه
نگراني جرج سوروس از محاكمه سران فتنه

پدرخوانده آمريكايي كودتاهاي مخملي و همكار رده بالاي سازمان سيا از اينكه سران فتنه در ايران به محاكمه كشيده شده و مجازات شوند به شدت ابراز نگراني كرد.
  پدرخوانده آمريكايي كودتاهاي مخملي و همكار رده بالاي سازمان سيا از اينكه سران فتنه در ايران به محاكمه كشيده شده و مجازات شوند به شدت ابراز نگراني كرد.

جرج سوروس كه در برنامه جي پي اس شبكه تلويزيوني الجزيره با ميزباني فريد ذكريا شركت كرده بود با اشاره به درخواست هاي فراگير اخير در داخل ايران براي محاكمه سران فتنه گفت به شدت از اينكه «رهبران مخالفان» (!) در ايران گرفتار يك «رويه قضايي» شوند نگران است. سوروس بلافاصله گفت بويژه نگران است كه اين افراد «اعدام» شوند.
وي در ادامه اظهارات خود كه احتمال مي رود با هدف پوشاندن آبروريزي 25 بهمن تدارك ديده شده به تمجيد از باراك اوباما پرداخت و تاكيد كرد كه عقيده دارد اينكه اوباما به صراحت از مخالفان ايراني حمايت نمي كند، سياست «درست» و «هوشمندانه اي» است.
سوروس در ادامه به صراحت گفت عقيده دارد آمريكا بايد به سياستي كه در آن حمايت خود از مخالفان (آشوبگران) در ايران ادامه بدهد چرا كه اگر آشكار شود كه اين جريان وابسته به آمريكاست آن وقت «ادعاهاي» نظام ايران درست از آب درخواهد آمد.
سوروس همچنين گفت: «هرگونه تلاش براي تغيير رژيم در ايران از خارج تاثير عكس خواهد داشت.»


مديرعامل بنياد «جامعه باز» كه به عنوان يكي از موسسات پوششي سيا عمل مي كند در ادامه اين برنامه و در حالي كه گويي از ياد برده بود چند دقيقه قبل چه گفته از اوباما به اين دليل كه «رويه قبلي خود را كنار گذاشته و در حال فشار به ايران در خصوص دموكراسي است» تمجيد كرد. سوروس گفت: «اين تصميمي درست در زمان درست است.»
اشاره او به حمايت هاي صريح و علني است كه اخيرا مقام هاي آمريكايي از فتنه گران در ايران به عمل آورده اند و حدس زده مي شود كه علت آن هراس شديد آنها از مرگ هميشگي و دائمي اين جريان در ايران باشد؛ اتفاقي كه سازمان هاي اطلاعاتي غربي عقيده دارند مدتها قبل رخ داده است.
جرج سوروس در ادامه اين گفت وگو پيش بيني كرد كه نظام جمهوري اسلامي يك سال ديگر سقوط خواهد كرد! وي سپس به مقايسه ايران و شوروي پرداخته و گفته است: «همانطور كه مي دانيد در سال 1991 ميلادي شوروي سابق فرو پاشيد و تغييري مهم در عرصه ژئوپوليتيك به وجود آمد و اين اتفاق در خصوص ايران نيز صدق مي كند و ممكن است با سقوط رژيم ايران دست كم منطقه خاورميانه دچار بي ثباتي و ناآرامي شود.»
سوروس هيچ استدلالي براي اين ادعاي خود عرضه نكرده ولي احتمال مي رود مبناي تحليل وي ارتباطاتي باشد كه با برخي چهره هاي شناخته شده فتنه در داخل ايران دارد و اين ارتباط ها همچنان برقرار است.
محمد خاتمي يكي از افرادي است كه اسناد ملاقات او با سوروس افشا شده است.
     

 

توهمات یک فمنیست فراری
توهمات یک فمنیست فراری

 
این موضوع مهم است که در ابتدا بدانیم مراد مهرانگیز کار از جامعه مدنی چیست؟ به این علت که این واژه از زمان دوم خرداد به بعد بر سر زبان ها افتاد و همواره به عنوان یک جامعه ایده آل شناخته می شد. اما کمتر به این مسأله اشاره شد که شاخص های جامعه مدنی چه بود و چه پیامدهایی را در بر داشت؟ و این که اصلاح طلبان در زیر لوای این واژه دهن پر کن چه اقداماتی را انجام دادند؟...

مهرانگیز کار، همسر سیامک پورزند، اصلاح طلب و فمنیست فراری به خارج از کشور در مطلبی که با عنوان «جامعه مدنی در تبعید» در سایت ضد انقلاب «روز آنلاین» منتشر کرد بیان کرد که «جامعه مدنی پس از جنبش اعتراضی 22 خرداد 1388 در تبعید کار می کند و نیمه محبوس و گرفتارش در ایران به آن انرژی می بخشد.»

او معتقد است که فعالان مدنی (بخوانید براندازان) از ترس جان خود مبارزه را به فضای مجازی کشانده اند:

«فعالان مدنی که جان شان در خطر بوده از فضای واقعی مبارزه را به فضای مجازی مبارزه تغییر مکان داده اند و این تغییر مکان دشواری های تازه ای پیش رو گذاشته که گاهی حسرت کار کردن در فضای پر خطر ایران آزارشان می دهد.»

مهرانگیز کار در بخشی از مطلب خود اندیشه این طیف از افراد را برآمده از اندیشه اصلاح طلبان می داند و می گوید:

«فعالان مدنی که اندیشه سیاسی شان اغلب در فضای دوران اصلاحات رشد کرده و شناخت شان از زیر و بم های سیاسی دهه سوم انقلاب، به اندازه ای است که می تواند حکومت ایران را نگران کند، نیروی بالقوه ای شده اند که هر یک به فراخور حال در تلاش اند تا در تبعید برای تغییر در ایران بسترسازی کنند. آنها نخستین ایرانیانی نیستند که اراده کرده اند از راه دور حاکمیت جمهوری اسلامی را به چالش بکشند...»

کار در قسمتی از مقاله خود به گروه های موجود در جامعه مدنی در تبعید اشاره کرده و می نویسد:

«جامعه مدنی در تبعید را به خصوص پس از سرکوب جنبش اعتراضی، این گروه از ایرانیان معماری می کنند، ایرانیانی که پیش از نقش آفرینی در این جنبش، درجنبش دانشجویی و زنان و اصلاح طلبی و مطبوعات و اعتراض های کارگران و معلمان کار کرده و تجربه اندوخته اند. تجربه ها لزوما حزبی نبوده و خواسته براندازی و آرزوی دستیابی به آن با مطالبات اصلاح طلبانه در آمیخته تا جایی که هر دو خواسته در شرایط امنیتی خاص، بی آن که یکی دیگری را به همدستی با حکومت متهم کند در کنار یکدیگر رشده کرده و سازمان یافته اند.»

این اصلاح طلب فراری معتقد است که جامعه مدنی در فضای مجازی در حال نشو و نماست و به شدت فعال است:

«جامعه مدنی در تبعید که بازتابی است از آن دست و پا زدن ها و دست در دست هم داشتن های درون کشور، در فضای مجازی خارج از کشور که ظاهرا امن به نظر می رسد در حال نشو و نماست و از تکیه گاه های نیرومندی در نهادهای مدنی و دولتی جامعه جهانی هم برخوردار است.»

وی حتی موضوع براندازی جمهوری اسلامی را نیز نفی نمی کند و می نویسد:

«جامعه مدنی در تبعید هرگاه نیروی خود را به این سمت هدایت کند که ایده و فکر ایجاد شاخه های برون مرزی تشکل های سیاسی درون ایران را فعال کند و از تلاش برای حذف اندیشه سیاسی مبتنی بر سکولاریسم که در تبعید تناور شده بپرهیزد، با قدرت و قوت بیشتری از عهده تغییر وضع موجود بر می آید. این روش سیاسی که براندازی را از خواسته هها به کلی حذف کنیم فرسوده شده و در دورانی که سپری شده، از آن حداکثر استفاده شده است و دیگر جواب نمی دهد.»

این موضوع مهم است که در ابتدا بدانیم مراد مهرانگیز کار از جامعه مدنی چیست؟ به این علت که این واژه از زمان دوم خرداد به بعد بر سر زبان ها افتاد و همواره به عنوان یک جامعه ایده آل شناخته می شد. اما کمتر به این مسأله اشاره شد که شاخص های جامعه مدنی چه بود و چه پیامدهایی را در بر داشت؟ و این که اصلاح طلبان در زیر لوای این واژه دهن پر کن چه اقداماتی را انجام دادند؟

ظاهر قضیه این است که «جامعه مدنی» یک جامعه مبتنی بر اندیشه های دموکراتیک است که در آن قرار است مسائلی چون مشارکت سیاسی، حق آزادی بیان و قلم، تسامح و تساهل فرهنگی و سیاسی و امثالهم عملیاتی شود. اما وقتی نگاه به عملکرد جریان اصلاح طلب در طول دوران حکومت خود در این کشور می کنیم، می بینیم که از این واژه ها برای مقاصد پنهان و البته اصلی خود استفاده می کردند. در همین دوران بود که موضوعاتی چون حاکمیت دو گانه، خروج از حاکمیت، ماجرای کوی دانشگاه، قتل های زنجیره ای، ترور سعید حجاریان، ماجرای مجلس ششم، خیانت نمایندگان مجلس ششم و فروختن اسناد هسته ای ایران به بیگانگان، کنفرانس برلین و ده ها اتفاق دیگر از این دست روی داد. اینها همه دستاوردهای اصلاح طلبان و جامعه مدنی شان بود که به آن می نازند. در حقیقت «جامعه مدنی» یکی از ابزاهای تحقق براندازی نرم در مباحث مربوط به جنگ نرم قرار دارد.

اگر چه در انتخابات سال 84، با «نه»ی بزرگی که مردم ایران به این جریان برانداز و غربزده دادند عملا از صحنه قدرت سیاسی کشور کنار زده شدند اما بار دیگر، در سایه خواب خرگوشی برخی مسئولین توانستند قد علم کرده و به بهانه حمایت از کاندیداهای خود یعنی موسوی و کروبی وارد فضای رقابت انتخاباتی شوند. اصلاح طلبان در این دوره نیز میزان پایبندی خود به واژه های خررنگ کن جامعه مدنی را نشان دادند. آنگاه که با شکست در انتخابات به جای پذیرش نتیجه آن که یکی از اصول اساسی جوامع دموکراتیک است، «تقلب» در انتخابات را بهانه کرده و دست به شورش و آشوب زدند. جنبشی که به نام جنبش سبز در این 20 ماهه اخیر به تمام معنا به جنگ با ارکان جمهوری اسلامی، یعنی دو اصل «جمهوریت» و «اسلامیت» رفت بنا به  گفته اشخاصی چون مهرانگیز کار ریشه در جریان اصلاح طلبی داشته و دارد. جریان سبزها همان جریان اصلاح طلبی دوم خرداد است. که البته این بار نقاب از رخ انداخت و نفاق خود را به صورت آشکار برملا کرد.

طرفه آن که پس از واکنش مدبرانه رهبر انقلاب و پیروی مردم عزیز ایران از فرمایشات ایشان، اگر چه فتنه سبزها جمع و جور شد و بسیاری از اصلاح طلبان به خارج از کشور فرار کردند اما فعالیت خود را در فضای سایبر دنبال کرد. هر چند آنها به خوبی می دانند که فضای سایبر به هیچ وجه قابل قیاس با فضای واقعی نیست و یقینا نمی تواند انعکاس دهنده فضای جامعه و اجتماع ایران باشد. به همین علت است که می بینید علی رغم همه خیال پردازی هایی که امثال مهرانگیز کار در مورد حوادث و اتفاقات ایران داشته اند عملا نتوانسته اند به هیچ گونه دستاورد عینی و ملموسی دست یابند. حادثه 25 بهمن برای همیشه مُهر «باطل شد» بر روی این جریان شوم و پلید زد.

 
 

بازخوانی عملکرد یک نابغه در ستاد موسوی
بازخوانی عملکرد یک نابغه در ستاد موسوی

شهید آوینی در مورد مخملباف می‏نویسد: «از همان اول با کمال تأسف معلوم بود که مخملباف از آن تب‏های تند است که زود سرد خواهد شد، اما همان تندی و داغی مانع از آن بود که این برودت قریب الوقوع را باور کنند؛ اما امروز دیگر در وجود او، باید ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد»

مخملباف که کار فیلم‌سازی را در ابتدای دهه‌ی 60 با آثاری چون «توبه‌ی نصوح، دو چشم بی‌سو و استعاذه» آغاز کرده بود، دارای شخصیتی افراطی بود که همه‌ی مخالفین را به انحراف متهم می‌کرد!
اما این چهره‌ی به ظاهر حزب اللهی! چنان زود از مسیر انقلاب خارج شد که تعجب همگان را به همراه داشت. هر چند بزرگان تیزبینی چون «سیدمرتضی آوینی» خیلی پیش از این هویت وی را کشف کرده بودند.


شهید آوینی می‌نویسد: «از همان اول با کمال تأسف معلوم بود که مخملباف از آن تب‌های تند است که زود سرد خواهد شد، اما همان تندی و داغی مانع از آن بود که این برودت قریب الوقوع را باور کنند اما امروز دیگر در وجود او، باید ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد»

مخملباف از ابتدای کلیدخوردن سناریوی کودتای مخملین خود را سخنگوی «موسوی» در خارج از کشور معرفی کرد (ادعایی که هیچ‌گاه توسط موسوی تکذیب نشد!) و تمام وقت خود و خانواده‌ی خود را در خدمت حمایت از فتنه قرار داد!
وی در کنار ضدانقلاب فراری چون «محسن سازگارا» به تبلیغ علیه نظام اسلامی پرداخته و با صدور بیانیه‌های متعدد مشترک تلاش کرد تا فضای کشور را ملتهب نگه داشته و به زعم خود نام جنبش سبز را زنده نگه دارند!؟ وی با سفر به نقاط مختلف اروپا و آمریکا تلاش کرد تا ضدانقلاب خارج نشین را در دفاع از کاندیدای شکست خورده، بسیج نماید. به همین خاطر است که «رهنورد» امروز خود و خانواده‌ی موسوی را وام‌دار خانواده‌ی مخملباف می‌داند و در تلاش است به نحوی جبران نماید و چنین تعابیر بی‌پایه‌ای را در مورد خانواده‌ی مخملباف بسراید و آنان را به عنوان دوست خطاب کرده و هنرمندی این خانواده را مورد ستایش قرار دهد!


مخملباف فعالیت سینمایی خود را در سال ۱۳۶۰ با نوشتن فیلم‌نامه‌ی «توجیه» آغاز کرد و در دهه‌ی 60 یکی از پرکارترین سینماگران بعد از انقلاب بود. سیر تحولات فکری محسن مخملباف را می‌توان بر اساس فیلم‌هایی که در 3 دهه‌ی اخیر کارگردانی نموده، به وضوح مشاهده نمود. به گونه‌ای که در اویل انقلاب اسلامی فیلم‌هایی هم‌چون «توبه نصوح» و «بایکوت» را می‌توان حاصل کارگردانی فردی کاملاً مذهبی و انقلابی دانست؛
اما با مرور زمان چنان دستخوش تغییر به طرف روح لیبرالیسم شده که به فیلم «سکس و فلسفه» و «فریاد مورچگان» رسیده است.

 

بازخوانی عملکرد و شخصیت یک نابغه در ستاد میرحسین موسوی
مخملباف که چند سالی است مقیم کشور فرانسه شده، در دهمین دوره‌ی انتخابات ریاست جمهوری ایران به عنوان مسؤول ستاد تبلیغاتی میرحسین موسوی در خارج از کشور مطرح و نیز در شب پس از انتخابات از سوی رسانه‌های متعدد به عنوان سخنگوی این ستاد معرفی شده بود.
وی پیش از انتخابات شخصاً در چندین مصاحبه، انتشار نامه و... در حمایت از میرحسین موسوی و دموکراسی در شبکه‌های مختلف ظاهر گردید و به صدای آشنای برخی شبکه‌های فارسی زبان خبری هم‌چون صدای آمریکا (VOA) تبدیل شد؛که آخرین صحبت‌های او پیش از انتخابات نیز ساعاتی قبل از اخذ رأی در صدای آمریکا بوده است. اما صرف نظر از فضاسازی‌های پیش از انتخابات، رویکرد مخملباف از ساعاتی پس از اتمام اخذ رأی در کشور، همانند بسیاری از فعالین ستاد موسوی شکل دیگری به خود گرفت.


از جمله مواضع بسیار مهم وی در زمینه‌ی سیاسی و انتخاباتی، مصاحبه‌ی او با رادیو فرانسه در ساعت 1 بامداد 23 خرداد 1388 (ساعاتی پس از اتمام اخذ رأی) است؛ که در آن به طور رسمی به عنوان سخنگوی ستاد موسوی خبر از کودتا داده و به ذکر ادعاها و اخباری مستقیم از سوی ستاد موسوی می‌پردازد که این ستاد از او خواسته تا آن‌ها را منتشر نماید؛ این اخبار مبنی بر آن است که روز گذشته از وزارت کشور به موسوی خبر داده شده که پیروز انتخابات است؛ و از او خواسته شده تا بیانیه‌ی پیروزی‌اش را آماده کند و... اما ادعاهای متعدد و خبرهای جالبی که در مصاحبه‌ی 6 دقیقه‌ای نام برده شده از سوی این سخنگو بیان شده است؛ صرف نظر از این‌که معکوس و غیر واقعی بودن بعضی از آن‌ها در مقایسه با برخی اطلاعات قطعی و شفاف، به زودی فاش گردید، خود به تنهایی به عنوان سندی ارزیابی می‌شود که نشان از جریان سازی‌های آگاهانه در القای توهم تقلب گسترده در ذهن مردم از سوی برخی گروه‌ها و افراد درون ستاد تبلیغاتی موسوی به دست می‌دهد.

 

واکنش های جدید سایت هاشمی
واکنش های جدید سایت هاشمی

طی هفته های اخیر گمانه زنی هایی درباره گزینه های مطرح برای ریاست مجلس خبرگان مطرح شده است.

 این گمانه زنیها، تا جایی پیش رفت که برخی از گزینه هایی چون آیت الله مهدوی کنی هم برای ریاست خبرگان نام بردند.

فارغ از اینکه این رقابت چه مقدار جدی است و این اخبار تا چه حد صحت دارد، اما سایت آیت الله هاشمی معلوم نیست به چه دلیل عصبانی و مجبور به اتخاذ مواضع تند شده است.

در تازه ترین این واکنشها ، بازداشت فائزه هاشمی به جرم تحریک مردم به اغتشاش مرتبط با اتنخابات مجلس خبرگان عنوان شد و یکی از سایتهای نزدیک به خانواده هاشمی نوشت به دلیل نزدیکی مجمع سالانه مجلس خبرگان، فائزه هاشمی دستگیر شده است!

اما سایت رسمی وی نیزتحلیلها و اخبار جهت داری را در این خصوص منتشر کرده است.

سایت آیت الله هاشمی رفسنجانی با تاکید بر این مطلب که متولیان زمینه سازی برکناری هاشمی رفسنجانی از ریاست مجلس خبرگان، وابستگان به حامیان "مکتب ایرانی" هستند، می نویسد: به یمن بی‌باکی اسلام «مکتب ایران» در زیر سوال بردن تاریخ نظام بهترین مجال و فرصت برای ایشان به عمل آمده که با شانتاژ خبری آیت‌الله هاشمی را از راس مجلس خبرگان رهبری –به خیال خام خود- دور کرده و مقدسه‌ای فراهم کنند تا شاید روزی «متصلان به ولایت بالاتر» بتوانند شبهاتی را که سال ۸۲ کیهان زمزمه کرد را از تریبون مجلس خبرگان رهبری فریاد کنند تا کام دل «بغض ۶۸» و «کیهان» واسلام« مکتب ایران » را یک جا حاصل کنند. کام دلی که به یقین بر ایشان ثابت شده که تا هاشمی رئیس خبرگان است وصل نخواهد بخشید .

سایت هاشمی معتقد است که هدف نهایی مخالفان ریاست هاشمی بر مجلس خبرگان، مخالفت با ولایت فقیه و شخص رهبری است!

در ادامه این تحلیل آمده است: سوالی که اینجا به ذهن متبادر می شود این است آیا ممکن نیست روزی دامنه شبهه افکنی های تاریخی اسلام « مکتب ایران » به چگونگی انتخاب رهبر معظم انقلاب در سال ۱۳۶۸ منتهی شود ؟ واگر رویای چنین روزی در خاطراینها باشد رئیس مجلس خبرگان رهبری ایده آل اسلام « مکتب ایران » برای آنروزکیست ؟

سایت هاشمی که با انتشار این اخبار تلاش دارد مخالفان ریاست هاشمی را معطوف و محدود به گروه خاصی تحت عناوین مکتب ایرانی و انجمن حجتیه کند، در خبر دیگری به سخنان هاشمی درباره انجمن حجتیه اشاره کرده و می نویسد: امروز با مطالعه مجدد متن مصاحبه تلویزیونی آیت الله هاشمی بوضوح مشاهده می شود که این جریان انحرافی چرا همچون خاری در چشم تحمل دیدن این مجتهد سیاسی را ندارند و چگونه تمام قوای رسانه ای و مالی و امکاناتی خود را بسیج می کنند تا او را در راس مجلس خبرگان رهبری و در کنار نظام و مردم نبینند تا یکی از مهم ترین سدهای رسیدن به اهداف خود را از میان بردارند .

 

علی کروبی بازداشت شد

 وی به اتهام جاسوسی و ارتباط با دستگاه های امنیتی کشورهای حاشیه خلیج فارس دستگیر شده است.شایان ذکر است، علی کروبی سال گذشته به دلیل مسائل مالی با شکایت شرکت ایرانسل به قوه قضائیه احضار شده بود.

 

عبادی منافقین را از ترور شهید ژاله تبرئه کرد
 شیرین عبادی، رئیس کانون غیرقانونی مدافعان حقوق بشر که چندی پیش 5 عضو معدوم گروهک های تروریستی پژاک و تندر را «زندانی سیاسی» جا زده و از آنان حمایت کرده بود، در جدیدترین اظهاراتش به دفاع از گروهک تروریستی منافقین پرداخت.


 


 

وی با ادعای اینکه هر اتفاقی در جریان تجمعات بیفتد مسئولیت آن بر عهده حکومت است، این موضوع را که عوامل ترور شهید صانع ژاله عضو گروهک منافقین بوده‌اند، رد کرد.

تلاش خانم عبادی برای تبرئه گروهک تروریستی منافقین در حالی صورت می گیرد که مریم رجوی، سرکرده این گروهک، از حامیان و هدایت‌کنندگان اصلی آشوب 25 بهمن ماه بود. رجوی روز گذشته هم در پیام دیگری از فتنه گران تشکر کرد.

عبادی که از سوی محافل بیگانه "فعال حقوق بشر" نامیده می شود، پیش از این نیز به توجیه اقدامات گروهک تروریستی منافقین و حمایت از فرقه غیرقانونی بهائیان پرداخته بود.

وی در ادامه سخنانش از عدم صدور مجوز برای اغتشاش فتنه گران انتقاد کرد.

عبادی مدعی شد که وقتی مقامات وزارت کشور اعلام می کنند ما اجازه راهپیمایی نمی‌دهیم و راه پیمایی غیرقانونی است در واقع این کارخودش کاملا خلاف قانون است.

اما خانم عبادی در شرایطی از حقوق بشر  سخن می گوید که خود متهم به عدم رعایت حقوق اعضای خانوده اش است. چندی پیش و در جریان پخش مستند پشت‌پرده زندگی و روابط کاری وی، مسائل جالبی را از نحوه روابط خانوادگی او فاش شده که علاوه بر ناظران، حتی بخشی از مدافعان حقوق بشر را هم متعجب ساخت.

در این مستند شوهر خانم عبادی به رفتار نابهنجار همسرش در محیط خانوادگی اشاره کرد و گفت: "من خیلی تحمل کردم تا زندگی‌ام را حفظ کنم. با رفتارها و اخلاق نامناسب او هم ساختم."

آقای متوسلیان همچنین از کتک‌کاری شیرین عبادی با او خبر داد.

گفتنی است شیرین عبادی که علیه نظام جمهوری اسلامی و ساختار سیاسی برآمده از رای مردم بارها اظهار نظر کرده است، به علت تامین مقاصد سیاسی دولت‌های غربی خود نیز همانند اوباما "جایزه صلح نوبل" را که پیش تر رئیس رژیم صهیونیستی نامزد آن بود، دریافت کرد.

 

اخراج فائزه‌ هاشمی از حرم‌ عبدالعظیم

فائزه هاشمی که به همراه برادرش یاسر به شهرری آمده بود، با اعتراض گسترده زائران و اهالی ری مجبور به ترک حرم حضرت عبدالعظیم(ع) شد.

به گزارش رجانیوز، فائزه و یاسر هاشمی که برای تشییع یکی از بستگان‌شان به شهرری آمده بودند، با اعتراض زائران از این مکان مقدس اخراج شدند.

زائران که  با شعارهای مرگ بر منافق، فائزه و برادرش را تا خروج کامل از حرم همراهی می کردند، نسبت به عدم برخورد جدی دستگاه قضایی با فرزندان آقای هاشمی اعتراض کردند.

گفتنی است جمع کثیری از اقشار مختلف ری پنج شنبه شب گذشته با حضور در حرم حضرت عبدالعظیم(ع) انزجار خود را نسبت به تحرک 25 بهمن جریان ضدانقلاب اعلام کرده و خواستار محاکمه فوری موسوی و کروبی شده بودند.

 

همه دروغ های شاخ دار رسانه هاي خارجي درباره يک اسفند
روز اول اسفند در حالیکه فراخوان بزرگی برای آن از سوی جریان های سلطنت طلب، سران فتنه و فرقه سبز برای اغتشاش صادر شده بود، برای ایران به یکی از روزهای شاداب زمستانی مثل تمام روزهای سال تبدیل شد، اما روسیاهی دروغ های شاخ دار این روز بر فتنه گران و رسانه های حامی آنها باقی ماند.
 

هنوز خورشید روز اول اسفند طلوع نکرده بود، که "بالاترین" مدام از درگیری هایی خبر می داد که در چهار راه کالج، چهار راه ولیعصر و برخی نقاط دیگر از خیابان انقلاب رخ داده اند و در این درگیری ها این معترضین هستند که در حال مقاومت!!! در برابر نیروهای امنیتی و بسیج هستند.


این در حالی بود که چراغ راهنمایی میدان ولیعصر و چهارراه کالج مثل همیشه دیر سبز می شد، مسافران بی آر تی در فردوسی و ولیعصر منتظر اتوبوس های غول پیکر بودند. و بچه های یگان ویژه نیروی انتظامی نیز بس که سر پا ایستاده بودند و بیکار بودند، مشغول خوش و بش با یکدیگر و با عابران بودند.

روز یک اسفند از ظهر خود هم گذشت و به عصر و شب نزدیک می شد.

به جز در چند جمع کوچک که در برخی نقاط شعارهایی را سر داده بودند و بلافاصله مورد کنترل پلیس قرار گرفته بودند، باز هم خبری نبود و این در حالی بود که شبه رسانه هایی مثل بالاترین، الجزیره، فیس بوک و ... هم دیگر از انتشار اخبار دروغ و آرشیوی خسته شده بودند و ننگ این همه دروغ در یک روز بر دامن آنها ماند.

*این همه دروغ شاخ دار در یک روز...؟!

به عنوان مثال، سایت بالاترین که توسط صهیونیست ها اداره می شود فيلمي را با عنوان تصاويري از اغتشاشات ۱ اسفند! در حوالی همان شب منتشر كرد که البته فیلم مذکور فقط یک فیلم آرشیوی بود و حتي در زيرنويس اين فيلم نيز تاريخ گذشته آن به چشم می خورد.

در عین حال تمامی سایت های صهیونیستی و حامیان فتنه گر آنها از جمله جرس، بالاترین، الجزیره و کلمه، مدام از قطع شدن روابط الکترونیکی و تلفنی در تهران خبر می دادند. این در حالی بود که پیامک های مربوط به شب تولد پیامبر رحمت(ص) به راحتی ارسال و دریافت می شد و هیچ خللی نیز در ارتباطات تلفنی وجود نداشت. جدای از این نیز هیچکدام از این سایت های فتنه گر به این نکته اشاره نکردند که اگر این ارتباطات قطع شده است، پس آنها از چه طریقی با خبرنگاران و شاهدان!!! عینی و غیر عینی خود در تماس هستند...؟!




تاریخ: چهار شنبه 4 اسفند 1389برچسب:,
ارسال توسط arman
آخرین مطالب

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی
ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 7
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 12
بازدید ماه : 543
بازدید کل : 39419
تعداد مطالب : 181
تعداد نظرات : 2
تعداد آنلاین : 1